اتحاد ملی و انسجام اسلامی در قرآن کریم
سال 1386 با هدف توجه جدی و تعمیق در بینش اجتماعی آن ، از سوی مقام معظم ولایت و رهبری نظام اسلامی به عنوان اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری شده است .
ویژگیهای ممتاز کشور عزیز اسلامی ایران ، . خصوصیاتی مانند :
- موقعیت استثنایی بین قاره ایی {تقاطع قاره ها}
- انرژی و سوخت چند گانه { معادن نفت ، گاز، اورانیوم و ..}
- پایگاه فکر و عقیده ، اصول گرایی نوین و اندیشه ضد کلنیالیستی { استعمار کهنه}
- تقاطع استراتژیک جاده ابریشم قدیم و معبر کابل فیبر نوری نوین {غرب به شرق}
- ژئوپلتیک کنترل و مهار روسیه ، چین و هند .
- استعداد و نیروی انسانی با عظمت
- توسعه و رشد یافتگی های حیرت آور و خیره کننده
- وسعت جغرافیایی و جمعیت فراوان
- و...
طمع ، حسادت و حساسیت استکبار جهانی و عواملش ، علیه جمهوری اسلامی ایران را وسوسه انگیز و صد چندان نموده است .
از سوی دیگر ابرقدرتهای اشغالگر و خون ریز، همه روزه شاهد رسوایی ، افشای ماهیت ستمگری و استکباری ، تحقیر و گرفتاریهای مهلک خود از عراق تا لبنان و حتی تا قلب مغرب زمین هستند که بدون توجه به ماهیت رفتار تاریخی خود و تحول در افکار عمومی جهانی ، تمام ناکامی ها و پس رفتهای کنونی را به نحوی مرتبط با پیدایش نظام سیاسی اسلام و انقلاب اسلامی می دانند .
در چنین شرایطی برای به تحقیر این نظام از هیچ تهدید ، تحریم ، تحریک ، تفرقه ، تجزیه ، تحقیر ، تخدیر و تضعیف ، ممکنی ، فروگذار نیستند .
البته به وعده ها و قدرت خداوند و قصص قرآن دل خوش داشته ایم که در طول تاریخ ستمگرانی بزرگتر از این ابر قدرتها و مستضعفینی کوچکتر از ما به یاری خداوند متحول و دگرگون شده اند .
یکی از ارکان اساسی اقتدار ، جامعه و مردم هستند که در صورت اتحاد و انسجام ، بزرگترین استعداد برای افتخار آفرینی هستند .
یگانگی ، سازش ، آشتی و یکی بودن گروهی از مردم برای مقصد و مرام واحد ، که مجموعه ی مشترکی را تشکیل دهد ، به وحدت ملی تعریف می شود . منظور از وحدت ، موافقت و رضایت عموم مردم و یا اعضاء یک جامعه است که باوجود زبان ، نژاد ، مذهب ، آئین و رسوم متفاوت ، در موردی معین و خاص حاصل می گردد .
تنوع اقوام ، نژادها ، آداب ، ادیان و مذاهب در داخل کشور ، اقتضای ایجاد وحدت برای بهربرداری افتخارآمیز از این فرصت ملی ، به ویژه در شرایط کنونی می نماید .
نظم ، استحکام ، سهولت ویگانگی نیز معنایی برای انسجام است . که فقدان و خلاء آن در بین مردم مسلمان جهان موجب از هم گسیختگی و حتی تفرقه و تشتت تا فرریزی نظامهای سیاسی آنها گردیده است .
از جمله بدیهیات و مقتضیات پایداری ، رشد و توسعه یافتگی و همچنین امنیت در برابر بیگانگان ، وحدت و انسجام ملتهاست ؛ در مقابل ، تجربه و عقل نشان مید هد که فقدان وحدت درجامعه موجب فقر، عقب ماندگی و حقارت ملتها می گردد . باوجود وحدت ، احتلافات بزرگ و کوچک داخلی نیز توسط خردمندان ملت حل و فصل می گردند ، در غیر این صورت و به ناچار باید سایه شوم بیگانه را تحمل کرد .
استعمار گران در تاریخ معاصر معمولاً ترجیح داده اند تا برای بدست آوردن سرمایه وثروت یک کشور از روش تفرقه و سقوط { به دامن دلخواه } بهره مند گردند . گفته می شود انگلیسیها صدو سه سال قبل ( 1904م . 1283ش) بصورت میهمان ، یعنی بدون توپ و تانک و هواپیما ! و حتی کشتی ، بر شیوخ فلسطین ، که جزء قلمرو امپراطوری عثمانی محسوب می شد ، وارد شدند ؛ با طرح و القاء یک پارامتر کوتاه و مختصر غوغایی به پا کردند که نتیجه بی زحمت آن فروپاشی امپراطوری عثمانی گردید . بریطانیائیها گفتند : تعجب می کنیم که شما اعراب فلسطینی باقدمت بیش از 2700 سال عظمت تاریخی ، امروز تابعی از دولت ترکها هستید .! با طرح تحریک آمیز قومیت ترک و عرب در منطقه خاورمیانه عربی ، استعمار گر حقیری متلاشی شد ، ولی استعمار و استثمارگران غارتگری به این منطقه هجوم آورده اند که با تحریک ترک ، عرب ، کرد ، بلوچ و پشتون ، هر روز بر ویرانگری ، غارت وخونریزی های بی حساب افزوده می شود.
اصولاً می توان گفت که شکل گیری ملیت ، بقا ، دوام و عظمت آن ناشی از همین وحدت وانسجام است . به همین دلیل جهل ، هواهای حیوانی و شیطانی ، استبداد داخلی و استعمار خارجی بخشی از عوامل تخریب وحدت در بین ملت محسوب می شوند .
هدف از ایجاد و جریان وحدت ، وحدت در ماهیت اشیاء ، وحدت در نوع ، وحدت در جنس ، وحدت در وضع مطابقی ، یا وحدت در اضافه نیست ؛ بلکه هدف وحدت در کیفیت { مشابهت} و وحدت در کمیت {مساوات} است .
علیرغم وجود عوامل گوناگون تفاوت در جامعه و تمایز یا حتی اختلافاتی که بین آنها حکم فرماست ، قرآن جامعه مطلوب و پسندیده خود را منسجم و متحد توصیه کرده است . اجتماع خود را همگرا، همگون، متشکل و عاری از هرگونه تفرقه و تشتت سفارش می کند .
بر اساس این بینش و اعتقاد ، مسلمان موظف است که وحدت و یکپارچگی را نخست در جامعه کوچکتر عملی و رفتاری ساخته ، و سپس آنرا به سراسر جامعه گسترش و توسعه دهد .لازم است توجه کنیم که یکی از فرایندهای مهم در عبادات و فرایض جمعی اسلام مانند : نماز جماعت ، نماز جمعه و حج دقیقاً با هدف ایجاد وحدت عظیم ملی پایه گذاری و فرمان داده شده است.
مبرهن است که مقصود از وحدت ادیان وحدانی و مذاهب اسلامی، دست برداشتن آنها از اعتقادات اختصاصی خود و یکی کردن اعتقادات نیست، مقصود از وحدت در نظام سیاسی اسلامی این است که در روابط اجتماعی ، سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی با یک دیگر هماهنگی داشته ؛ منسجم بوده و تابع مصالح عالی الهی {تئوکراسی} باشند . مایه تأسف است که دشمنان اسلام کمترین اختلافات ملی مسلمانان را فرصتی برای بدترین تفرقهها میسازند در حالیکه در بین خود و اقمار خود بر سر کمترین مشترکات ائتلاف و اتحاد برقرار می سازند . هدف از تفرقه افکنی استثمار گران ، تضعیف ، تحلیل و تحقیر استعداد و توان ملتها ، برای تصاحب وتصرف ثروت آنان است که از طریق نابودی وحدت و انسجام جامعه محقق می گردد.
خردمندی و هوشمندی رهبری جامعه مهمترین عامل در ایجاد و تعمیق اصل وحدت و انسجام در اجتماع است .
اهمیت موضوع وحدت و برادرى در میان قبائل کینه توز عرب ما قبل اسلام ، از نظر دانشمندان و مورخان {حتى دانشمندان و مورخان غیر مسلمان} مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کرده اند، به عنوان نمونه :
«جان دیون پورت « دانشمند معروف انگلیسى در کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن ؛ مى نویسد:«... محمد (صلی الله علیه وآله) یک نفر عرب ساده ، قبائل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به - یک جامعه فشرده و با انضباط {متحد} نمود و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال ، این طرز و روش امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد.
حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند : ... دستهایی درکار است که نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند ... آنهایی که می خواهند از بلاد مسلمین بهره گیری کنند ، آنهایی که می خواهند ذخایر مسلمین را زیر یوغ سلطنت حودشان قرار دهند ، اینها کوشش کرده اند خودشان و عمالشان به اینکه تفرقه بین مسلمین ایجاد کنند ... دولتهای استعمارطلب ، دولتهایی که می خواهند ذخایر مسلمین را ببرند باوسیله های مختلف با نیرنگهای متعدد ، دول اسلامی را اغفال می کنند گا هی اسم شیعه و سنی ، گاهی به اسم عرب و فارس و چه و چه اختلاف ایجاد می کنند . وقتی این رهبر اسلامی می فرمایند :« اسلام آمده تا تمام ملل دنیا را ، عرب را ، عجم را، ترک را ، فارس را ، همه را باهم متحد کند ویک امت اسلام در دنیا برقرار کند » ، آشکارا تحلیل می شود که ترویج حس ملی گرایی { ملت عرب ، ملت کرد ، ملت ترک ، ملت فارس} در راستای تقابل و تضاد با وحدت اسلامی و عمومی است . طبیعی است که استعمار گران ملتهای کوچک را آسان تر به سلطه خود و تحت الحمایه خود می کشند . اقوام کوچک با پای ملتمسانه خود از استثمار گران تقاضای نوکری می کنند .
با تمام گفتگوهایى که درباره اثر اعجاز آمیز اتحاد در پیشرفت اهداف اجتماعى و سربلندى اجتماعات گفته شده است ، مى توان گفت هنوز اثر واقعى آن شناخته نشده است .
اگر درست فکر کنیم مى بینیم که نتیجه این قدرت عظیم چیزى جز بهم پیوستن قدرتهاى ناچیز و کوچک ، به مثابه دانه هاى باران است که با بهم پیوستن موجب پیدایش دریای با عظمت و قابل بهره برداریی خواهند شد که حیات بشریت به آن بستگی پیدا می کند و دراین صورت است که به اهمیت اتحاد و کوششهاى دسته جمعى انسانها واقف مى شویم .
تکرار و تأکید قرآن ، درموضوع اجتناب از تفرقه و تشتت ، دلالت بر این دارد که این حادثه محقق الوقوع است یعنی در آینده به وقوع خواهد پیوست .
پیامبر اسلام (ص) نیز این حقیقت تلخ را پیش بینى فرموده بودند ؛ حضرت صریحا به مسلمانان خبر داد که : ... قوم یهود بعد ازحضرت موسى (ع) 71 فرقه شدند و مسیحیان پس از حضرت عیسی (ع) 72 فرقه و امت من بعد از من 73 فرقه خواهند شد .
البته احتمالاً عدد 70 اشاره به کثرت است و به اصطلاح « عدد تکثیری» است نه « شمارشى « یعنى در میان یهود یک طایفه بر حق بودند وطوائف زیادى بر باطل ، در میان مسیحیان طوائف باطل فزونى گرفتند و حق همچنان در یک طایفه بود، و در میان مسلمانان نیزاختلافات باز هم فزونى خواهد گرفت درحالیکه گروه حق همچنان در یک دسته خواهد بود .
بدین ترتیب اتحاد و وحدت که رمز مجرب موفقیت مسلمانان درصدر اسلام بود تدریجاً و در پاره ایی از موارد به تفرقه و اختلاف مبدل گشت ، در نتیجه زندگى سعادتمندانه آنان به یک زندگى حقارت بار تبدیل شد، و عظمت دیرین خود را از دست دادند.
برای تحقق وحدت در جامعه ، همواره چند موضوع مهم باید رعایت و چند گام اساسی باید برداشته شود :
1- سعی و کوشش برای ترویج و تشویق آرمانها و ارزشهای دینی واصول مقدس در بین مردم
2- احترام به خرده فرهنگها و حفظ جایگاه آنها در سایه فرهنگ واحد و متعالی الهی
3- سعی و تلاش در جهت تبلیغ و گسترش عدالت در جامعه و تقلیل فاصله طبقاتی مردم
4- جهل زدایی ، تقویت و توسعه دانش و بینش عمومی
5- پرهیز از هرگونه تساهل و تسامح و رعایت رأفت و محبت ، هریک در جای خود
6- تأکید و تقویت مشترکات فکری و اعتقادی جامعه
7- اطلاع رسانی و فرهنگ سازی مستمر از طریق مبادی فرهنگی
8- نظارت و کنترل بر رفتار ونشر مسمومات غیر خودیها
وحی خالص و ناب الهی ، بهترین منشور برای امر مهم و حدت ملی {ناس} و انسجام مسلمین { مؤمنین} می باشد . مفید است تا در این استراتژی به نکات و ابعادی از آن در قرآن مجد آفرین توجه کنیم :
فَاَزَلَهُمَا الشَّیطَانُ عَنهَا فَاَخرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فیهِ وَقُلنَا اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ وَلَکُمْ فِى الاَْرْضِ مُسْتَقَرُّ وَمَتَعٌ إِلَى حِینٍ . (بقره 36)
پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت وآنان را از باغى که در آن بودند، خارج ساخت و {در این هنگام به آنها} گفتیم : فرود آیید. در حالى که بعضى شما دشمن برخى دیگر است و براى شما در زمین قرارگاه و تا وقتى معیّن بهره و برخوردارى است .
نکته ها: 1- اطاعت از شیطان ، عامل سقوط انسان است .« فَاَزَلَهُمَا الشَّیطَانُ »
2- شیطان براى ایجاد لغزش ، دست به هر نوع تاکتیک روانى وتبلیغاتى زد، از جمله : « فَاَزَلَهُمَا الشَّیطَانُ»
الف : براى آدم و حوّا سوگند یاد کرد. «قاسمهما»
ب : قیافه ى خیرخواهانه به خود گرفت و گفت : من از خیرخواهان شما هستم . « انّى لکما لمن النّاصحین »
ج : وعده ابدیّت داد، که اگر این گیاه را بخورید، زندگى و حکومت ابدى خواهید داشت . « شجرة الخلد و ملک لا یبلى »
د: دروغ گفت و به ذات حقّ تهمت زد. « مانهیکما ربّکما عن هذه الشجرة الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین ».
3- خطر شیطان ، براى بزرگان نیز هست . او به سراغ آدم و حوّا آمد. « فاَزلّهما»
4- هر انسانى به خاطر استعدادها و لیاقت هایى که دارد مثبت ، خیراندیش وبهشتى است ، ولى اختلاف ها او را سقوط مى دهد. «فاخرجهما»
5- بهره مندی و ماندگاری در قرارگاه زمین ، منوط به حفظ وحدت است . « فَاَخرَجَهُمَا... بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ»
6- سقوط و نابودی بشر به جهت اختلافات و تفرقه افکنی های او تحت نفوذ شیطان است . « فازلّهما الشیطان ... فاخرجهما»
7- موقتی بودن زندگى در دنیا، هشداری است برای نزاع کنندگان و اختلاف انگیزان . « الى حین »
* * *
کانَ النَّاس أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَث اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَب بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَف فِیهِ إِلا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَت بَغْیَا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِى مَن یَشاءُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِیمٍ . (بقره 213)
مردم {در آغاز} یک دسته بودند، {و تضادى در میان آنها وجود نداشت . بتدریج جوامع و طبقات گوناگون پدید آمد و اختلافات و تضادهایى در میان آنها پیدا شد، در این حال} خداوند، پیامبران را برانگیخت ، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانى ، که به سوى حق دعوت مى کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم ، در آنچه اختلاف داشتند، داورى کند. {افراد با ایمان ، در آن اختلاف نکردند} تنها {گروهى از} کسانى که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه هاى روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى ، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایى را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش ، رهبرى نمود. و خداوند ، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت مى کند.
نکته ها:
1- وحدت لازمه جامعه همه انسانها ست . « کانَ النَّاس »
2- تحقق ، استقرارو انهدام وحدت محتاج زمان است . « کانَ .. فَبَعَث »
3- بدون تردید رابطه دین و جامعه سیاسی بشر، ناگسستنى هستند . « کانَ النَّاس أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَث اللَّهُ »
4- هدف ازفرستادن دین برای بشر، رفع اختلافهاى فطرى و غیر فطرى نیز بوده است . « فبعث اللّه النبیّین ... معهم الکتاب » 5- کثرت وازدیاد سلیقه های گوناگون نا پایدار، موجب اختلافات و نزاع می گردد. « لما اختلفوا فیه » 6- استقرار وحدت مستلزم فرهنگ سازی است . « نَّبِیِّینَ مُبَشرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ»
7- قانون والزامات بشرى ، قادر بر استقراروحدت وحل اختلافات نیستند. « فبعث اللّه النبیّین ... معهم الکتاب »
8- شرایطی برای وحدت لازم است که مصون از خطا باشد و از هوا وهوس واغراض شیطانی منزه باشد . « فبعث اللّه النبیّین ... معهم الکتاب »
9- بشارت ، مژده و هشداربرای استقرار وحدت بسیار مؤثر مى باشد. « مبشّرین ومنذرین ... لیحکم بین النّاس»
10- قرآن کتابی است که راه حل هرنوع اختلاف و تفرقه را از درون آن می توان یافت . « أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتاَبَ .. فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ »
11- به جهت ضرورت و اقتضاء ، ایجاد و جریان وحدت ازمأموریتهای مشترک تمامی انبیاء بوده است . « لیحکم ... فیما اختلفوا»
12- بدترین نوع اختلاف ، اختلاف آگاهانه اى است که ازروی حسادت وظلم بوجود مى آید. « ما اختلف فیه ... من بعد ما جائتهم البیّنات بغیا بینهم »
13- خداوند نور هدایت خود را ازکافران می گیرد ولی اختلاف کنندگان را سرکوب و مجازات می کند . « ما اختلف فیه ... من بعد ما جائتهم البیّنات بغیا بینهم »
14- اختلاف برای سرکوب و مجازات تفرقه افکنان بلا اشکال است . « إِلا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَت »
15- در بین مؤ منان نیز اختلاف ایجاد مى شود، ولى در پرتو اعتقادات رفع احتلاف می شود. « فهدى اللّه ... لما اختلفوا فیه »
16- با قضاوت منصفانه و عادلانه تفرقه مهارشود تا اتحاد مستقر گردد . « لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا»
17- با اختلاف افکنان باید برخورد شده و مؤاخذه شوند . « لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ »
18- عامل اختلاف و نزاع درونی مذاهب ،آمیختن آن با جهل ، خرافات و تعصبهاى کورکورانه است . « فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ »
19- صراط مستقیم ، پایان دهنده اختلافات است .« اختلفوا... یهدى ... صراط مستقیم »
20- وحدت تحمیلی شدنی است ولی فاقد ارزش است . « وَ اللَّهُ یَهْدِى مَن یَشاءُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِیمٍ » و « وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لجََعَلَهُمْ أُمَّةً وَحِدَةً ولکِن ؛ شوری 8»
* * *
وَ اعْتَصِمُوا بحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَت اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّف بَینَ قُلُوبِکُمْ فَأَصبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَ کُنتُمْ عَلى شفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنهَا کَذَلِک یُبَینُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ لَعَلَّکمْ تهْتَدُونَ . (ال عمران 103)
و همگى به ریسمان خدا { رشته یا سیر واحد که منظور از آن قرآن ومعارف الهی است} چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت {بزرگ } خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهاى شما، الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادر شدید! و شما بر لب حفره اى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین ، خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد، شاید هدایت شوید.