انواع تبپ های خانواده
انواع تیپ های خانواده
خانواده ها از حیث کیفیت روابط اعضای ان به سه تیپ تقسیم می شوند :
1-خانواده متزلزل
2-خانواده متعادل
3-خانواده متکامل
خانواده متزلزل : خانواده ای است که از دورن تهی گشته ، مسئولیت ها به کنار رفته ، مدیریت تجزیه شده ، فردای روشن و امید بخش وجود ندارد ، اعضای خانواده رابطه ای با هم ندارند و برای هیچ یک از افراد حضور در آن خانواده آرامش خاطر و لذت ایجاد نمی کند .
خانواده متعادل : منظور از خانواده فاقد عیب و نقص نمی باشد ، بلکه ممکن است اعضای آن دارای مشکلات و موانعی هم باشند لیکن در شیوه مقابله با آنها روش منطقی اتخاذ می کنند . در این خانواده موقعیت و جایگاه هر یک از اعضا دارای ویژگی هایی است .
1-بینش تکاپویی در این خانواده حاکم است . یعنی بینشی که فرد را بر می انگیزد تا روابط زندگی را پدیده ای بسته و جبری و گریز ناپذیر نپندارند ، اعضای خانواده همدیگر را ارزشمند می دانند . به کرامت انسانی همدیگر احترام م یگذارند ، عرصه زندگی را به نواوری ها می گشایند .
2-تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی وجود دارد . عواطف خود را با شیوه های قلبی ، کلامی و عملی تبادل می کنند ، به قلب اجازه ورود احساسات منفی را نمی دهند ، به وسیله زبان ابراز محبت می کنند و از بذل عواطف خالصانه دریغ ندارند . زن و شوهر روحیه همسر خود را می شناسند و محبت قلبی و کلامی را در عمل پیاده میکنند .
مثبت گرا هستند . از مهم ترین ویژگی های خانواده متعادل ، مثبت گرایی است . در این خانواده زوجین ، بیشتر زیبایی های همدیگر را می بینند . حتی المقدور از جنبه های منفی اغماض می کنند، از هنر خوب دیدن برخوردارند ، جنبه های خوب شخصیت همسر خود را تحسیت و تأیید می کنند ، جنبه های روحی مشترک اعضا را شناسایی کرده و به تقویت انها می پردازند .
4-در برابر تخاصم ، تفاهم دارند . برای رسیدن به تفاهم به حقوق متقابل می اندیشند ، در حضور دیگران و در خلوت و تنهایی حریم یکدیگر را رعایت می کنند ، به سخنان هم با علاقه گوش می دهند ، از مقایسه همسر با دیگران به شدت پرهیز می کنند ، صداقت و راستی را همواره در وجود خود تقویت می کنند .
5-به جای واگرایی به همگرایی می اندیشند . در چنین خانواده ای اعضا با هم هماهنگی دارند ، تشخیص مصلحت زندگی را به منفعت شخصی خود ترجیح میدهند ، به قرار دادهای خانواده همگی احترام می گذارند ، انجا که پای مصلحت بزرگتری در میان باشد ، خواسته های فردی را فدای اهدف خانواده می کنند و رفاقت و یکدلی جایگرین لجاجت و رقابت ناسالم می شود .
6-مثل دو بال یک پرنده مکمل یکدیگر هستند . رشد و ترقی یکجانبه در این خانواده مورد نظر نبوده و از هر فرصتی برای رشد همدیگر و بهره وری از زندگی مشترک استفاده می کنند ، هیچکدام دیگری را بار دوش نمی پندارد .
7-به مشارکت به جا ی مفارفت می اندیشند ، برای پذیرفتن هر گونه موفقیت یا شکست احتمالی خود را آماده کرده و سهیم می دانند ، دست همت بالا زده با همیاری و قبول مسئولیت در زندگی ، بهترین جلوه مشارکت را به نمایش می گذارند . مشاور مطمئن و مطلوبی برای همدیگر هستند . مشارکت را در همه حال مثل : ( نگهداری فرزندان ، بیماری همدیگر ، مهمانداری ، نازایی ، نقص عضو و معلولیت ، بی کاری ورشکستگی مالی و ... ) سرلوحه زندگی خود قرار می دهند .
8-به حق سالاری به جای مرد سالاری یا زن سالاری معتقد هستند . روابط در چنین خانواده ای بر اساس حق و حقیقت تنظیم می شود . جنسیت ، سن ، تحصیلات هیچ کدام در برابر کلام منطق و حق ارجحیت پیدا نمی کند ، در بحث و گفتگو ، خداوند ، منطق قوی ، استفاده از آخرین اطلاعات و پرهیز از تحکم را مد نظر قرار می دهند .
9-شادکامی در برابر تلخ کامی قبول دارند . مهم ترین عامل تعادل در خانواده متعادل ، مسرت و خوشرویی است . . گشاده رویی و خوش خلقی از ویژگی های مردم ممتاز است ، اعضای این خانواده به ظاهر شاد و با نشاط می اندیشند و از دریچهء روابط امروز ، فردایی روشن و پرامید را در ذهن خود به تصویر می کشند .
10- به بزرگ منشی در مقابل کودک منشی می اندیشند . برای این منظور ، بزرگواری و گذشت ، عیب پوشی و پرهیز از اشاعه بدی ها ، تقویت آرامش ، فرصت بخشی برای اصلاح اشتباهات و راز داری و احترام به شخصیت همدیگر را همواره مورد توجه قرار می دهند .
خانواده متکامل : خانواده ای است که بعد از تعادل به تکامل رسیده است . حداکثر قابلیتهای اعضای آن کشف شده و پرورش داده می شود . در رفع آسیب های روانی و اجتماعی سایرین و خانواده های وابسته گام برمی دارند . هدف هایی فراتر از منافع شخصی دارند ، ارتباطات اعضای خانواده با هم بر اساس اصول منطقی برقرار می شود و همه درجهت تقویت و رشد یکدیگر تلاش می کنند و خانواده از استحکام کافی برخوردار است .
انواع خانواده از لحاظ فرزند پروری
الف ) خانواده های آزاد منش : در این نوع خانواده ها رابطه بین اعضای خانواده بر اساس احترام متقابل است ، فرزندان به راحتی می توانند حرف دلشان را بزنند ، در مسایل خانوادگی اظهار نظر کنند و اگر والدین هم مخالف نظر آنها بودند با استدلال انها را راهنمایی می نمایند .
ب) خانواده های مستبد : در این نوع خانواده ها والدین هستند که تصمیم می گیرند و برای نظر بچه ها احترامی قایل نمی شوند ، فرزندان فقط آن چه را که والدین می گویند باید اجرا کنند ، فرزندان در چنین خانواده ای آشفته ، منزوی ، پرخاشگر و ضعیف از لحاظ جسمی و روانی هستند .
ج) خانواده های سهل انگار : این گونه خانواده ها به فرزندان توجهی ندارند ، بچه ها هر کاری دلشان بخواهد می کنند و بسیاری مواقع هم در تشخیص ارزش و ضد ارزش دچار تعارض و مشکل می شوند . معمولاٌ احترامی در بین بچه ها و پدر و مادر نیست .
د) خانواده های وابسته به فرزند : این قبیل خانواده همیشه دوست دارند که بچه هایشان پهلوی انها باشد . محبت های افراطی می کنند . گاهی وقت ها به خاطر حساسیت بیش از حد در رفتار فرزندان ، انها را ناسالم می انگارند . اینگونه بچه ها از استقال لازم برخوردار نمی شوند و یا چنان جسور و بی نزاکت بزرگ می شوند که به راحتی به پدر و مادر خود توهین می کنند . بیشتر خانواده های تک فرزندی این گونه هستند . یعنی یا فرزند وابسته به خانواده است که معمولاٌ در زندگی زناشویی دچار مشکل می شوند و یا پدر ومادر وابسته به فرزند هستند که هنگام جدا شدن از فرزند دچار آشفتگی روحی و یا بیماری جسمی می شوند .