سلطه برمنابع نفتی و فضای سیاسی ایران

اسرار پنهان یک کودتا

                    سلطه بر منابع نفتی و فضای سیاسی ایران

با وقوع کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت ملی ، مبارزات ملت ایران که به منظور استیفای حقوق از دست رفته خود و نیز رهایی منابع نفتی از چنگال قدرت های خارجی شکل گرفت ، نافرجام ماند . این کودتا امری نبود که بدون برنامه و نقشه قبلی بر مردم ایران تحمیل شود و به یکباره سرنوشت کشور را در دگرگون سازد . چنانچه گفته شد ،طرح کودتا از مدت ها قبل توسط دولت های انگلستان و امریکا طراحی شده بود . دو کشوری که نهضت ملی را از همان آغاز ، سد راه مطامع خود به شمار می آوردند . نقش مستقیم دو دولت خارجی در وقوع کودتا اگر چه از دید ایرانیان پنهان نبود اما از سوی طراحان تا مدت ها مخفی نگاه داشته شد و تمامی اسناد و گزارش های مرتبط با این واقعه به اقتضای سیاست های پنهان کارانه صورت آشکار به خود گرفت . اما گذشت زمان پرده از واقعیت پنهان برداشت و اسراری را که طی سالیان سال از انظار مخفی مانده بود ، معلوم ساخت . این امر در مقاطع زمانی مختلف صورت گرفت . مقطع نخست ، ده سال پس از کودتای 28 مردادبود که در آن ژنرال آیزنهاور ، رئیس جمهوری امریکا در خصوص مداخله این دولت در وقوع کودتا به طور ضمنی چنین زبان به اعتراف گشود : (( ما برای اعاده اوضاع معطل نشدیم ،من همه روزه با مسوولان وزارت خارجهو ((سیا ))حوادث ایران را بررسی می کردم و گزارشات مامورین ونمایندگان را که با هواداران شاه فعالانه کار می کردند زیر نظر داشتم . ناگهان ((درام وار ))طرفداران شاه علیه هوا خواهان مصدق و کمونیست ها قیام کردند !ارتش ایران نیز علیه افسرانی که مصدق به کار گماره بود ، وارد عمل شدند و آنها را تار و مار کردند .)) پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 و خروج شاه از ایران ((کرومیت روزولت ))، فرمانده عملیات کودتا در تهران ، طی مصاحبه ای اختصاصی با خبرنگار روزنامه امریکایی لوس آنجلس تایمز برای نخستین بار به فرماندهی خود در عملیات کودتای 28 مرداد اعتراف می کند او در این مصاحبه می گوید : ((پس از مشورتی که سه سال پیش با شاه به عمل آوردم تصمیم گرفتم به سکوت 25 ساله پایان دهم و نقشی را که در اجرای کودتا ماه اول 1953به عهده داشتم شرح دهم . من شاه را مجاب کردم که این اقدام برای پایان دادن به مطالب خلاف حقیقی که سال ها در کتب ومطبوعات در باره کودتا انتشار یافته ، ضروی است .))

وی همچنین در کتاب خود ، تاریخ طرح کودتا را پاییز 1331 می خواند که توسط (( جان کوچران ))سخنگوی انگلیسی ها به وی اطلاع داده می شود . وی در این خصوص می نویسد : (( آن چه را که کوچران در فکر داشت ، موضوعی جز سرنگون کردن فوری حکومت دکتر مصدق نبود . من به آنها گفتم که این طرح باید به وسیله دولت امریکا بررسی شود و خاطر نشان ساختم که دقیقا نمی توانم نتیجه این بررسی را پیش بینی کنم . من به همکار انگلیسی ام تاکید کردم که امید تصویب این طرح در دولت ترومن و آچسن که هفته های آخر حکومتشان را طی می کردند ، وجود ندارد ، ولی محتمل است جمهوری خواهان نظریه دیگری داشته باشند . آنها توضیحات مرا پذیرفتند ودر  عین حال پیشنهاد کردند حداقل یک گفت و گوی مقدماتی در همان موقع در لندن داشته باشیم . در این مذاکرات فقط کوچران و معاون اصلی او، هنری مونتاگ و یکی از روسای شرکت به نام ((گوردون سامرست ))، که تازه از لندن آمده بود ، حضور داشتند . آنها طرح از پیش تهیه شده خود را عنوان کردند معلوم بود که آنها افراد موثری در سطوح بالا و دوستان کاملا مطمئنی در ایران دارند . هم چنین به طور صریح اظهار داشتند که آن عملیات را با همکاری شاه انجام خواهند داد ))

با ظاهر شدن گزارش محرمانه و سری عملیات پنهان سیا در کودتای 28 مرداد1332 ، بر روی صفحه اینترنت روزنامه ((نیویورک تایمز )) در ژوئن سال 2000(یعنی پس از نیم قرن از وقوع کودتا ) ابعاد وسیع تری از مداخلات  دولت های انگلیس و امریکا در سرنوشت داخلی کشور ایران آشکار شد . این گزارش محرمانه که توسط دکتر ((دونالد ویلبر ))و به دستور سیا در ماه های پس از وقوع کودتا ، فراهم آمده بود ، حکایت از آن دارد که دو ماه قبل از کودتا ، در مرکز فرماندهی سیا ، دو گروه تشکیل شد . یک گروه جنبه های نظامی عملیات کودتا را بر عهده داشت که از سوی ((کلنل کاردل ))سرپرستی می شد و گروه دوم نیزبه سرپرستی ((دونالد ویلبر ))که به جنبه های جنگ روانی و تبلیغاتی کودتا می پرداخت . از جمله مواردی که در این گزارش مورد اعتراف قرار می گیرد طرح مقدماتی کودتا است که در قبرس و لندن تهیه شده است . گرچه این گزارش ناگفته هایی را در طرح کودتا باقی گذاشته و تمام حقیقت را بر ملا نمی سازد اما مواردی را بازگو می کند که خود گویای کارگردانی دولت های انگلیس و امریکا در طرح سرنگونی دولت ملی به منظور استیلا بر منابع نفتی ایران است .

هزینه کودتا

              امریکایی ها به روال معمول خود برای اجرای موفق طرح کودتا بودجه ای را اختصاص داده و آن را در اختیار عوامل کودتا در ایران قرار می دهند که البته رقم قطعی آن چندان معلوم نیست . کرمیت روزولت در گفت و گوبا خبرنگار روزنامه ((لوس آنجلس ))از مبلغ یک میلیون دلار خبر می دهد : (( مبلغ یک میلیون دلار برای ترتیب دادن تظاهرات خیابانی به منظور سقوط دولت ناسیونالیست مصدق ، که 300 کشته به جای گذاشت در اختیار ما بوده ، که حدود 75 هزاران خرج شده است . بقیه پول را در گاو صندوق مطمئنی گذاشتیم و پس از پایان عملیات ، مبلغ مزبور به شاه تحویل داده شد))

یکی از نویسندگان انگلیسی به نام (( لئونارد موسلی )) در کتاب (( بازی قدرت )) مدعی است که ژنرال شوارتسکف برای تامین هزینه های کودتا با دو چمدان حاوی میلیون ها دلار پول به تهران آمده است و با شاه و سر لشکر زاهدی ملاقات کرده است . (( کنت لوو )) گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز به گونه ای دیگر هزینه کودتا را روایت می کند .

او می گوید : (( پیش از کودتا ارزش یک دلار امریکایی در تهران 128 ریال بود ولی پس از کودتای 28 مرداد ناگهان قیمت آن تا 50 ریال تنزل کرد )) او علت این امر را چنین ارزیابی می کند : (( به نظر من علت این تنزل ناگهانی ارزش دلار ، عرضه آن به وسیله (( چاقو کشان )) در بازار بود ، زیرا به آنها در ازای کاری که روز 28 مرداد انجام داده بودند دلارپرداخت شده بود ! )) شاه مخلوع نیز که از سر خود خواهی ، کودتای انگلیسی و امریکایی را پیوسته رستاخیز ملی !

می خواند و آنرا حاصل قیام ملت ایران به شمار می آورد ! در کتاب (( پاسخ به تاریخ )) برای اثبات این مدعا به طور ناخواسته به رقم هزینه اجرای کودتا اشاره کرده ، می نویسد : ((اغلب مدارک انتشار یافته مستند حاکی است که در جریان آن وقایع (( سیا )) بیش از 60 هزار دلار خرج نکرده است )) و بلافاصله برای این که نشان دهد این کودتا ( البته به زعم او جنبش !! ) ثمره تلاش مردم بوده است و نه دلارهای امریکا ، می افزاید : (( به راستی من گمان ندارم با چنین مبلغی بتوان طی چند روز در سراسر کشور چنان جنبشی ! به وجود آورد )).

گزارش محرمانه و سری عملیات پنهانی سیا نیز که در سال 1379 بر صفحه اینترنت آشکار شد ، به ارقام هزینه اختصاص یافته در اجرای طرح کودتا اشاره دارد . در این گزارش آمده است که مبلغ 35 هزار دلار از سوی سیا و 25 هزار دلار از سوی سازمان جاسوسی انگلستان در اختیار زاهدی قرار گرفته است .

این گزارش همچنین ضمن اشاره به تامین کمک مالی به رهبران نظامی ، می افزاید : ((در 15 فروردین سال 1332 مبلغ یک میلیون دلار در اختیار پایگاه سیا در تهران گذاشته شد تا با استفاده از این مبلغ برای طرح براندازی دولت مصدق استفاده شود! ))

ــــــــــــــــــــــ

عوامل خارجی کودتا !

از جمله عوامل خارجی که در اجرای طرح کودتا نقش اساسی را ایفا نموده اند می توان از کسانی چون ، (( لوئی هندرسن )) سفیر ایالت متحده امریکا و ژنرال (( نورمن شوارتسکف ))، رئیس سابق پلیس ایالت نیوجرسی و مستشار ژاندارمری ایران نام بود . لوئی هندرسن از کسانی بود که به گفته آنتونی ایدن وزیر خارجه دولت انگلیس ، قرارداد کنسرسیوم نفت به همت و تلاش های او منعقد شد . او همواره از آن بیم داشت که ایران ، به نخست وزیری دکتر مصدق تحت سلطه شوروی ها در آید و این حادثه را برای غرب مصیبتی بزرگ و برای امنیت امریکا مخاطره انگیز می دانست . وی در همان هنگام که طرح مشترک انگلستان و امریکا را در خصوص حل مسئله نفت ، به نخست وزیرایران تسلیم می کند با سازمان ((سیا ))برای تهیه طرح بر اندازی دولت ملی همکاری کرده ودر جهت اجرای موفق طرح ، زمینه سازی می کند ژنرال نورمن شوارتسکف نیز چنانکه گفته شد نقشی اساسی ،در اجرای طرح کودتا به عهده داشته که مهم ترین آن سفر به ایران به منظور حمل پول ،ملاقات باشاه ، سر لشکر زاهدی و برخی از نظامیان مخالف مصدق بوده است .

آغازی دوباره .!؟

                      چنان که گفته شد با کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت ملی ، نهضت ملی نفت که خاستگاه مردمی داشت و می رفت تا پایان بخش سلطه برمنابع نفتی ایران باشد به یکباره در محاق رفت . در نتیجه باردیگر راهی هموار در برابر قراردادهای استعماری گشوده شد . زاهدی در شرایطی بر کرسی نخست وزیری نشست که مصدق نخست وزیر دولت ملی ، در دادگاه نظامی روی میز اتهام نشسته وبه اتهام دروغین ((خیانت )) جریان محاکمه را می گذراند!

اقامت دو ماه ونیمه در بازداشتگاه ، همچنین مدت 3 سال در زندان و بالاخره تبعید ، کیفر مبارزات او بود !! کسی که با مردم و برای مردم بذر نهضت ملی نفت را پاشید و با تلاش بسیار آن را در حد یک نهال شکوفا کرد . حالا دولت فرمایشی زاهدی بود که به فرمان شاه مسئولیت خشکاندن این نهال نورسیده را به عهده می گرفت و آن دستاورد گرانبها را به فراموشی می سپرد . او به صحنه قدرت آمد تا به سفارش اربابان خود قراردادهای نفتی ، از نوع استعماری را که با ملی شدن نفت در 29 اسفند 1329 ساقط شده بود بار دیگر احیا و میادین نفت را صحنه تاخت و تاز قدرتهای خارجی کند .

دولت وقت به نخست وزیری فرد دست نشانده ای چون زاهدی ، برای انجام این ماموریت بهانه کافی هم داشت ، بروز بحران سیاسی و اقتصادی در کشور ، ناشی از عواملی چون قطع جریان نفت و کودتا از جمله آن بود از این رو زمینه ایجاد روابط مجدد با دولت های آمریکا و انگلستان خیلی زود فراهم شد . زاهدی در 5 شهریور 1332 دولت خود را وارث خرابی ها و نابسامانی های اقتصادی وانمود و چنین اعلام کرد که دولت مصدق بیش از 200 میلیون دلار برای ایران قرض بجا گذاشته و نیز مبلغ 50 میلیون دلار ارز ذخایر پشتوانه اسکناس را به مصرف رسانده است . او تنها راه نجات از این مخمصه را در تولید نفت و عایدات آن جست وجو می کرد تا آنجا که یک کمسیون فنی را به منظور ارائه مشاوره به دولت در خصوص مسایل نفتی تشکیل داد . این امر ، از مراتب علاقه مندی او به گشودن فصل جدیدی از روابط با کشور های انگلستان و آمریکا حکایت می کرد . این ابراز تمایل از سوی دولت مردان آن دو کشور شدیدا مورد اقبال قرار گرفت .

(( الیزابت )) ملکه انگلستان در مراسم افتتاح مجلس این کشور اظهار امیدواری کرد که روابط ایران و انگلستان از نو تجدید شود . چنانکه (( ایدن )) نیز آمادگی دولت جدید ایران را به تجدید روابط به فال نیک گرفت و از همراهی دولت امریکا در این خصوص خبر داد. امریکایی ها برای بهره برداری از شریط پیش آمده ، با وعده اعطای کمک اقتصادی به مقدار 45 میلیون دلار نماینده ای را جهت مذاکره با زاهدی ، روانه ایران کردند . راه حل نهایی که پس از مذاکرات فراوان ، برای مشکل نفت ایران در نظر گرفته شد ، این بود که غول های نفتی گرد هم آیند و گروه نیرومند و بزرگی را به عنوان کنسرسیوم بین المللی تشکیل دهند . در این کنسرسیوم 5 شرکت آمریکایی به نام های ، استاندارد نیوجرسی ، استاندارد اویل کالیفرنیا ، سوکونی واکیوم ، گلف و شرکت نفت تگزاس ، شرکت داشتند که هر یک از سهم یکسان 8 در صدی ( مجموعا 40 در صد ) برخوردارشدند . همچنین شرکت های دیگری نیز از کشورهای انگلستان ، فرانسه و هلند در این کنسرسیوم صاحب سهم بودند که عبارت بودند از : شرکت نفت انگلستان B.P با 40 در صد سهام ، شرکت هلندی رویال داچ شل با 14 در صد سهام و شرکت نفت فرانسه با 6 در صد سهام . چنانکه گفته شد این بزرگ ترین و با نفوذ ترین گروه شرکت های خصوصی بود که در رابطه با نفت ایران در قالب یک کنسرسیوم گرد هم می آمد .

از انجا که حضور شرکت های آمریکایی در این کنسرسیوم مخالف قانون ضد (( تراست )) این کشور شناخته می شد دادستان کل آمریکا به سفارش دولت این کشور و با جلب موافقت شورای امنیت ملی ، استثنائا اجازه داد که 5 شرکت بتوانند بدون هیچ گونه محدودیتی در ایران اهداف خود را دنبال کنند !! کنسر سیوم بین المللی نفت به نمایندگی ((هوارد پیچ)) HowardPage )) معاون ریاست هیئت مدیره شرکت نفت استاندارد نیو جرسی و دولت ایران به نمایندگی دکتر علی امینی وزیر دارایی ایران ، طی مذاکرات طولانی قرار داد نفت یا قانون فروش نفت و گاز را تنظیم و امضا کردند . این قرار داد که برای یک دوره اصلی 25 ساله وسه دوره تمدیدی 5ساله مجموعا 40 سال منعقد شد ، به رغم مغایرت پاره ای اصول همچون مدت قرار داد ، تسهیم منافع و اعمال حاکمیت بر منابع ملی ، با اصل ملی شدن صنعت نفت در روز 29 مهر ماه 1333 با 113 رای موافق از مجموع 120 رای ، به تصویب هجدهمین دوره مجلس شورای ملی ایران و در یک هفته بعد مجلس سنا رسید .به موجب قرارداد کنسرسیوم ، شرکت ملی نفت ایران متعهد می شد که 25 میلیون لیره به عنوان غرامت و بهای دارایی های مربوط به پخش و پالایشگاه کرمانشاه به شرکت نفت انگلیس و ایران بپردازد از سوی دیگر در متن قرارداد ، ذکر شده بود که تا مدت 10 سال ، سالانه 6 میلیون و 700 هزارلیره از باب تاسیسات استهلاک نشده حوزه قرار داد به شرکت نفت انگلیس و ایران پرداخت شود . فرمول حقوقی که در این قرارداد از سوی طرفین پذیرفته شد ، این بود که هر یک از اعضای کنسرسیوم بین المللی به عنوان خریداران نفت ، قراردادی را با شرکت ملی نفت ایران به عنوان مالک منابع نفتی و دولت امضا کنند . نفت خام استحصال شده از سوی این شرکت به اعضای کنسرسیوم فروخته شود و آنان نیز نفت خام را در بنادر ایران به قیمت مناسب در اختیار مشتریان قرار دهند . 50 در صد در آمد به عنوان مالیات به دولت ایران پرداخت شود و شرکت ملی نفت ایران نیز وجوهی را در قالب عنوان (( پرداخت مشخص )) که معادل یک هشتم بهای نفت خام می باشد ، دریافت کند . البته آنچه از بابت ((پرداخت مشخص )) به شرکت ملی نفت ایران پرداخت می شد در پایان سال از حساب مالیات دولت کسر می شد . به طوری که در آمد ایران از همان 50 در صد تجاوز نمی کرد . البته بعد ها این شیوه به گونه ای دیگر تغییر یافت و (( پرداخت مشخص )) جزو اقلام هزینه ، در نظر گرفته شد .

در برخی از مواد مهم این قرارداد به اختصار چنین آمده است : بر اساس ماده 3 قرارداد ، اعضای کنسرسیوم یک شرکت اکتشاف و تولید و یک شرکت تصفیه به نام شرکت های عامل طبق قوانین کشور هلند تاسیس کرده و متعهد می شوند این قرارداد را به امضای شرکت های عامل برسانند . این شرکت ها باید در ایران به ثبت رسیده و هیئت مدیره هر شرکت از هفت نفر عضو تشکیل شود که دو نفر از آن ها را شرکت ملی نفت ایران تعیین خواهد کرد ماده 4 این قرارداد نیز اشاره به آن داشت که شرکت اکتشاف و تولید ، حقوق و اختیارات لازم را برای عملیات اکتشاف ، حفاری ، تولید ، استخراج و برداشت نفت خام و گاز طبیعی ، انبار کردن نفت و مشتقات آن و حمل و نقل و تحویل این مواد به کشتی ، خواهد داشت .  در جزء ((ب)) ماده 41 قرارداد کنسرسیوم چنین آمده است : هیچ گونه اقدام قانونی گذاری یا اداری یا هر عمل دیگری از هر قبیل از طرف ایران یا مقامات دولتی در ایران ( اعم از مرکزی و محلی ) قراردادرا الغا نخواهد کرد و مقررات آن اصلاح یا تغییری به عمل نخواهد بود . بر اساس ماده 6 قرارداد ، شرکت ملی نفت باید کلیه موجودی های انبارها و مصالح و کلیه ماشین ها و دستگاه های متحرک و کلیه وسایل حمل و نقل موتوری و کلیه افزارهاو دستگاه های حفاری را به استثنای اقدام مربوط به بخش داخلی ، به شرکت های عامل تحویل دهد .