مقدمّه :

مقصود از «الگو» و «اسوه»پذیری حالتی است که انسان به هنگام پی‏روی از غیر خود پیدا می‏کند. فردی که از او پی‏روی می‏شود، ممکن است اسوه نیک یا بد باشد. در قرآن کریم، گاه به صراحت و گاه بدون تصریح، به پی‏روی از کسی سفارش می‏کند. از جمله حضرت ابراهیم علیه‏السلام الگو معرفی شده است: «قد کانت لکم اسوة حسنه فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه: 4)؛ قطعا برای شما در (پی‏روی از) ابراهیم و کسانی که با اویند، سرمشقی نیکوست. در مورد پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز می‏فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنةٌ لمن کان یرجوا اللّه و الیومَ الاخر و ذَکَر اللّه کثیرا» (احزاب :21)؛ برای شما در (زندگی) رسول خدا الگوی نیکویی است، برای آن‏ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‏کنند. امام علی علیه‏السلام ؛ الگوی خدمت رسانی تاریخ و شرح حال بزرگان عالم و شخصیت‏های آسمانی برای هرکس بهترین سرمشق و عالی‏ترین الگوی زندگی است. در این میان، شرح زندگی امام امیرالمؤمنین علیه‏السلام ، دوّمین شخصیت جهان انسانیت، از اهمیّت خاصی برخوردار است؛ چه این‏که بررسی زندگانی ایشان روح فضیلت، پاکی، ایمان، تقوا، فداکاری، استقامت، شجاعت، فتوّت، و پی‏روی از حق را در خواننده تقویت می‏کند. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در شأن امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: «ما عَرَفَکَ حقَّ معرفتک غیرُاللهِ و غیری»؛(1) غیر از خدا و من هیچ کس دیگری حق معرفت تو را نشناخت. آری، ابعاد گوناگون آن شخصیت بی‏همتا، قابل وصف و شمارش نیستند. یکی از ابعاد زندگانی آن بزرگوار، خدمت‏رسانی و توجه به نیازمندان است. آن حضرت در این راه یک لحظه آرام نداشت و در این راه، تمامی سعی و تلاش خویش را به کار می‏برد و دیگران را نیز بدین امر مهم تشویق می‏نمود. 

 عبادت بجز خدمت خلق نیست پدیدآورنده: سیّدمحمّد دلّال موسوی، در اخبار شاهان پیشینه هست که چون تُکله‏(1) بر تخت زنگی نشست به دورانش از کس نیازرد کس سَبَق بُرد(2) اگر خود همین بود و بس چنین گفت یک ره‏(3) به صاحبدلی که عمرم به سر رفت، بی‏حاصلی بخواهم به کُنج عبادت نشست که دریابم این پنج روزی که هست چو می‏بگذرد مُلک و جاه و سریر نبُرد از جهانْ دولت، الّا فقیر چو بشنید دانای روشن نَفَس به تندی برآشفت کای تُکله، بس! عبادت‏(4) بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجّاده و دلق نیست تو بر تخت سلطانی خویش باش به اخلاق پاکیزه، درویش باش به صدق و ارادت، میان بسته‏دار(5) ز طامات‏(6) و دعوی، زبان بسته‏دار قدم‏(7) باید اندر طریقت، نه دَم که اصلی ندارد دَمِ بی‏قدم(8) بزرگان که نقد صفا داشتند چنین خرقه زیر قبا داشتند.(9) خداوند در قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را عبادت خود ذکر کرده است، آنجا که می‏فرماید: و جِنّ و اِنس را نیافریدم، جز برای آنکه مرا بپرستند.(10) 

 فرهنگ خدمت و احسان پدیدآورنده: جواد محدّثی، دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟ من معتقدم که اندر آن سرّی هست یک دست به کار خویشتن پردازی بادست دگر ز بی‏کسان گیری دست حسّ بشری دنیا، بستری برای ساختن خانه آخرت است. کار نیک، احسان به مردم، خدمت صادقانه به دیگران، لذّت بردن از کمک رسانی به محتاجان، ابزار و مصالحی است که «سرای آخرت» را برای انسان بنیان می‏نهد و آباد می‏سازد و این توفیقی است که در همه کس نیست و لطفی است الهی که بر دست برخی از بندگان شایسته جاری می‏شود و به مردم می‏رسد. سیادت و سروری نیز به فرموده حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در سایه خدمت به مردم و دلسوزی برای آنان است: «سیّد القوم خادِمُهم»(1) گاهی بعضی از اعضای بدن «بی حسّ» می‏شود و هیچ درد و جراحت و آزاری را درک نمی‏کند. این «عصب مُردگی»، گاهی هم در اندام روح بشر پدید می‏آید. آدم‏ها هم گاهی «احساس» خویش را از دست می‏دهند و از رنج دیگران و محرومیّت فقیران و نیازهای نیازمندان، تأثر و و تألّمی در خود حسّ نمی‏کنند و عضوی جدا شده از پیکره جامعه می‏شوند. این نیز نوعی «عصب مردگی انسانی» است. اگر سعدی می‏گوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند ...»، الهام از فرموده حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است که آدمی‏زادگان را همچون اعضای یک جسد دانسته که همه با هم پیوند دارند و «چو عضوی به درد آورد روزگار دگـر عضـوهـا را نمـانـد قـرار». حال اگر با درد یک عضو، عضو دیگر احساس درد نکرد، یا جدا شده از آن پیکر است، یا دچار «بی حسّی» است، یعنی نوعی «مُردگی»! تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی 

یک نظر سعدی و خدمت به خلق پدیدآورنده:سیدمحمود طاهری، بزرگان و دغدغه خدمت به خلق انسان‏های بزرگ همواره در اندیشه دیگرانند و دل در گرو خدمت به مردم می‏نهند.

سعدی شیرازی، از جمله این بزرگان است که هم خویش را به این صفت آراست و هم دیگران را به این خیر بزرگ فراخوانده است. وی که سال‏ها جهت کسب حکمت و تجربه، تلخی سفر را تحمل کرد و به تعبیر خودش، «تا دورترین نقاط جهان نیز به پیش رفت»، نخستین مسئله‏ای که پس از آن سفر پرمایه، ذهنش را به خود مشغول ساخت، خدمت به مردم بوده است تا بر ایشان تحفه‏هایی از علم و معنویت به ارمغان آرد و کام آنان را با سخنانی شیرین‏تر از قند حلاوت بخشد، چنان که خود، این گونه سروده است: دریغ آمدم ز آن همه بوستان تهی‏دست رفتن سوی دوستان به دل گفتم از مصر، قند آورم برِ دوستان ارمغانی برم مرا گر تهی بود از آن قند، دست سخن‏های شیرین‏تر از قند هست نه قندی که مردم به صورت خورند که ارباب معنی به کاغذ برند اهتمام و عنایت سعدی به مردم، تا آن‏جاست که حاضر می‏شود، «چون عود، در آتش اندیشه بسوزد»، تا در نتیجه، عطر دلاویز خدمت را در میان آدمیان بپراکند و روحشان را بدین وسیله بنوازد: سعیم این است که در آتش اندیشه چو عود خویشتنِ سوخته‏ام تا به جهان بو برود  

 اهمیت و جایگاه خدمت رسانی پدیدآورنده:احمد محسن زاده، خدمت رسانی یعنی سود رسانی و خیر رسانی که انسان هر چه توان دارد به دیگران سود رساند و مشکلات و نیازهای مردم را برطرف سازد. امام «ره» یکی از تربیت شدگان بزرگ مکتب اهل‏بیت طهارت، خدمت به مردم را خدمت به خداوند متعال می‏داند، آن‏جا که می‏فرماید: «خود را برای خدمت به اسلام و ملت محروم مهیا کنید. کمر به خدمت بندگان خدا که خدمت به خداست ببندید». پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من کان فی حاجةِ اخیه کان اللّه فی حاجتِهِ»؛ «کسی که در پی حاجت مردم باشد، خداوند نیز در پی برآوردن حاجت اوست.» امام علی (علیه‏السلام) فرمود: «لیکن احبّ الناسِ الیک و احظاهم لدیک اکثرهم سعیا فی منافع الناسِ»؛ «محبوب‏ترین مردم در نزد تو کسی باشد که برای رفع مشکلات مردم بیشتر تلاش می‏کند.» در نتیجه خدمت گزاران صادق در دل مردم جای گرفته و از محبت خاصی برخوردار می‏شوند که در زندگی ممدوح مردم بوده و در صورت نبود و درگذشت‏شان از دعای آنان برخوردار می‏شوند. خدمت رسانی، برتر از بسیاری از عبادت‏های مستحب است. امام صادق (علیه‏السلام) فرمود: «مَنْ طافَ بهذا البَیْتِ طَوافا واحدا کَتَبَ اللّه لَهُ ستَّة آلافٍ حَسَنَةً و محاعَنْه سِتَّة اَلافِ سیِّئة و رَفعُ لَهُ سِتَّةَ آلافِ دَرَجَةً حتّی اذا کان عِنْدَ الْمُلْتَزَم، فَتَحَ لَهُ سَبْعَة أبواب من أبوابِ الجَنَّة، قُلْتُ جُعِلْتُ فِداک هذا الفَضْلَ کُلّهُ فِی الطّواف؟ قال: نَعَم، وَ اُخبُرکَ اَفضل من ذلک فی الطّواف؟ قضاءُ حاجَةِ المُسْلِمِ أفْضلُ مِنْ طوافٍ و طوافٍ حتی بَلَغ عَشْرا». «کسی که خانه خدا را یک بار طواف کند خدا برای او شش هزار حسنه می‏نویسد و شش هزار گناه او را می‏بخشد و شش هزار درجه او را بالا می‏برد و آن گاه که در قسمت «ملتزم» کنار کعبه قرار گیرد، هفت باب از ابواب جنت برویش گشوده شود. به امام گفتم: فدایت شوم، این همه پاداش، مربوط به طواف است؟ امام پاسخ داد: به تو خبر می‏دهم از چیزی که از حیث پاداش از این برتر باشد و آن برآورده ساختن حوایج مسلمانان است که برتر است از «طواف» و «طواف»... و امام تا ده «طواف» را تکرار بر شمرد.»

  امام سجاد (ع) و نهضت‏خدمت رسانی پدیدآورنده: محمد عابدی ، ابعاد شخصیتی معصومان علیهم السلام از جمله امام سجاد علیه السلام چنان گسترده است که در هر بعدی از نیازهای بشری می‏توان الگوی کاربردی، ارائه و تشنگان هدایت را از سرچشمه‏های فضائل آنان سیراب کرد . بی‏شک یکی از مشخصه‏های بشر از آغاز خلقت تاکنون - و قطعا تا پایان جهان - زندگی جمعی اوست; اجتماعی که در آن هر کس بر اساس استعدادها و نحوه برخورداری از امکانات، موقعیتی می‏یابد و در تعامل با دیگران نیازمندی‏های خود را رفع می‏کند و در مقابل آن، نیازهای دیگران را برطرف می‏سازد . اعضای جامعه بشری - که ما هم عضوی از آن هستیم - هیچ کدام به تنهایی توان رفع نیازهای ضروری برای تداوم حیات را ندارند . از این رو با رو آوردن به «زندگی جمعی‏» هر کدام بنابر استعداد و توان خود، بخشی از نیازهای دیگران را تامین می‏کند تا در برابر، آنان هم نیازهای وی را رفع کنند . امام سجاد علیه السلام به خوبی می‏دانست که بی نیاز مطلق، خداست و غیر او، همه به هم نیازمندند . لذا وقتی شنید مردی می‏گوید: خدایا! مرا از خلق خود بی نیاز کن . فرمود: «لیس هکذا، انما الناس بالناس ولکن قل: اللهم اغننی عن شرار خلقک (1) ; این گونه نیست، مردم به مردم نیازمندند . اما بگو: خدایا! مرا از مردم بد کیش بی نیاز کن .» به این دلیل ما باید به یک حقیقت مهم و در عین حال فراموش شده توجه کنیم و آن، حقی است که جامعه (و افراد آن) به دلیل ایفای نقش در تداوم زندگی ما دارند . و این، همان حقی است که امام زین العابدین علیه السلام در کنار دو حق دیگر (حق خدا و حق خود) در رساله حقوق از آن یاد می‏کند و حقوق گروههایی مثل رهبران، زیردستان، خویشان، نیکوکاران و توده‏های مردم مانند همسایه، رفیق، شریک، سائل و نیازمند و حتی حقوق اموال و ... را تذکر می‏دهد . و از همین جایگاه است که انسانها جهت ادای این حقوق موظف به «خدمت‏» به هم هستند . در واقع اسلام با این دید دقیق و عمیق، خاستگاه «خدمت‏به خلق‏» را «حق خلق‏» می‏داند و معتقد است مردم باید خادم هم باشند چون به گردن هم حق دارند .

اخلاق حکومتی: خدمت رسانی، توصیه قرآن و سیره بزرگان پدیدآورنده:محمد صالحی، خدمت رسانی در سیره امام رحمه‏الله و علما قرآن مجید آراستگی عموم پیامبران الهی را به دو ویژگی خیرخواهی و امانت‏داری لازم می‏داند. پیامبران با داشتن این دو صفت پسندیده، صادقانه با مردم روبه‏رو می‏شدند و در خدمت آنان بودند. حرف دل خویش را با آنها در میان می‏نهادند و درد و رنج حرف دل آنها را می‏شنیدند و برای کمک به مردم و رفع نیاز آنان و برای رفاه و آسایش و پیشرفت مادی و معنوی آنها خود را به زحمت می‏انداختند. (توبه: 128) امام خمینی رحمه‏الله نیز با پیروی از این سیره پسندیده، پیوندی عمیق و ناگسستنی با ملت خویش و همه عاشقان انقلاب برقرار کرد که تا سالیان دراز ادامه خواهد یافت. عشق به مردم و تصمیم قاطع بر حل گرفتاری‏های آنان و ارائه خدمت خالصانه، در گفتار و تصمیم‏گیری‏های ایشان موج می‏زد. امت اسلامی را با تمام وجود دوست می‏داشت، خود را وقف خدمت به آنان کرد و خود را وام‏دار مردم می‏دانست. آنان را ولی‏نعمت خویش و خود را خدمتگزار آنان معرفی می‏کرد. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت اللّه‏ خامنه‏ای: آن اراده نیرومندی که کوه‏های عظیم در مقابل او به حساب نمی‏آمدند، همواره در برابر فداکاری‏ها، شجاعت و احساسات پاک مردم، سر تعظیم فرود می آورد. آن روح بزرگ و کوه ستبر به دفعات در برابر عظمت مردم تکان می‏خورد و می‏لرزید. ایشان در ملاقات‏های خود با مسئولان سفارش می‏کرد که شما باید خدمتگزار مردم باشید و به اعضای دفتر اخطار می[داد] که مبادا با مردم بدرفتاری شود. به گواهی تاریخ، پس از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و ائمه اطهار علیهم‏السلام عالمان دینی سودمندترین، خادم‏ترین و دل‏سوزترین افراد جامعه در حق مردم بوده‏اند و از نظر مادی و معنوی، بسیار در این راه می‏کوشیده‏اند و سختی می‏دیدند. امام راحل در این زمینه می‏فرمود: «محرومیت زدایی، عقیده و راه و رسم زندگی ماست».

مردم و خدمت‏رسانی / نهضت خدمت‏رسانی به مردم پدیدآورنده:سیدصادق سید نژاد، خدمت‏رسانی و تداوم زندگی اجتماعی بر اساس مطالعات تاریخی، زندگی بشر از دیرباز به صورت اجتماعی بوده است. بدون زندگی اجتماعی، امکان دست‏یابی به نیازمندی‏های متنوع انسان میسّر نیست. زندگی اجتماعی، علاوه بر وجود قانون دقیق و مجریان توان‏مند و همین طور ضامن اجرایی مطمئن که بتوانند حقوق افراد را به طور کامل تعیین و حفظ کنند، نیاز به برخورداری تک تک مردم و مدیران از یک روحیه هم‏کاری متقابل و احساس ضرورت خدمت به یکدیگر دارد؛ چرا که بدون وجود چنین تعهّدی، هم در روند اجرای قانون مشکلاتی بروز خواهد کرد و هم در استحکام پیوندهای اجتماعی خللی پدید خواهد آمد. بر این اساس، در تمام جوامعْ اندیشمندان به دنبال راه کارهای هستند تا حسّ خدمت به یکدیگر و احساس مسؤلیّت بیش‏تر در انجام وظایف را تقویت کنند. بررسی‏ها گویای این حقیقت است که در طول تاریخ، موفق‏ترین جوامعْ آن‏هایی بوده‏اند که حسّ هم‏کاری و خدمت به هم نوع و پای‏بندی به انجام وظیفه در آن‏ها بیش‏تر بوده است. اسلام آیین اجتماعی از آن جا که دینْ برنامه هدایت انسان است، کامل‏ترین دین آن است که همه ابعاد وجودی انسان را در نظر بگیرد و در هر مورد، رهنمودهای لازمی ارائه کند. آیین الهی اسلام، به عنوان آخرین و در عین حال کامل‏ترین برنامه هدایت انسانْ در مجموعه آموزه‏های خود، هم بُعد فردی و هم بُعد اجتماعی بشر را لحاظ کرده است. حتی می‏توان گفت به جهت این که زندگی اجتماعی آدمی، عرصه تعارض منافع و خواست‏هاست، بیش‏تر مورد توجه قرار گرفته است و نوع احکام و برنامه‏های اسلامی، چون نماز جماعت، نماز جمعه، امر به معروف و نهی از منکر و...، به جنبه‏های اجتماعی توجه کرده‏اند. در این راستا، یکی از تکالیف مهمّ اسلامیْ ضرورت توجّه و اهتمام به امور مسلمانان است؛ یعنی هر فرد مسلمانْ موظف است آماده خدمت به دیگران باشد و همواره در راه حلّ مشکلات و گرفتاری‏های آن‏ها بکوشد. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در اشاره‏به اهمیت این کار می‏فرمایند: «هر کس که صبح کند، در حالی که به اصلاح امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست». محبوب‏ترین مردم در فرهنگ اسلام، رعایت حقوق مردمان از جایگاه والایی برخوردار است. علاوه بر آن که در قرآنْ از انسان به عنوان خلیفه و جانشین خداوند بر روی زمین یاد می‏شود، در برخی از روایات اهلبیت علیهم‏السلام از مردم، اعم از مؤمن و غیرمؤمن، تحت عنوان «عیال اللّه‏» یعنی خانواده خداوند یاد می‏شود. رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پس از تصریح به این حقیقت می‏فرمایند: «محبوب‏ترین افراد در پیش‏گاه خداوند متعال، آن کسانی هستند که به عیال خداوند سود برسانند و خانواده‏ای را مسرور سازند». با ارائه چنین تصویری از جایگاه مردم در جامعه انسانی، خود به خود آن‏ها موظّف می‏شوند در تأمین نیازها و انجام کارها همیشه دیدی وسیع داشته باشند، نیازهای دیگران را نیز نیاز خود بدانند و در حدّ توان، در حلّ گرفتاری‏ها و برآورده شدن نیازهای آنان تلاش کنند. ادامه مطلب + | نوشته شده توسط ذاکر در پنجشنبه یازدهم مهر 1387 و ساعت 12:23 نظر بدهید خدمت رسانی از منظر اخلاق اسلامی نهضت خدمت رسانی در همه ساحتهای مختلف اسلام از جمله اخلاق اسلامی، مورد تاکید فراوان قرار گرفته و در نظام دینی موضوع خدمت‏رسانی به صورت نهادینه شده مطرح می‏گردد. فلسفه وجودی حکومت دینی، برقراری عدالت و خدمت به مردم، و واگذاری و پذیرش مسئولیتها نیز در همین راستاست. از این رو، هر چه مسئولیت، مهمتر و بالاتر باشد، وظیفه خدمت‏رسانی نیز سنگین‏تر می‏شود. مقاله، در ادامه مطالب فوق، ارزشی و فعل اخلاقی بودن خدمت رسانی از دیدگاه اسلام را مورد بررسی قرار می‏دهد و معیارهای ارزشمندی آن را به بحث می‏گذارد. پس از آن آداب خدمت ارزشمند و آثار اخلاقی، تربیتی آن را مطرح می‏کند و بدین ترتیب با خاتمه و نتیجه‏گیری پایان می‏یابد. کلید واژه‏ها: خدمت رسانی ـ اهتمام به امور مسلمین ـ ارزش اخلاقی ـ نوع دوستی و غیر خواهی - حسن فعلی ـ حسن فاعلی. مقدمه خدمت‏رسانی در اسلام را می‏توان در ساحت‏های مختلفی مورد بحث قرار داد؛ خدمت رسانی در دیدگاه آیات، روایات و ادعیه، سیره معصومین(ع)، سیره فقها، خدمت رسانی در ادبیات و هنر و شعر شاعران، خدمت رسانی از منظر کلامی، فقهی و از جمله اخلاقی. منظور ما ازارائه این مقاله، پاسخ به‏این پرسش است که آیا خدمت‏رسانی فعلی‏اخلاقی و ارزشی است یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، معیارها، آداب و آثار آن چیست؟ بی تردید، با ثابت شدنِ ارزشی بودن بحث خدمت‏رسانی، ضرورت و اهمیت آن نیز روشن‏تر می‏شود و خدمتگزاران را در خدمت بیشتر و بهتر، با انگیزه جلب رضایت خداوند متعال شایق‏تر و در خودسازی، تهذیب نفس و قرب الهی بهره‏مند خواهد کرد.

خدمتگزاری انسان اجتماعی است و در جمع , استعداش شکوفا می گردد انسانها, همانند سنگهایی نیستنداز یکدیگر بی خبر و با هم بی ارتباط بلکه مانند حلقات یک زنجیره اند که حیات و قوامشان در گرو پیوستگی و وابستگی است . به همین جهت , در فرهنگ بشری , همواره , به این مساله توجه گردیده و به تعبیرهای گوناگون , جامعه انسانی به این سو فراخوانده شده است .اندیشه وران و مصلحان , با بیان و قلم , مردم را به تعاطف , تعاضد, همدلی و خدمت رسانی دعوت کرده و آن رااز مقومات جامعه واجتماع برشمرده اند.ادیان الهی , که براساس ارزشهای فطری و واقعی استوارند, به این امر عنایت کرده و نقش اساسی را درایجاد و تقویت این روحیه داشته اند و پیامبران و آورندگان پیام الهی , در راس خدمتگزاران جوامع بشری بوده اند. در فرهنگ و معارف اسلامی , به این صفت و عمل شایسته سفارش فراوان شده است . دراین دین بزرگ ,ارزشمندترین مردم , سودمندترین آنان است :خیرالناس انفعهم للناس 1 . برای روشن شدن ابعاد و زوایای موضوع , بحث را در چند محور پی می گیریم : مفهوم خدمتگزاری خدمتگزاری , مفهوم وسیع و گسترده ای دارد.این واژه , تمام فعالیتهای مثبت و مفیدانسانها را در زمینه های :اجتماعی ,اقتصادی , سیاسی , فرهنگی و معنوی شامل می شود.این نکته را یادآور می شویم که : [خدمتگزاری] غیراز[ انجام وظیفه] است .

 برای روشنی و وضوح معنای خدمتگزاری , لازم است , مرزاین دو مشخص شود. کسی که مسؤولیتی بر دوش دارد, چه در بعد معنوی و چه در بعد مادی , و درازای کار, مزد دریافت می کند, خدمتگزار نیست گر چه نتیجه تلاش او در راستای خدمت به خلق قرار می گیرد. خدمتگزار, واژه ای است که با چگونگی عمل و نیت فردارتباط دارد. البته اگر شخصی در انجام وظیفه اش کوتاهی نکرد و آن را به بهترین وجه انجام داد و علاوه , هم و غم خویش را در رفع نارسائیهای زندگی مردم قرار داد و تابع یکسری مقررات خشک و دست و پاگیراداری نبود, نام خدمتگزار, بر او زیبنده و شایسته خواهد بود بنابراین , هر خدمتگزار مالا به جامعه خدمت می کند ولی هر خدمتی خدمتگزاری نیست . 2 معلمی که علاوه برانجام دقیق وظایف , برای رشد و شکوفایی شاگردان , دل می سوزاند, عالمی که علاوه بر تبیین احکام دین , درامور خیر و مسائل زندگی مردم پیشگام است و با مبارزات و فداکاریهایش ,از لذتهای زندگی چشم می پوشد, متمکنی که علاوه برانجان وظایف شرعی , بااموال و دارائیش بانی مراکز سودمند می گردد و به نیازمندان امداد می رساند و بالاخره آن رزمند بسیجی که از ناموس وارزشهای دینی , عاشقانه به دفاع بر می خیزد, همه ,از نمونه های بارز خدمتگزاری بیشمارند. بدینسان می یابیم که در مفهوم خدمتگزاری , گذشت , فداکاری ,ایثار, تحمل سختی و ناگواری واحساس هبستگی به همنوعان نهفته است .