ابعاد جهانی شدن
ابعاد جهانی شدن
کلیه صاحبنظران به جهانی شدن در سه عرصه اقتصاد، سیاست و فرهنگ توجه دارند و به تحلیل جهانی شدن در هر یک از این سه عرصه می پردازند. تونی فیتزپتریک سیاست اجتماعی را به این سه عرصه می افزاید (324 : 5 ) . شاید بتوان جهانی شدن اطلاعات را با توجه به مفهوم فراگیر اطلاعات به این چهار مورد اضافه کرد. البته لازم به ذکر است که اقتصاد، سیاست و فرهنگ مفاهیم کاملا مجزا از یکدیگر نیستند و در یک جامعه ارتباط کاملا منطقی بین آن ها برقرار است.
- جهانی شدن اقتصاد
مهمترین عرصه جهانی شدن اقتصاد است؛ چرا که جهانی شدن اقتصادی تا حد زیادی صورت گرفته و اکثر موافقت ها و مخالفت ها با بحث جهانی شدن در این جنبه مطرح است. مهمترین نمود جهانی شدن اقتصادی حضور فزاینده شرکت های چند ملیتی و فراملیتی است که درصد زیادی از تولید و تجارت جهانی را در دست دارند. آمار نشان می دهد که تعداد شرکت های فراملیتی از حدود سه هزار در اوائل دهه 1990 به بیش از 200 هزار شرکت در حال حاضر رسیده است. جمع فروش 350 شرکت غول پیکر رقمی در حدود یک سوم تولید ناخالص ملی کشورهای پیشرفته می باشد (29 : 8). یک چهارم سرمایه دنیا و سه چهارم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان متعلق به 300 شرکت بزرگ چند ملیتی است (332 : 5). جهانی شدن امور مالی نیز کاملا محسوس است. در اواخر دهه 1990 همه روزه حدود 5/1 تریلیون دلار از طریق مبادلات ارزی جابجا می شد یعنی چیزی در حدود یک میلیارد دلار در هر دقیقه.
شاید یک مثال ساده دلیل توجه فراوان به جهانی شدن در بعد اقتصاد وعلاقمندی شرکت های مختلف به سرمایه گذاری در سایر کشورها را روشن کند. تصور کنید که شما مسوولیت اداره کارخانه ای را بر عهده دارید. اینکه کارخانه شما چه چیزی تولید می کند تفاوت چندانی ندارد ولی از آنجایی که امروزه همه تلویزیون نگاه می کنند، شاید بهتر باشد که تولید کننده تلویزیون باشید. شما در ژاپن شروع به تولید تلویزیون کرده اید اما در ژاپن دیگر کسی نمانده که تلویزیون نداشته باشد و در عین حال قدرت های بزرگ الکترونیک هم به شما اجازه ورود به بازار اشباع شده ژاپن را نمی دهند. لذا احتیاج خواهید داشت برای بالا بردن فروش خود بازارهای جدیدی ایجاد کنید و چه بازاری بهتر از کشور در حال توسعه ای مانند ایران؟
در ابتدا برای ارزیابی بازار 1000 دستگاه از تلویزیون های خود را به ایران وارد می کنید و فروش خوبی هم دارید اما به هرحال شما به دنبال حداکثر سود هستید و بهترین روش رسیدن به سود بیشتر، پایین آوردن هزینه هاست. برای این منظور تصمیم می گیرید دستمزد کمتری به کارگران بدهید اما در ژاپن اتحادیه های کارگری اجازه این کار را به شما نخواهند داد. از طرف دیگر در بدنه تلویزیون شما پلاستیک زیادی استفاده می شود اما به دلیل اینکه در ژاپن صنایع نفت و پتروشیمی چندانی وجود ندارد، قیمت پلاستیک در این کشور بالاست. در عین حال هزینه گمرکی ورود پلاستیک به ژاپن نیز بسیار بالاست زیرا دولت می خواهد از خروج پول از ژاپن جلوگیری کند.
اینجاست که یک راه حل درخشان برای پایین آوردن هزینه های تولید ( اعم از حقوق کارگران و مواد اولیه ) و راحت تر و ارزان تر کردن حمل و نقل تلویزیون تولیدی شما تا ایران به ذهن تان می رسد : جهانی شدن !
در اولین قدم خط تولید خود را از ژاپن به کشوری مثل نپال منتقل می کنید. نپال به ایران نزدیک تر است ( و این یعنی پول حمل و نقل کمتری می پردازید : سود بیشتر ) و در عین حال اتحادیه های کارگری هم در این کشور وجود ندارد. در نپال کافیست با پرداخت تنها یک دهم حقوق یک کارگر ژاپنی، هزاران نفر برای استخدام جلوی کارخانه شما صف بکشند.
اما بالارفتن درآمد شما محدود به همین مسائل نیست. در حوزه سیاسی نپال حکومت قدرتمندی ندارد و عملا قوانین واردات و صادرات خاصی هم در آن کشور موجود نیست پس شما دیگر برای واردات پلاستیک خود هم لازم نیست هزینه گمرکی بپردازید. صبر کنید، بالا رفتن سود شما هنوز ادامه دارد زیرا در کشورهای پیشرفته هر چقدر درآمد بیشتری داشته باشید به نسبت، مالیات بیشتری باید بپردازید. یعنی حالا که شما دو کارخانه ( یکی در ژاپن و یکی در نپال ) دارید می توانید سود آن ها را بر هر دو شعبه تقسیم کنید، با این روش مالیات کمتری هم خواهید پرداخت. راستی برای جهانی شدن بیشتر می توانید آرام آرام به فکر تاسیس شرکت هایی در زیر مجموعه خود باشید که مثلا در تونس پلاستیک تولید کنند. از آنجایی که خود شما خریدار محصولات این شرکت های جنبی هستید، سود دهی آنان تضمین شده خواهد بود و پول شما هم به جای رفتن به جیب سازمانی دیگر، به شرکتی رسیده است که نهایتا دوباره متعلق به خودتان است. . . . حالا که دارید جهانی می شوید می توانید به راحتی درک کنید که چرا در آمد یکساله جنرال موتورز آمریکایی بیشتر از مجموع تولید ناخالص ملی کشورهای تایلند، پاکستان و اروگوئه است. اما هنوز قدم های دیگری در راه است.
در حال حاضر افراد دیگری نیز همانند شما مشغول خواندن این نوشته هستند پس احتمالا کارخانه های دیگری هم در تایلند، لهستان، آذرباییجان، فنلاند و . . . تاسیس شده اند که به دنبال صدور تلویزیون به ایران هستند. این افراد ( مثل خود شما ) حاضرند برای در دست گرفتن بازار ایران روز به روز قیمت های خود را کاهش دهند و این یعنی کاهش سود. برای غلبه بر این مشکل، بهتر است وارد مرحله دیگری از جهانی سازی شوید : ادغام شرکت ها و تشکیل اتحادیه های تولید کنندگان. در این فرآیند، به جای رقابت بر سر سهم فروش در بازار از طریق پایین آوردن قیمت ها، با مسوولان شرکت های دیگر وارد مذاکره می شوید. در این مذاکرات شرکت های تولید کننده با تعیین قیمت ارائه محصولات در بازار و در عین حال تقسیم بازار در میان خود، جلوی ارزان شدن رقابتی کالاها را می گیرند (6).
خوب تا اینجای کار خطر چندانی وجود نداشت ولی چرا مخالفان جهانی شدن در اقصی نقاط جهان وجود دارند ؟
خطر جهانی شدن وجود نیروی کار ارزان در کلیه نقاط دنیاست. این موضوع دستمزد را پایین می آورد و امکان استثمار انسان به وسیله انسان را فراهم می کند. بخصوص اینکه در شرایط فعلی، اقتصاد به علت وجود فن آوری پیچیده بیشتر سرمایه بر است تا کاربر. یعنی کالای استراتژیک سرمایه خواهد بود نه نیروی کار. سرمایه نیز مانند آب روان است، هرجا که بستر مناسب تری داشته باشد جاری می شود. به همین دلیل مناطقی از دنیا خالی از سرمایه می شود و پیامدهای منفی آن بر مردم منطقه تاثیر می گذارد. کیت گریفین سه دلیل عمده فرار سرمایه را نرخ ارز بیش از حد ارزش گذاری شده، تفاوت های مثبت در نرخ های بهره بر دارایی های خارجی و داخلی و افزایش تورم داخلی می داند. نگاهی به این سه مورد نشان می دهد که اکثر کشورهای در حال توسعه دچار این مشکلات هستند (87 : 4). به این ترتیب سرمایه از کشورهای توسعه نیافته به سمت کشورهای توسعه یافته حرکت می کند. آمار دهه 1990 نشان می دهد 70? مبادلات کشورهای توسعه یافته با کشورهای توسعه یافته بوده است و تنها 30? بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته.
در اینجا جا دارد به این پرسش بپردازیم که مساله بازار کشورهای توسعه نیافته چه خواهد شد ؟
اکنون تجارت تکنولوژی، تجارت عمده است و شرکت های بزرگ تکنولوژی سطح بالا را به فروش می رسانند و مساله بازارهای کوچک برای این کشورها فراموش شده است. در صورتی که به وضعیت فعلی شرکت های بزرگ بنگریم می بینیم که آن ها بیشتر به بخش تحقیق و توسعه توجه دارند تا با فروش فن آوری به سود مطلوب دست یابند. این کشورهای در حال توسعه هستند که با خرید فن آوری تلاش می کنند تا تولید در سطح خرد را بر عهده گیرند.
به نظر می رسد کشورهای توسعه یافته با توجه به اینکه صنعتی شده اند به بهره وری بالا در تولید و پس از آن به مازاد تولید رسیده اند (خدماتی شدن این جوامع مبین این موضوع است) در نتیجه آن ها نیازهای اساسی خود را کاملا تامین کرده اند و نگرانی کمبود ندارند و اکنون به کیفیت کار می اندیشند. قوانین کاهش ساعات کار، در همین راستا قابل طرح است. البته تناقض موجود در سرمایه داری بازهم نمایان می شود چرا که در این کشورها سرمایه گردش طبیعی نخواهد داشت و به انبوه بیکاران اضافه خواهد شد. با توجه به اینکه هزینه های خدمات بسیار بالاست، دولت ها نمی توانند همچنان به ارائه سرویس ادامه دهند و نتیجه آن اتفاقات اخیر در آلمان، اتریش و چند کشور اروپایی دیگر است که پس از تشکیل اتحادیه اروپا به دلیل نبود امکان وصول مالیات های سنگین، سن بازنشستگی را افزایش دادند و کشورها دیگر امکان حمایت مستمر از بازنشستگان و بیکاران را ندارند.
در مورد جهانی شدن اقتصاد باید به حضور سه سازمان بین المللی بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول اشاره کرد که با قوانین و موافقت نامه های خود نقش مهمی در جهانی شدن اقتصاد دارند.
- جهانی شدن سیاست
در مباحث جهانی شدن، دولت های ملی بزرگترین قربانی ها هستند. دولت های ملی قدرت های خود را از دست می دهند و انواع جدید دولت با اختیارات و کارایی متفاوت جانشین آن ها می شود. البته آنتونی گیدنز معتقد است که بحران هویت ممکن است موجب شود که دولت ملی تقویت شود ( برای توضیح بیشتر مراجعه کنید به جهان رها شده، نوشته آنتونی گیدنز ).
آنچه بحث مربوط به تضعیف دولت را تکمیل می کند بحث شهرهای کارآفرین (Urban Entrepreneurialism) است. پیرهامل عنوان می کند که در دوره جهانی شدن سلسله مراتب شهری تغییر می کند و شهرهای با اندازه بزرگ به وجود می آیند. اکثر مشاغل در آن هاست و نقش دولت های کوچک را دارند. اداره این شهرها با توجه به بافت چند فرهنگی و زیرساخت های فیزیکی دشوار است و این شهرها تفاوت عمده ای با سایر شهرها دارند. اکثر گره های اطلاعاتی در این شهرها قرار گرفته است و دسترسی جهانی به اطلاعات از طریق آن ها صورت می گیرد. در نهایت اینکه این نوع شهرها جانشین دولت های محلی می شوند. نیویورک و لندن مثال هایی از شهرهای کارآفرین در دوره فعلی هستند (8).
وجود یک سری مسائل فراملی در سطح جهان موجب شده تا برای حل برخی از مشکلات نیاز به یک سازمان بین المللی وجود داشته باشد. سازمان ملل پس از جنگ دوم تاسیس شد و مهمترین این سازمان هاست. در سال های اخیر یکی از مسائل بسیار مهم مطرح شده که جنبه بین المللی دارد مساله حفاظت محیط زیست است. کنفرانس سال 1992 ریودوژانیرو در برزیل با شعار « ما تنها یک زمین داریم » ( We have just one World ) تشکیل شد و پس از آن دور تازه ای از اقدامات جهت حفظ مسائل زیست محیطی آغاز گشت.
- جهانی شدن فرهنگ
جهان در دل ملل فرهنگ های متفاوتی را پرورش داده است و هر ملتی فرهنگ، آداب و رسوم و باورها و ارزش های خاص خود را دارد. هیچ ملتی بدون فرهنگ نبوده است و این فرهنگ بر روی جهان بینی و رویکرد مردم به دنیا موثر بوده است. در دنیای حاضر با توجه به گسترش روز افزون امکانات ارتباط میان فرهنگی، بحث گفتگوی فرهنگ ها و برخورد آن ها مطرح است. طبیعی است که در مقیاس جهانی این تقابل به ایجاد یا انتخاب یک فرهنگ می انجامد. در نتیجه می توان از جهانی شدن فرهنگ صحبت کرد.
اما آنچه که در مساله جهانی شدن فرهنگی / اجتماعی مطرح است به هم پیوستگی جنبش ها و نهضت های مردمی است که همان طور که پیش تر اشاره شد، به آن جهانی شدن از پایین هم گفته می شود. در اینجا مردم مختلف دنیا دست به دست هم داده، برای رسیدن به هدفی مشترک و حل مشکلی مشترک، جنبشی یکسان را به پیش می برند و به نوعی می توان با توجه به ضعیف شدن دولت ها ملی، آن را نقطه مقابل جهانی شدن اقتصادی یا جهانی شدن از بالا دانست.
در نهایت این که این مقاله تنها کلیات دیدگاه های متفکران را در مورد جهانی شدن مطرح می کند. از آنجایی که مطالب در اصل جمع آوری نظرات است فاقد هرگونه ارزش پژوهشی است.