مرحله سوم از مرگ کریم خان تا روی کار آمدن آقا محمد خان قاجار

جانشینان کریم خان زند
این دوره از ابتدا تا غلبه نهایی بر لطفعلی خان زند بین سالهای ( 1193 –1209 ) انجام پذیرفت .

الف : جانشینان کریم خان زند
1- حکومت صدروزه زکی خان ( 1193 ه . ق )
2- حکومت هفتاد روزه ابوالفتح خان ( 1193 ه ق )
3- صادق خان زند ( 1196 –1193 ه . ق )

کشمکش های جانشینی بعد از کریم خان
علل پیروزی زکی خان بر رقبایش در امر جانشینی :
حیله و نیرنگ زکی خان سبب شد که جمعی از پایه گذاران و دلیران سلسله زند را نظیر نظر علی خان ، کلبعلی خان ، ولی خان ، طاهر خان و ... که تعدادشان به شانزده نفر می رسید به قتل رساند و بر اوضاع پایتخت مسلط شود .

2- قتل عام مردمان اصفهان :
وقتی که زکی خان شنید علی مراد خان اصفهان را تصرف کرده راهی اصفهان شد و چون در اصفهان متوجه شد ه شهر نیز به دست گماشتگان علی مرادخان افتاده اهالی را مورد مواخذه قرار داد که چرا مقاومت نکرده اند و جنگ راه انداخته اند ؟ وقتی اهالی اظهار بی اطلاعی کردند دستور داد هیجده نفر از بزرگان شهر را از بالا قلعه به پایین پرت کنند و مردم عادی را مورد قتل و تجاوز قرار دهند .

3- محمد خان عموی لطفعلی در جریان اولین درگیری میان آقا محمدخان و لطفعلی خان خیانت می کند و باعث شکست وی می شود .

4- شکستهای آقا محمد خان در محاصره شیراز به دلیل :
1. استحکام برج و باروی شیراز
2. کمبود آذوقه و خوراک دام .


ب: آغاز قدرت نمائیهای آقا محمد خان قاجار
1- علی مراد خان ( 1199 – 1196 ه .ق )
2- جعفر خان ( 1203 – 199 ه . ق ) و مهمترین وقایع دوران حکومت او
الف درگیری با آقا محمد خان قاجار
ب: اعتراضات و مخالفتهای ایلات و عشایر

ج : لطفعلی خان زند ( 1209- 1203 ه )



لطفعلی خان زند

( 1209- 1203 ه )
1- اولین نبرد لطفعلی خان با آقا محمد خان (1203 ه. ق)
2- بزرگترین اشتباه لطفعلی خان زند – لشکرکشی به کرمان
3- پیامدها و عواقب لشکرکشی خان زند به کرمان
4- توطئه حاج ابراهیم کلانتر
5- آوارگی لطفعلی خان زند و پیروزی او در جنگ قبله
6- جنگ شهرک و فتح شیراز توسط آقا محمد خان قاجار
7- توطئه میرزا فتح الله اردلائی
8- سرانجام لطفعلی خان
.


روابط خارجی زمان کریم خان زند

روابط ایران با هند د ر عهد زندیه بسیار دوستانه بود و بیشتر جنبه بازرگانی ، تجاری داشتارتباط ایران با کشورهای اروپائی و همچنین کشورهای همسایه از عهد صفویه به بعد به صورت روابط سیاسی – بازرگانی صورت می گرفت . هر یک از دولتهای اروپائی جهت پیشرفت در این زمینه ، تلاشهای زیادی می کردند . انگلیسیها ، هلندیها ، فرانسویها با ایجاد شرکتها و کمپانیهای شرقی و ساخت دفتر نمایندگی که از زمان صفویان اقدام به این کار کرده بودند ، جای پای خود را در امر تجارت و بازرگانی محکم کرده بودند .
روابط ایران با کشورهای همسایه عثمانی و روس بیشتر دارای جنبه های سیاسی و نظامی بود تا بازرگانی و تجارتی ، بنابراین روابط خارجی ایران در عهد کریم خان زند را به دو دسته تقسیم می کنیم:

الف : روابط خارجی ایران با کشورهایی که جنبه سیاسی نظامی دارد :
1- رابطه ایران با عثمانیدر عهد زندیه روابط ایران و عثمانی جنبه سیاسی داشت گرچه روابط بازرگانی نیز وجود داشت . موضوعات اصلی روابط دولت ایران و عثمانی عبارت بود از :
o مرزهای طولانی بین دو کشور
o اختلاف سیاسی بر سر اشغال مناطق مرزی
o طرفداری موردی یکی از دو کشور از اعراب مرزنشین
o وجود اماکن مقدس شیعیان در خاک عثمانی و علاقه ایرانیان به زیارت این اماکن

1 . در سال 1178 کریم برای سرکوبی اعراب بنی کعب از عمر پادشاه بغداد والی بغداد کمک خواست وی قبول نکرد .
نقش اعراب جنوب در روابط ایران و عثمانی عهد کریمخان

2- در سال 1179 کریم برای سرکوبی اعراب عمان از والی بغداد خواست تا اجازه دهد از طریق عراق راه خشکی عازم عمان شود ، باز هم نپذیرفت .
3- در سال 1182 وقتی که والی بغداد میر مهنا را به قتل رساند کریم خان اعتراض کرد بدین ترتیب نارضایتی به حدی رسید که کریم خان به بصره لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد .


2- رابطه ایران با روسیهپس از آنکه در زمان نادر شاه افشار روسها مناطق مازندران و گیلان و دیگر نواحی شمالی ایران را تخلیه کردند به علت آشفتگی اوضاع داخلی پس از مرگ پطر کبیر تا روی کار آمدن کاترین دوم برخورد نظامی میان دو کشور روی نداد ، در زمان کریم خان نیز به علت اینکه ایرانیان با قدرت در مرزها ایستادگی میکردند ، تجاوزاتی از طرف روسها صورت نگرفت .
1- در سال 1180 ه . ق هیاتی به ریاست مستر اسکیپ با هدایای بسیار از روسیه نزد کریم خان آمد .
2- در سال 1192 سفیر دیگری از جانب روسیه به حضور کریم خان رسید و پیشنهاد اتحاد بر علیه عثمانی را داد ، اما مرگ کریم خان مانع از قبول این پیشنهاد شد .
3- در سال 1199 ،ژنرال روسی به نام پوتمکین در اصفهان به حضور مرادخان زند رسید و تقاضای انحصار تجارت در گیلان و مازندران رابه اطلاع خان زند رسانید و علی مراد خان پذیرفت .


ب: روابط خارجی ایران با کشورهایی که جنبه بازرگانی تجاری دارد .
1. روابط ایران و هند روابط ایران با هند د ر عهد زندیه بسیار دوستانه بود و بیشتر جنبه بازرگانی ، تجاری داشت .
دولت ایران برای تشویق بازرگانان هندی به تجارت با ایران ، کاروانسرایی مخصوص برای آنان در شیراز احداث کرده بود . اگر چه شرکت انگلیسی هند و شرقی سعی کرد تجارت ایران و هند را خود بدست گیرد اما بین دو کشور ایران وهند کالایی چون ادویه ، ابریشم ، مروارید ، شکر ، چینی ، و رد و بدل می شد .

2. روابط ایران و انگلستان






( فعالیت انگلستان در ایران عمدتا در قالب شرکت انگلیسی هند و شرقی انجام می پذیرفت )

در عهد زندیه فعالیتهای تجاری انگلیسیها دچار افت خیز شد. پس از اینکه فرانسویان در قسمتی از سواحل اقیانوس هند مستقر شدند مشکلاتی برای کشتیهای تجاری انگلیسیها در خلیج فارس ایجاد کردند ، علاوه براین انگلیسیها در داخل ایران نیز با مشکلاتی مواجه بودند از جمله اینکه لار نسبت به ماموران و مرکز تجاری انگلیس در بندر عباس تعدیاتی کرد به همین دلایل انگلیسیها در سال ی1174 – 1175 مقر تجاری خود را از بندر عباس به بصره انتقال دادند اما دوباره از سالهای 1177 – 1176 خواستند فعالیتهای تجاری خود را در ایران از سر گیرند با این منظور طبق قراردادی که با حاکم بوشهر منعقد کردند نمایندگی انگلستان در بوشهر از صورت نمایندگی شرکت تجاری به صورت یک مرکز سیاسی درآمد که به مرور بر سواحل جنوبی ایران مسلط شدند .

قرارداد انگلیسی ها و حاکم بوشهر در عهد کریمخان زند

1- شرکت انگلیسی از هر نقطه بوشهر می خواست می تواند زمینی برای احداث ساختمان تجاری انتخاب کند
2- کسی حق ندارد از تاجران انگلیسی پرداخت عوارض گمرکی را طلب کند .
3- آزادی مذهبی به انگلیسیها داده شود .
4- باید زمینی برای قبرستان آنها اختصاص داده شود .
5- قروض بازرگانان انگلیسی بایستی پرداخت شود.
6- مادامی که تجارتخانه های انگلیسی در بوشهر دایر است هیچ ملت اروپای اجازه سکونت در بوشهر را ندارد .










کریم خان برای سرکوبی میرمهنا به نیروی دریایی نیاز داشت و او به انگلیسیها داد تا آنان وسایل بحری و نیروی لازم را در اختیار خان زند گذارند ولی انگلیسیها عملا فقط یک کشتی کوچک در اختیار او قرار دادند که باعث بدبینی و رنجش کریم خان نسبت به انگلیسیها شد دلیل عدم همکاری انگلیسیها با خان زند در سرکوب میرمهنا این بود که انگلیسیها می خواستند با خودسری های میرمهنا درخارک شرکتهای هلندیها به طور کامل سرکوب شود




منبع:CDایرانیا




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در این دوره هیچ درگیری بین ایران و کشورهای همسایه روی نداد ( به جز جنگ بصره در اواخر حکومت کریم خان ) و همچنین به دلیل اقدامات امنیتی که کریم خان انجام داد فعالیتهای بازرگانی و تجاری در ایران توسعه یافتکریم خان که در اواخر عمر خود نسبت به فعالیت انگلیسیها بدبین شده بود به آنان دستور داد که خاک ایران را ترک کنند .

رابطه کریمخان و انگلیسی ها روابط ایران با هند د ر عهد زندیه بسیار دوستانه بود و بیشتر جنبه بازرگانی ، تجاری داشتارتباط ایران با کشورهای اروپائی و همچنین کشورهای همسایه از عهد صفویه به بعد به صورت روابط سیاسی – بازرگانی صورت می گرفت . هر یک از دولتهای اروپائی جهت پیشرفت در این زمینه ، تلاشهای زیادی می کردند . انگلیسیها ، هلندیها ، فرانسویها با ایجاد شرکتها و کمپانیهای شرقی و ساخت دفتر نمایندگی که از زمان صفویان اقدام به این کار کرده بودند ، جای پای خود را در امر تجارت و بازرگانی محکم کرده بودندکریم خان که از مفاد قرارداد میان انگلیسیها و حاکم بوشهر آگاه شد و فهمید که انگلیسیها قصد تجارت و بازرگانی را در ایران ندارند بلکه هدفشان تسلط سیاسی بر ایران است و حتی اعلام کرد انگلستان نمی تواند ایران را مانند هندوستان با مکر و تزویر به چنگ آورد و نسبت به آن بدبین شد و در صدد قطع رابطه برآمد .

قرارداد همکاری کریم خان به سال(1181 ه . ق ) با انگلیسیها :
نظر مساعد خان زند را جلب کنند ، خواستار همکاری با کریم خان شدند و در این مورد بین کریم خان و نماینده شرکت انگلیسی قرارداد همکاری در بیرون راندن میرمهنا از جزیره خارک منعقد شد .
1- انگلیسیها نیروی دریای خود را برای راندن میر مهنا از جزیره خارک در اختیار دولت ایران بگذارد .
2- هر مقدار پارچه برای تهیه ملبوس سپاهیان کریم خان لازم شود به دولت ایران بفروشد .
3- مبادلات تجاری بر اساس پایاپای باشد و پارچه های مورد نظر با ابریشم گیلان و پشم کاشان معاوضه شود .
اما انگلیسیها در تعهدات خود در سرکوب میر مهنا سستی نشان دادند این موجب کدورت و بدبینی کریم خان نسبت به آنها شد و دستور اخراج آنان را از بنادر جنوبی صادر کرد . 

میر مهنا وکریم خان وانگلیسیها

1- در جریان سرکوبی میر میهنا چون کریم خان به کمک انگلیسیها نیاز داشت با آنان یک قراداد همکاری بست ولی دوام این قرارداد خیلی کوتاه بود وانگلیسیها نسبت به تعهدات خود عمل نکردند .

کریم خان به سال 1182 دستور داد نمایندگی تجاری انگلستان در بوشهر را تعطیل وتمام اتباع انگلیسی را از ایران اخراج کنند ، پس از این انگلیسیها فعالیتهای بازرگانی خود را در بصره بیشتر کردند .از زمان جانشینان کریم خان ، انگلیسیها بار دیگر فعالیتهای تجاری خود را در ایران را از سر شروع کردند . حتی در زمان لطفعلی خان زند روابط گرم میان نماینده شرکت هند شرقی ( سرهار فورد جونز) و لطفعلی خان برقرار بود .


3. روابط ایران و فرانسه این روابط عمدتا در قالب شرکت فرانسوی هند و شرقی انجام می پذیرفت )

1- در زمان زندیه روابط ایران و فرانسه گذشته از فعالیتهای تجاری ، جنبه سیاسی نیز داشت .
2- پادشاه فرانسه لوئی چهاردهم برای ایجاد اتحاد میان ایران و عثمانی در مقابل سیاست تجاوزگرانه روسیه ، تلاشهایی انجام داد .
3- به سال 1181 ق پیروکنسوول فرانسه در بصره برای گسترش فعالیتهای تجاری با ایران با کریم خان پیشنهاد کرد فسوجات فرانسوی را با ابریشم گیلان و پشم کرمان مبادله کنند کریم خان نیز این پیشنهاد را پذیرفت .
.
1- در سال 1180 ه . ق هیاتی به ریاست مستر اسکیپ با هدایای بسیار از روسیه نزد کریم خان آمد .
2- در سال 1192 سفیر دیگری از جانب روسیه به حضور کریم خان رسید و پیشنهاد اتحاد بر علیه عثمانی را داد ، اما مرگ کریم خان مانع از قبول این پیشنهاد شد .
3- در سال 1199 ،ژنرال روسی به نام پوتمکین در اصفهان به حضور مرادخان زند رسید و تقاضای انحصار تجارت در گیلان و مازندران رابه اطلاع خان زند رسانید و علی مراد خان پذیرفت .

4. روابط ایران و هلند
این روابط عمدتا در قالب شرکت هلندی هند شرقی انجام می پذیرفت )

هلندیها در عهد افشاریه تجارت خود را رونق بخشیدند و دفاتر نمایندگی خود در شهرهای بوشهر ، اصفهان ، بصره تاسیس کردند . در سالهای 1165 به علت اوضاع نابسامان ایران مراکز فعالیت خود را در ایران تعطیل کردند اما بصره همچنان فعال ماند ، در سال 1166 بین کمپانی هلندیها و حاکم بصره اختلاف پیش آمد و حاکم بصره آنان را اخراج کرد . آنها به بندر ریگ آمده و با اجازه از حاکم آنجا تجارتخانه ای در جزیره خارک تاسیس کردند و فعالیتهای بازرگانی و تجارتی خود را گسترش دادند با ظهور میر مهنا و آشفتگیهای که وی در بنادر ایران ایجاد کرد هلندیها برای همیشه از خلیج فارس اخراج شدند .



حکومن کریم خان زند

حکومت کریم خان زند
( 1165 – 1193 ه . ق )

1- مبارزات کریم خان و آزاد خان
2- مبارزات کریم خان با محمد حسن خان قاجار‌
3- کریم خان بر مسند قدرت
شاه اسماعیل سوم صفوی و نقش او در اختلافات سیاسی

الف : شورش تقی خان ارانی
ب: شورش حسینقلی خان جهانسوز

پس از شکست و قتل محمد خان قاجار فرزندان او آقا محمد خان، حسین قلی خان ، مرتضی قلی خان ، مصطفی قلی خان ، پس از چهار سال سرگردانی به دربار کریم خان زند پناهنده شدند ، کریم خان نیز در پناه رافت و حسن سلوک حسینقلی خان را به حکومت دامغان گماشت او نیز علت جوانی و ندشتن تجربه کافی تحت تاثیر گفته های اطرافیان سر به شورش برداشت . حسینقلی خان را به علت بیرحمی و ظلم و بیداد سخت کشی جهانسوز خوانده اند .
ج: کریم خان زند و اعراب بنی کعب

 به سال 1178 فرستاده ای از سوی والی بغداد به خدمت کریم خان رسید اعلام کرد اگر کریم خان قبیله بنی کعب را که مزاحمتهایی برای دولت عراق ایجاد کرده اند سرکوب کند دولت عثمانی با در اختیار گذاشتن کشتی و آذوقه او را یاری خواهد کرد . خان زند با این پیشنهاد موافقت کرد اما به هنگام درگیری بین خان زند و افراد قبیله بنی کعب هیچ گونه کمکی از جانب دولت عثمانی مشاهده نکرد . در این زمان شیخ سلیمان رئیس قبیله بنی کعب کسی را نزد کریم خان فرستاد و به وی اعلام کرد قبیله اش به راحتی در خاک ایران زندگی می کند و حاضر است مطیع کریم خان باشد . کریم خان این پیشنهاد را پذیرفت این عمل کریم خان موجب نارضایتی عثمانی ها و انگلیسیها وارد آورده بود و آنها از کریم خان توقع داشتند این قبیله راسرکوب کند نه بنای دوستی و همکاری را گذارد .
‌د: اتحاد کریم خان و اعراب بنی کعب و مخالف عثمانیها و انگلیسیها نسبت به این عمل

به سال 1178 فرستاده ای از سوی والی بغداد به خدمت کریم خان رسید اعلام کرد اگر کریم خان قبیله بنی کعب را که مزاحمتهایی برای دولت عراق ایجاد کرده اند سرکوب کند دولت عثمانی با در اختیار گذاشتن کشتی و آذوقه او را یاری خواهد کرد . خان زند با این پیشنهاد موافقت کرد اما به هنگام درگیری بین خان زند و افراد قبیله بنی کعب هیچ گونه کمکی از جانب دولت عثمانی مشاهده نکرد . در این زمان شیخ سلیمان رئیس قبیله بنی کعب کسی را نزد کریم خان فرستاد و به وی اعلام کرد قبیله اش به راحتی در خاک ایران زندگی می کند و حاضر است مطیع کریم خان باشد . کریم خان این پیشنهاد را پذیرفت این عمل کریم خان موجب نارضایتی عثمانی ها و انگلیسیها وارد آورده بود و آنها از کریم خان توقع داشتند این قبیله راسرکوب کند نه بنای دوستی و همکاری را گذارد .
ر: شورش میر مهنا
ز: میرمهنا و انگلیسیها
و: سرکوبی شورش میر مهنا کریم خان برای سرکوبی میرمهنا به نیروی دریایی نیاز داشت و او به انگلیسیها داد تا آنان وسایل بحری و نیروی لازم را در اختیار خان زند گذارند ولی انگلیسیها عملا فقط یک کشتی کوچک در اختیار او قرار دادند که باعث بدبینی و رنجش کریم خان نسبت به انگلیسیها شد دلیل عدم همکاری انگلیسیها با خان زند در سرکوب میرمهنا این بود که انگلیسیها می خواستند با خودسری های میرمهنا درخارک شرکتهای هلندیها به طور کامل سرکوب شود .


روابط و مناسبات خارجی ایران در دوران زندیه در عهد زندیه روابط ایران و عثمانی جنبه سیاسی داشت گرچه روابط بازرگانی نیز وجود داشت . موضوعات اصلی روابط دولت ایران و عثمانی عبارت بود اززمانیکه در خوزستان مشغول سرکوبی قبایل اعراب سرکش جنوبی بود ، والی بغداد به خان زند اطلاع داد دولت عثمانی با ارسال آذوقه و کشتی سپاه زند را یاری خواهد کرد . اما هنگام درگیری دولت عثمانی دو کشتی کوچک و یک قایق تشریفاتی کوچک ارسال کرد و چون خان زند اعتراض کرد اطلاع داد متاسفانه به علت قحطی و کمبود غلات در منطقه کمک بیشتری برایش مقدور نیست

1- مبارزات کریم خان و آزاد خان 1

- از اهالی کابل بود .
2- بعد از تصرف شهر کابل به دست نادر ( 1150 ه . ق) به خدمت او درآمد و تا پایان کار پادشاه افشار به وی وفادار ماند.
3- پس از شکست ابراهیم خان از شاهرخ شاه فرصت را غنیمت شمرده ارومیه را تصرف کرد و به حکومت در قسمتی از آذربایجان پرداخت.

. دلیل دلسردی سرداران کریم خان در نبرد با آزادخان :
1- خسته بودن سپاهیان خان زند .
2- تمایل آنها به صلح با آزاد خان .

علت شکست سپاه زند در نبرد سیلاخور از آزاد خان :
1- ضعف تجهیزات جنگی .
2- کمی افراد در این نبرد باعث شد که علی رغم رشادت و از خود گذشتگی کریم خان شکست بخورند .







2- مبارزات کریم خان با محمد حسن خان قاجار‌



او رئیس قبیله ایل قاجار و پسر فتحعلیخان قاجار بود او در اواخر عمر نادر بر اثر ایجاد بلواهای متعدد در استرآباد شکست یافته بود به میان ایلات یموت فرار کرده بود . چون از شاهی علیقلی خان مطلع می شود به خدمت او می رود او پس از اندکی به علت بدگوئیهایی که مخالفان وی از او می کنند . از اردوی شاه فرار کرده به طرف ترکمانان یموت برمی گردد عادلشاه که از فرار محمد حسن خان قاجار مطلع می شود به تعقیب فراریان پرداخته و در یک حمله غافلگیرانه شکست سختی بر وی وارد آورد .



شاه اسماعیل سوم صفوی و نقش او در اختلافات سیاسی

1- از نوادگان شاه سلطان حسین صفوی بود
2- پس از اتحاد سه گانه میان کریم خان ، علی مردان خان و ابوالفتح خان تصمیم گرفته شد شاه اسماعیل سوم در اصفهان بر تخت پادشاهی نشیند .
3- اما علی مردان خان نقض پیمان کرد و در جنگی که میان کریم خان و علی مردان خان روی داد شاه اسماعیل سوم با بسیاری از بزرگان و سپاهیان همراهش به کریم خان زند پیوستند .
4- کریم خان زند تا آخر عمر خود همواره او را به عنوان پادشاه ایران قلمداد می کرد و خود را وکیل مردم عنوان می کرد .
5- در جریان جنگهایی که بین کریم خان و محمد حسن خان قاجار روی داد شاه اسماعیل با تمام سپاهیان خود به محمد حسن خان قاجار پیوست . پس از آن تا هنگام مرگش به عنوان شاه صوری و کاذب ایران در خدمت قاجارها زندگی می کرد .




مرحله اول از مرگ نادر تا روی کارآمدن کریم حان

از مرگ نادر تا روی کار آمدن کریم خان

( 1160- 1165 ه . )

الف: خاستگاه و اصل و نسب ایل زند
ب: توسعه طلبیهای اولیه کریم خان
ج: پیمان سه جانبه میان مدعیان قدرت

عزیمت کریم خان به کردستان

د: شکست اتحاد میان مدعیان قدرت و آغاز رقابت بین آنان

درگیری های خان های زند رقیب



منبع:CDایرانیا

مراحل مختلف حکومت سلسله زندیان در ایران ( 1160 – 1209 ه. ق)
1- مرحله اول از مرگ نادر تا روی کار آمدن کریم خان (1160 – 1165 ه.ق)
2- مرحله دوم از قدرت یابی کریم خان زند تا فوت او (1165 – 1193 ه.ق)
3- مرحله سوم : از مرگ کریم خان تا غلبه آقا محمد خان قاجار بر لطفعلی خان زند ( 1193 – 1209 ه . ق)








مرحله اول زندیه

مرحله دوم زندیه

مرحله سوم زندیه
درگیری های خان های زند رقیب بر اساس اتحاد سه گانه کریم خان مامور فتح تهران ، قزوین و عراق شده بود ( منظور از عراق ، عراق عجم است یعنی کرمانشاه ، همدان ، کردستان ) وی توانست بدون خونریزی نواحی را به تصرف در آورد ولی کرمانشاه رانتوانست تسخیر کند زیرا این ناحیه در زمان نادرشاه مرکز توپخانه و مهمات وی بود . سپس به طرف سنندج و کردستان رفت ، بزرگان این محل اورا مورد استقبال قرار دادند و علت حمایت این مناطق از کریم خان این بود که حاکم آنها قبلا به حمایت از کریم خان رفته بود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 



درگیری های خان های زند رقیب مخالفت و دشمنی کریم خان و علی مردان خان با ابوالفتح خان
1- چون ابوالفتح خان از طرف شاهرخ شاه حاکم اصفهان و عراق شده بود.
2- ترس کریم خان و علی مردان خان از اینکه مبادا ابوالفتح خان قصد سلطنت داشته باشد .
3- گروهی از خوانین نادری که در خدمت ابوالفتح خان بود قصد داشتند او را به سلطنت برسانند .

بابا خان بختیاری :
عموی علی مردان خان که پس از به قتل رسیدن ابوالفتح خان از سوی علی مردان خان حاکم اصفهان شد اما کریم خان سرانجام او را برکنار کرد .

کریم خان از میان مدعیان مختلفش از طرف شاهرخ شاه خطری احساس نمی کرد ، چون :
1- زیرا شاهرخ خود فردی نابینا و کم توان بود .
2- گرفتاریهای شاهرخ در مواجهه با ازبکها و افغانهای ابدالی باعث می شد که کریم خان هیچ تهدیدی از جانب وی مرتکب نگردد .


سلسله زندیه


سلسله زندیه که جانشین سلسله افشاریه شد . از بسیاری جهات شبیه آن سلسله بود . کریم خان که ابتدا رئیس طایفه زند بود توانست بر اثر دلیریها و رشادتها نفوذ خود را توسعه دهد پس از مرگ نادر ناامنیها و آشوبهایی که میان جانشینان نادر و دیگر مدعیان قدرت صورت گرفت ، سبب شد که کریم خان از این نابسامانیها استفاده کند و با سرکوب کردن تمام مدعیان خود ، قدرت را بدست گیرد .
کریم خان هیچ وقت خود را به عنوان پادشاه ایران قلمداد نکرده دوران فرمانروایی او را از لحاظ تنظیمات اداری و نظامی و اجتماعی ، ادامه سیستمهای عهد نادر بود . اگر چه کریم خان نسبت به مردم ، با عاطفه و مهربانی برخورد کرد برای رفاه و امنیت توده مردم تلاشهایی کرد اما هیچ کدام از جانشینان وی نتوانستند راه وی را ادامه دهند . درگیری و رقابت بین آنها سرانجام عرصه را برای ظهور اسلام آماده کرد.



مراحل مختلف حکومت سلسله زندیان در ایران ( 1160 – 1209 ه. ق)
1- مرحله اول از مرگ نادر تا روی کار آمدن کریم خان (1160 – 1165 ه.ق)
2- مرحله دوم از قدرت یابی کریم خان زند تا فوت او (1165 – 1193 ه.ق)
3- مرحله سوم : از مرگ کریم خان تا غلبه آقا محمد خان قاجار بر لطفعلی خان زند ( 1193 – 1209 ه . ق)



در این دوره هیچ درگیری بین ایران و کشورهای همسایه روی نداد ( به جز جنگ بصره در اواخر حکومت کریم خان ) و همچنین به دلیل اقدامات امنیتی که کریم خان انجام داد فعالیتهای بازرگانی و تجاری در ایران توسعه یافت .
از این دوره انگلیسیها کم کم به فکر توسعه طلبی سیاسی در قسمتهای جنوب ایران افتادند .
در این دوره بود که بر اساس ناآرامیهایی که در بنادر خلیج فارس روی داد ، شرکتهای تجاری هلندی برای همیشه از ایران خارج شدند

سیری در سخنان رسول اکرم (ص)

سیری در سخنان رسول اکرم (ص)                                                             

چند تا از سخنان این شخصیت بزرگوار را برای شما نقل می کنم که خود سخنان پیغمبر معجزه است ( قرآن که سخن خداست به جای خود ) مخصوصاً با توجه به سوابقی که گفته شده کودکی که سرنوشت ، او را یتیم قرار داد در وقتی که در رحم مادر بود ، ویتیم قرار داد در سن پنج سالگی، دوران شیر خوارگیش در بادیه گذشته است و در مکه سرزمین اُمّیت و بیسوادی بزرگ شده و زیر دست هیچ معلم و مربی ای کار نکرده است ، مسافرتهایش محدود بوده به دو سفر کوچک ، آن هم سفر بازرگانی به خارج جزیرة العرب و با هیچ فیلسوفی ، حکیمی ، دانشمندی برخورد نداشته است ، معذالک قرآن به زبان او جاری می شود و بر قلب مقدس او نازل می گردد ، و بعد هم سخنانی خود او می گوید ، و این سخنان آنچنان حکیمانه است که با سخنان تمام حکمای عالم نه تنها برابری می کند بلکه بر آنها برتری دارد . در کتاب « البیان و التبیین » جاحظ می گوید در زمینه مسئولیتهای اجتماعی ، این شخصیت بزرگ چگونه می گوید ؟ می فرماید : مردمی سوار کشتی شدند و دریایی پهناور را طی می کردند . یک نفر را دیدند که دارد جای خودش را نَقرمیکند یعنی سوراخ می کند . یک نفر از اینها نرفت دست او را بگیرد . چون دستش را نگرفت آب وارد کشتی شد و هم? آنها غرق شدند ، و اینچنین است فساد .

 

توضیح اینکه : یک نفر در جامعه مشغول فساد می شود ، مرتکب منکّرات می شود . یکی نگاه می کند می گوید به من چه ، دیگری می گوید من و او را که در یک قبر دفن نمی کنند . فکر نمی کند که مَثَل جامعه ، مَثَل کشتی است . اگر در یک کشتی آب وارد بشود ، ولو از جایگاه یک فرد وارد بشود ، تنها آن را غرق نمی کند بلکه هم? مسافرین را یکجا غرق می کند .

 

آیا در بار? مساوات افراد بنی آدم ، سخنی از این بالاتر می توان گفت : اَلنّاسُ سَواءُ کَاَسنانِ المُشطِ 1 شانه را نگاه کنید ، دندانه های آن را ببینید . ببینید آیا یکی از دندانه های آن از دندانه دیگر بلند تر هست ؟ نه . انسانها مانند دندانه های شانه برابر یکدیگرند . ببینید در آن محیط و در آن زمان ، انسانی اینچنین در باره مساوات انسانها سخن می گوید که بعد از هزار و چهار صد سال هنوز کسی به این خوبی سخن نگفته است !

 در حجّةالوداع فریاد می زند

 

اَیُّهَا النّاسُ ! اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ انَّ اَباکُم واحِدٌ کُلُّکُم لِآدَمَ وَ آدَمُ مِن تُرابٍ لافََضلَ لِعَرَبِیَّ عَلی عَجَمِی اِلاّبِالتّقوی.2

ایها الناس ! پرورگارهمه مردم یکی است ،  پدر همه مردم یکی است ، همه تان فرزند آدم هستید ، آدم هم از خاک آفریده شده است . جایی باقی نمی ماند که کسی به نژاد خودش ، به نسبت خودش ، به قومیّت خودش و به اینجور حرفها افتخار بکند . همه از خاک هستیم ، خاک که افتخار ندارد. پس افتخار ، به فضیلتهای روحی و معنوی است ، تقوا ست . ملاک فضیلت فقط تقوا است و غیر از این چیز دیگری نیست . این حدیث را که از رسول اکرم است ، از کافی نقل می کنم .

ثَلاثُ لا یُغِلُّ عَلَیهِنُّ قَلبُ امِرءٍ مُسلِمٍ اِخلاصُ العَمَلِِ لِلّهِ وَالنَّصیحَةُ لِاَئِمَّةِ المُسلِمینَ وَ اللزُّومُ لِجَماعَیهِم . 3

سه چیز است که هرگز دل مؤمن نسبت به آنها جز اخلاص ، چیز دیگری نمی ورزد ، یعنی در آن سه چیز محال خیانت بکند .

یکی اخلاص عمل برای خدا . یک مؤمن در عملش ریا نمی ورزد دیگر ، خیر خواهی برای پیشوایان واقعی مسلمین ، یعنی خیر خواهی در جهت خیر مسلمین ، ارشاد و هدایت پیشوایان در جهت خیر مسلمین . سوم مسئله وحدت و اتفاق مسلمین ، یعنی نفاق نورزیدن ، شق ّ عصای مسلمین نکردن ، جماعت مسلمین را متفرق نکردن .

کُلُّکُم راع ٍو کُلُّکُم مَسؤولٌ رَعِیَّتِهِ .4

اَلمُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمُونَ مِن لِسانِهِ وَ یَدِهِ 5

لَن تُقَدَّسَ اُمَّةٌ حَتی یُؤخَذَ لِلضَّعیفِ فیها حَقُةُ مِن َالقَِویَّ غَیرَ مُتَعتِعٍ.6

هیچ ملتی به مقام قداست نمی رسد مگر آنگاه که افراد ضعیفش بتوانند حقوقشان را از اقویا مطالبه کنند .

1-       تحف العقول ، ص 368 ، از امام صادق علیه السلام

2-       تاریخ یعقوبی ، ج 2 ص 110 باکمی اختلاف

3-       اصول کافی ، ج1 ، ص 403

4-       الجامع الصغیر ، ص95

5-       اصول کافی ، ج2، ص 234

6-       نهج البلاغه ، نام? ما لک اشتر

 

نرمش در مسائل شخصی و صلابت در مسائل اصولی

اینکه پیامبر ملایم بود و باید رهبر ملایم باشد مقصود این است که پیغمبر در مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم بود نه در مسائل اصولی و کلّی . در آنجا پیغمبر صد در صد صلابت داشت یعنی انعطاف ناپذیر بود . یکوقت کسی رفتار بدی می کرد راجع به شخص پیغمبر ، مثلاً اهانت می کرد به شخص پیغمبر . این ، مسئله ای بود مربوط به شخص خودش ، و یکوقت کسی قانون اسلام را نقض می کرد ، مثلاً دزدی می کرد آیا اینکه می گوئیم پیغمبر نرم بود مقصود چیست ؟ آیا یعنی اگر کسی شرب خمر می کرد پیغمبر می گفت مهم نیست ، تازیانه به او نزنید ، مجازاتش نکنید ؟! آن دیگر مربوط به شخص پیغمبرنبود، مربوط به قانون اسلام بود . آیا اگر کسی دزدی می کرد باز پیغمبرمی گفت مهم نیست ، لازم نیست مجازات بشود ؟

 

 ابداً . پیغمبردر سلوک فردی و در امور شخصی نرم و ملایم بود ولی در تعهدّها و مسؤولیتها ی اجتماعی نهایت درجه صلابت داشت . مثالی عرض می کنم : شخصی می آید در کوچه جلوی پیغمبر را می گیرد ، مدعی می شود که من از تو طلبکارم ، طلب مرا الآن باید بدهی . پیغمبر می گوید اولاً تو از من طلبکار نیستی و بیخود داری ادّعا می کنی ، و ثانیاً الآن پول همراهم نیست ،اجازه بده بروم . می گوید یک قدم نمی گذارم آن طرف بروی . ( پیغمبر هم می خواهد برود برای نماز شرکت کند ) همین جا باید پول من را بدهی و دین مرا بپردازی . هر چه پیغمبر با او نرمش نشان می دهد او بیشتر خشونت می ورزد تا آنجا که با پیغمبر گلاویز می شود و ردای پیغمبر را لوله می کند ، دور گردن ایشان می پیچد و می کشد که اثر قرمزیش در گردن پیغمبرظاهر می شود . مسلمین می آیند که چرا پیغمبر دیر کرد ، می بینند یک یهودی چنین ادعایی دارد . می خواهند خشونت کنند ، پیغمبر می گوید کاری نداشته باشید من خودم می دانم با رفیقم چه بکنم . آنقدر نرمش نشان می دهد که یهودی همان جا می گوید : اَشهَدُاَن لااِلهَ اِلاَّ اللهَ وَ اَشهَدُ اَنَکَ رَسولُ الِله و می گوید تو با چنین قدرتی که داری اینهمه تحمل نشان می دهی ؟! این تحمل ، تحمل یک فرد عادی نیست پیغمبرانه است .

 

ظاهراًدر فتح مکه است : زنی از اشراف قریش دزدی کرده است . به حکم قانون اسلام دست دزد باید بریده شود . وقتی قضیه ثابت و مسلم شد و زن اقرار کرد که دزدی کرده ام می بایست حکم در بار? او اجرا می شد . اینجا بود که توصیه ها و وساطتها شروع شد . یکی گفت : یا رسول الله ! اگر می شود از مجازات صرف نظر کنید ، این زن دختر فلان شخص است که می دانید چقدر محترم است ، آبروی یک فامیل محترم از بین می رود . پدرش آمد ، برادرش آمد ، دیگری آمد که آبروی یک فامیل محترم از بین می رود هر چه گفتند ، فرمود محال ممتنع است ، آیا می گوئید من قانون اسلام را معطّل کنم ؟! اگر همین زن بی کس می بود و وابسته به یک فامیل اشرافی نمی بود هم? شما می گفتید بله دزد است باید مجازات بشود . آفتابه دزد مجازات بشود ، یک فقیر که به علت فقرش مثلاً دزدی کرده مجازات بشود ،ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از بین می رود مجازات نشود ؟! قانون خدا تعطیل بردار نیست . ابداً شفاعتها و وساطتها را نپذیرفت .

 

پس پیغمبر در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمی داد در حالی که در مسائل شخصی فوق العاده نرم و مهربان بود و فوق العاده عفو داشت و با گذشت بود . پس اینها با یکدیگر اشتباه نشود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


زندگانی پبغمبر (محمد ص )

مقدمه :

به نام خدا

زندگانی پیغمبر ( محمد "ص" )

ارزش و اهمیت مطالعه درباره رسول خدا (ص) و اهل بیت و تربیت آنها خصوصیات و فضیلت هایشان ریشه عاطفی و احساسی ندارد بلکه اجابت امری است که از جانب پروردگار همه عالم مطرح شده است زمانی که به محمد بن عبدالله وحی کرد که بشریت را از تاریکی کفر و شرک برهاند و به سوی نور وایمان و توحید هدایت کند و آنگاه که این چنین به رسول خدا امر فرمود :

ا" برای چیزی اجر و پاداش قرار نمی دهم مگر دوست داشتن اهل بیت . "

اظهار ارادت و دوستی به معصومین (ع) که در زندگی با قتل ، شکنجه و دربدری مواجه شدند و سختی ها و دشواریها زندگی را چشیدند و برآنچه که داشتند صبر پیشه کردند و راز نگه داشتند ، هم خود و هم پیروان بی گناه به شکلی که دلها را به درد می آورد و جسم ها را آب می کند اذیت شدند ، لازم بوده و هست .

ای کاش ! هر مسلمانی با رهبران خود به درستی و آگاهانه آشنا می شد و به راحتی امامان خود را می شناخت و آنطور نمی شد که از آنها یی باشند که از دنیا بروند در حالیکه امام زمان خود را نشناختند و مرگ آنها همانند مردن در عصر جاهلیت باشد .

و فعلا باید چه بکنیم ؟ تا آن تعلیمات درخشان را عملی نمائیم ؟ چه کوششها و مساعی را باید بکار بریم تا بتوانیم از سرمشقهای بزرگ اعمال آنها که در جلوی نظر ما است نبعیت کنیم . اهمیت مسیحیت و ارتباط مسیحیت این دو دستگاه برای ما در حال حاضر چقدر و چه اندازه است ؟

جهان ما مشوش و مضطرب است ! مردم همه جا ترس و نگرانی بسر میبرند . آیا بمب های ایدروژنی منفجر خواهند شد ؟ یا نه ؟

آیا برای بشریت سعادت و رفاهی میتوان پیش بینی کرد یا بشریت در شرف زوال و نابودی است ؟

محمد (ص) پیام رسالت جهانی دارد :

 

در این جهان آشفته . مضطرب و در این حالت بحرانی ؛ محمد برای مسلمین بلکه در حقیقت برای همه افراد بشر پیام و رسالتی دارد ؛ همانطور که مسیح و انبیای بزرگ بنی اسرائیل داشتند . جهانی را که ما در آن زندگانی میکنیم مال بشر نیست که هر طور بخواهد با آن معامله کند .

این جهان مال خدا است آنچه را همه داریم اعم از مردان بزرگ و رجال صاحب موهبت و آنچه در اختیار بشر قرار گرفته ؛ اینها همه امانتهائی هستند از خدا .

 

بشر با این همه ترقیاتی که کرده و با این درجه از زندگی که رسیده و تحت حمایت و عنایت خداوند زندگی میکند ؛ نباید خودش را مقیاس و معیار همه چیز بداند ؛ او باید تشخیص دهد که زندگانی او تحت عنایت خدا است و باید بداند که هر نوع تعاون و همکاری که ابراز بدارد بمثابه ی ابزار دستگاه الهی است .

 

پیغمبر محمد (ص) در راه تفاهم با یهود و نصاری اقدام نمود و چون آنروزها افراد . اشخاص یا مایل نبودند و یا حاضر نبودند در این عمل موفق نشد . نظم جهان که هدف روحانی آینده دراین قرن شناخته میشود نیازمند آن است که بوسیله ی مفاهیم وسیع اصول دین تأمین شود و برای انجام این منظور همه باید بکوشیم و کوشش در این راه از هر جهت با کلیه ی تعلیمات محمد (ص) تطبیق میکند .

وقتی که صدای مؤذن شبانه روزی پنج بار از فراز مأذنه ها در این سرزمین و سایر سرزمین ها بگوش میرسد گو اینکه افراد به اشکال و طرق مختلف بآن مینگرند و لو اینکه کلماتی را ضمن نماز و دعا بر زبان میرانند با یکدیگر فرق داشته باشد ولی اینقدر مسلم است که فقط یک "خدا " آنرا می شنود و غیر از او کسی نیست . رحمت و برکت خدا شامل حال هم? ما باد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اصل سادگی در زندگی و دوری از ارعاب

علی علیه السلام میگوید پیغمبران در زی قناعت و سادگی بودند و این سیاستشان بود ؛ سیاست الهی . آنها هم دلها را پر می کردند ولی نه با جلال و دبدبه های ظاهری ؛ بلکه با جلال معنوی که توأم با سادگیها بود . به قدری پیغمبر اکرم از این از این جلال و حشمتها تنّفر داشت که سراسر زندگی او پر از این قضیه است . اگر یک جا می خواست راه بیفتد ؛ چنانچه عدهّ ای می خواستند پشت سرش حرکت کنند اجازه نمی دا د. اگر سواره بود و یک پیاده می خواست با او بیاید می گفت : برادر! یکی از این کارها را باید انتخاب بکنی : یا تو جلو برو من از پشت سرت می آیم ؛ یا من می روم تو بعد بیا . یا احیاناً اگر ممکن بود که دو نفری سوار بشوند می فرمود : بیا دو نفری با همدیگر سوار می شویم . من سواره باشم تو پیاده ؛ این جور در نمی آید . محال بود اجازه بدهد او سواره حرکت بکند و یک نفر پیاده . در مجلس که می نشست می گفت به شکل حلقه بنشنیم که مجلس ما با لا و پایین نداشته باشد . اگر من در صدر مجلس بنشینم و شما در اطراف ؛ شما می شوید جزء جلال و دبدب? من چنین چیزی را نمی خواهم . پیغمبر تا زنده بود از این اصل تجاوز نکرد ؛ مخصوصاً از یک نظر این را برای یک رهبر ضروری و لازم می دانست . ولهذا ما می بینیم علی علیه السلام هم در زمان خلافت خودش ؛ در نهایت درجه این اصل را رعایت می کند . یک رهبر – مخصوصاً اگر جنب? معنوی و روحانی هم داشته باشد – هرگز اسلام به او اجازه نمی دهد که برای خودش جلال و جبروت قائل بشود . اصلاً جلال و جبروت در همان معنویتش است ؛ در همان قناعتش است ؛ در روحش است نه در جسمش و نه در تشکیلات ظاهریش . امیرالمؤمنین درزمان خلافت وقتی که آمدند به مدائن که تزدیک بغداد است و قصر قدیم انوشیروان یعنی قصر مدائن در آنجا بود ؛ رفتند داخل این قصر . آن را تماشا می کردند . شخصی شروع کرد به خواندن یشعر عربی در بی وفایی دنیا که رفتند و ... فرمود اینها چیست ؟! آیه قرآن بخوان :

 

کم تَرَکوا مِن جَنّاتٍ وَعُیوٍن وَزُروعٍ وَ مَقامٍ کَریمٍ وَ نَعمَةٍ : کانوا فیها فاکِهینَ  

وقتی که حضرت وارد سرزمین ایران شدند و ایرانیها خبردار شدند که علی علیه السلام می آید ، یک عدّه از دهاقین ، عدّه ای از سران کشاورزان آمدند به استقبال حضرت ، و شروع کردند در جلوی ایشان دویدن . حضرت صدایشان کرد و فرمود : چکار می کنید ؟ گفتند این احترامی است که ما برای  بزرگان خود بجا می آوریم که در رکابش در جلویش می دویم . به احترام شما چنین کاری می کنیم . فرمود شما با این کارتان خودتان را حقیر و پست می کنید ، به آن بزرگ هم یک ذرّه سود نمی رسد . این کارها چیست ؟! من از این تشریفات بری و مبرّا هستم . انسان هستید و آزاد . من بشری هستم شما هم بشری .

 این است که یکی از اصول زندگی رسول اکرم و از اصول روشهای پیغمبراکرم اصل سادگی بود که کانَ رَسولٌ اللهِ خَفیفَالمَؤونَ?َِ و تا آخر عمر این اصل را رعایت کرد                               


جدول مقابسه خانواده ها شماره 5

5- بررسی مقایسه ای ویژگی های « خانواده متعادل » و « خانواده متزلزل » در عدالت و تبعیض

خانواده متعادل ( عدالت )

خانواده متزلزل ( تبعیض )

1-فرزند از توجه عادلانه والدین در روابط برخوردار است .

2-نگاه والدین بین فرزندان عادلانه توزیع می شود.

3-مسئولیت ها و وظایف میان فرزندان بر اساس عدالت تقسیم می شود .

4-فرزند با زیبایی و ارزش عدالت به خوبی آشنا می شود

5-به جهت عدالت والدین دلبستگی به سازندگی در فرزند مشاهده می شود .

6-اعتماد فرزند به والدین روند فزاینده ای پیدا می کند .

7-جملات و عباراتی که برای گفتگو میان والدین و فرزندان انتخاب می شود ، از بار عاطفی مثبت بر خوردار است .

8-فرزند الگوی مناسبی برای برخورد عادلانه با دیگر افراد است .

9-فرزند رفتار عادلانه را آموخته است .

10-فرزند به عدالت ارزش قایل است .

-فرزند توجه والدین نسبت به خود را تبعیض گونه حس می کند .

-فرزند از توزیع عادلانه نگاه والدین محروم است .

-سیاست روشن و درستی در تفویض مسئولیت ها میان فرزندان دیده نمی شود .

-فرزند با تلخی و مرارت تبعیض و ظلم از کودکی آشنا می شود .

-رغبت و علاقه با به سازندگی در فرزند از بین می رود .

-اعتماد فرزند به والدین ، کاهش چشمگیری می یابد .

-عبارات و تکیه کلام های والدین و فرزندان مغرضانه و خصمانه است .

-فرزند فاقد الگوی مناسب برای برخورد عادلانه با دیگر افراد است .

-فرزند با دوستان عادلانه رفتار نمی کند .

-در ارزش های فرزند عدالت جایی ندارد .

 

 

 

 

 

 


جدول مقایسه خانواده ها شماره 4

-بررسی مقایسه ای ویژگی های « خانواده متعادل » و « خانواده متزلزل » در کفایت یا حقارت فرزندان

خانواده متعادل ( احساس کفایت )

خانواده متزلزل (احساس حقارت )

1-فرزندان با نظری احترام آمیز به خود و دیگران می نگرند .

2-احساس ارزش شخصی در فرزندان توسعه می یابد .

3-فرزندان با موقعیت خودشان مورد مقایسه قرار می گیرند .

4-مسئولیت پذیری در فرزندان ، رشد و توسعه می یابند .

5-انتقاد از فرزندان به صورت سازنده و مثبت انجام می شود .

6-برخی از خطاها و لغزش های فرزندان نادیده گرفته می شود .

7-در هنگام تنهایی و درماندگی ، می توانند روی حمایت والدین حساب کنند.

8-با اولین شکست خود را نمی بازند و بهترین شیوه مقابله با آن را می جویند .

9-به کفایت و لیاقت فرزندان اعتماد وجود دارد .

10-فرزندان جرئت مسئولیت پذیری دارند .

-فرزندان از نظری محترمانه نسبت به خود و دیگران برخوردار نیستند .

-حس انتقاد از خود در فرزندان رشد و توسعه می یابد .

-فرزندان با موقعیت دیگران مورد مقایسه قرا رمی گیرند .

-مسئولیت گریزی در فرزندان رشد و توسعه می یابد .

-انتقاد از فرزندان به صورت مخرب و منفی انجام می شود .

-هیچ گونه گذشتی نسبت به خطاهای فرزندان روا داشته نمی شود .

-در مواقع تنهایی و درماندگی ، والدین آنها را به حال خود رها می کنند .

-با اولین شکست زانو می زنند و از موقعیت های مشابه عقب می نشینند .

-فرزندان به بی کفایتی متهم می شوند .

-جرئت مسئولیت پذیری  ندارند .

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول مقایسه حانواده ها شماره 3

-بررسی مقایسه ای ویژگی های « خانواده متعادل » و « خانواده متزلزل » در ارتباط با کودکان

خانواده متعادل ( وحدت نظر و عمل )

خانواده متزلزل ( تعارض نظر و عمل )

1-والدین خود در عمل به گفتارشان پیشقدم هستند.

2-والدین به مرور زمان ، اعتماد به نفس بیشتری می یابند 

3-والدین در فرزندان نفوذ کلام دارند .

4-فرزندان الگوی مطمئنی برای آینده و شخصیت مناسب ، دارا هستند .

5-وحدت نظر و عمل والدین برای بچه ها آرامش می آفریند .

6-والدین از حمایت فرزندان خود برخوردارند .

7-والدین در تقیویت ایمان فرزندان توفیق می یابند .

8-اکثریت فرزندان امروز ، والدین کامیاب فردایند .

9-والدین روزانه زمانی را به گفتگو با فرزندان اختصاص می دهند .

-والدین در عمل به گفتار شان توفیق نمی یابند

 ( ناهمخوانی در گفتار و رفتار آنها وجود دارد )

-والدین به مرور زمان ، تزلزل بیشتری در شخصیت خود می یباند .

-کلام والدین در فرزندان تأثیر قاطعی ندارد .

-والدین به موقعیت ضد الگو ، تنزل می یابند .

-تعارض نظر و عمل ، تشنج و ناامنی م یآفرینند .

-والدین در جلب حمایت فرزندان خود ، ناکام هستند.

-فرزندان از دریچه روابط والدین به ایمان به خدا می نگرند و لذا ایمان د رانها تقویت نمی شود .

-برخی از فرزندان امروز ، والدین ناکام فردایند .

-والدین گفتگو را باعث لوس شدن یا جسور شدن بچه ها می دانند .