کودتا وکود تا

کودتا ، کودتا .

اقدام دکتر مصدق در جهت برگزاری همه پرسی ونتیجه آن که در رستای خواسته وی شکل گرفت و به انحلال مجلس هفدهم انجامید ، خشم دولت های انگلیس و امریکا را برانگیخت تا جایی که چنین اقدامی ، در جهت منافع کمونیست ها قلمداد شد ژنرال آیزنهاور ، رییس جمهوری امریکا ، طی سخنانی ضمن ابراز نگرانی از نتیجه همه پرسی ، دکتر مصدق را در این ماجرا به نزدیک شدن به کمونیست ها متهم و خاطر نشان کرد : (( در 19 حولای مصدق در صدد تعطیل مجلس بر آمد و در رفراندومی که در 2 اوت انجام شد مجلس منحل شد . کمتر از یک هفته قبل از این تصمیم ، گزارش رسید که او همچنان به کمونیست ها نزدیک می شود یک گزارش دیگر حاکی بود که قرار است 20 میلیون دلار از شوروی دریافت کند و این مبلغ برای هزینه های سه ماه آینده دولت او کفایت می کرد .))

((آنتونی ایدن )) وزیر خارجه انگلستان نیز که اقدام دولت وقت ایران را در جهت انحلال مجلس ، مخالف سیاست های کشور متبوع خود می دید ، موفقیت مصدق را در اجرای طرح همه پرسی ، حاصل پشتبانی  های کمونیست ها عنوان کرد .

دکتر مصدق در واکنش به این شایعه پراکنی ها ، در یک نطق رادیویی گفت : ((ملت ایران به انحلال مجلس هفدهم رای داد و دولت را تایید کرد و اظهارات بعضی سیاستمداران خارجی به این مضمون که این امر به وسیله عواملی غیر از قاطبه ملت ایران انجام گرفته ، صرفا برای این است که حقیقت را مکتوم کنند و ممالک بی طرف دیگر متوجه نشوند که ملت ایران با یک صدا و یک دل و یک جهت نفوذ خارجی رامحکوم کرده است )). باید یادآور شد ،اجرای طرح همه پرسی و نتایج آن اگر چه به ظاهر مصدق را در پیشبرد سیاست های خود موفق جلوه می داد و مخالفان را از صحن مجلس خارج می ساخت ، اما این تمام آن چیزی نبود که از آن شرایط بحرانی فهمیده می شد . دولت مصدق به رغم این موفقیت در وضع بسیار متزلزلی قرار داشت جریانات داخلی و خارجی به گونه ای شکل می گرفت که تماما علیه او بود ، خاصه آن که شایعه پشتبانی کمونیست ها از مصدق در جریان همه پرسی که از سوی سازمان جاسوسی امریکا (سیا) دامن زده می شد ، در افکار عمومی جای گرفته بود و این امر بیش از همه دولت وی را تهدید می کرد .

چنان که گفته شد رییس ((سیا)) در جهت دامن زدن به این شایعه و بزرگ جلوه دادن این اتهام که مصدق صیدی ناتوان در دام کمونیست ها است مقاله ای را در مجله ((نیوزویک )) تدارک دید . در بخشی از این مقاله به نقل از کتاب ((پنجاه سال نفت ایران ))نوشته ((مصطفی فاتح )) چنین آمده است : (( حزب توده ایران به تدریج موقعیت خاصی پیدا می کند ، تظاهرات منظم افراد این حزب در روز سی ام تیر که در آن بین 35 تا 50 هزار نفر شرکت کردند و شماره آن ها از تظاهر کنندگان دیگر که طرفدار دولت بودند فزونی داشت ، نشانه قوت گرفتن کمونیست ها در ایران می باشد . این حوادث نشان می دهد که ممکن است دکتر مصدق نخست وزیر ایران به زودی ، یا کمونیست ها را در اداره امور دولتی شرکت دهد و یا در مقابل آن ها با شکست مواجه شودمصدق چندین بار در لحظات بحرانی پشتبانی حزب توده را مورد قبول قرار داد و البته حزب توده نیز از این موقعیت ها حداکثر استفاده را کرده است دکتر مصدق که مصمم است همچنان برسر کار بماند اجبارا به طرف اتحاد با حزب توده کشانده می شود ))

چنان که گفته شد این شایعه می توانست زمینه هر گونه اقدام غیر قانونی را علیه نخست وزیر وقت فراهم آورده و سرنگونی وی را در قالب کودتا در افکار عمومی توجیه نماید .

همان طور که پیش بینی می شد کودتایی نیز شکل گرفت که اگر چه ناکام ماند اما موقعیت دولت وقت را بیش از پیش متزلزل می ساخت .

کودتای نافرجام 25 مرداد

                 در ساعت یک بعد از نیمه شب 25 مرداد سر تیپ نصیری رییس گارد سلطنتی با چهار کامیون نظامی و دو جیب ارتش و یک زره پوش به منزل شخصی دکتر مصدق رفت و بااظهار این مطلب که حامل فرمان شاه است ، قصد اشغال خانه راداشت . اما مصدق که از نقشه کودتا مطلع شده بود بلافاصله از طریق محافظین خود رییس گارد را باز داشت کرد .

متعاقب این جریان تعدادی از مقامات از جمله معاون ستاد ارتش و دو تن از وزرای دولت توسط نظامیان گارد سلطنتی دستگیر اما با تلاش دولت آزاد می شوند . 

دولت صبح روز واقعه ضمن انعکاس این خبر ، از آن به عنوان کودتای نا فرجام یاد و تعداد دیگری را به اتهام شرکت در آن ماجرا باز داشت کرد . بر کسی پوشیده نماند که این کودتا توسط دولت های امریکا و انگلیس شکل گرفته و به تایید شاه نیز رسیده بود . پس از کودتای نافرجام 25 مرداد و اعلام خبر آن از سوی دولت ، شاه با هواپیمای اختصاصی خود به بغداد گریخت تا از ترکش حوادث بعدی در امان بماند . این کودتا اگر چه ناکام ماند و به اهداف از پیش تعیین شده خود نایل نیامد ، اما وقوع کودتای بزرگ تری را زمینه سازی کرد که در 28 مرداد 1332 با مداخله مستقیم و علنی دولت های امریکا و انگلیس به وقوع پیوست و به سرنگونی دولت مصدق انجامید .

غلامرضا نجاتی در کتاب ((جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران )) در این خصوص می نویسد : ((محمد رضا شاه ، در نیمه شب اول اگوست 1953 (10 مرداد 1332) یعنی قبل از رفراندم ، دزدانه ، در درون اتومبیلی در محوطه کاخ سعدآباد با کرمیت روزولت ، سر کرده جاسوسان امریکایی ملاقات می کند تا ترتیب اجرای کودتای انگلیسی ، امریکایی را برای از میان برداشتن نخست وزیری که برای استیفای حقوق ملت ایران با همان استعمارگران انگلیسی و امریکایی در حال مبارزه بود فراهم سازد . در این ملاقات ، کارگران کودتا علامت و پیام رمزی را که معرف اعتبار نامه اش از سوی چرچیل و آیزنهاور بود به شاه ایران اعلام می کند و مقام سلطنت که برای حفظ قانون اساسی به کلام امجید سوگند یاد کرده بود ، دستورات فرستاده دشمن را موبه مو اجرا می کند . ))

کرمیت روزولت ،کارگردان کودتا ، در کتاب خود تحت عنوان ((ضد کودتا )) برنامه ریزی کودتا را فبل از تاریخ اجرای طرح همه پرسی یاد کرده می نویسد : (( خوشبختانه قبل از شروع انتخابات مقدمات کار فراهم شده بود ((بیل هرمن ))

ومن ، بانمایندگان اصلی شرکت نفت انگلیس و ایران تماس بر قرار کرده بودیم ))اجرای کودتا علیه دولت ملی تنها برنامه ای نبود که از سوی دولت امریکا تدارک می شد بلکه تعیین جانشین وی یعنی سر لشگر زاهدی ، موضوع دیگری بود که در چهار چوب این برنامه قرار می گرفت . شاه در 22 مرداد در اجرای طرح از پیش تدارک شده کودتا به موجب فرمانی ، سرلشکر زاهدی را به نخست وزیری منصوب کرد ولی این انتصاب تا چند روز بعد صورت آشکار به خود نگرفت ودر نزد زاهدی محفوظ ماند تا هر وقت که وی صلاح دانسته و موقعیت نیز اقتضا کند به اطلاع دکتر مصدق رسانده شود .

ـــــــــــــــــــــــــــ

              حمله به شاه

دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دولت ملی ، پس از واقعه کودتای نا فرجام 25 مرداد ، در نشریه (( باختر امروز )) سر مقاله ای در حمله به شاه نوشت و در آن به دور از هر گونه ملاحظه ای حرکت شاه را به دزدها و بد کاره ها تشبیه کرد ، در بخشی از سر مقاله ((باختر امروز )) نوشته حسین فاطمی آمده است : (( یکی نیست بپرسد دیگر شما و فامیل شما از این مشت پا برهنه و لختی که 20 سال پدرت آن ها را به نفت جنوب زیر نظر مستقیم خویش فروخت .. چه می خواهید ؟ ثروت یک مملکت را به غارت بردید . املاک و اموال و نوامیس مردم از دست این خانواده 30 سال است که در امان نبوده ، حالا هم مثل دزدها و بدکاره ها از تاریکی شب برای کودتا استفاده می کنید و برای استراحت به (( کلاردشت )) تشریف می برید !!!))

 

 

 

 

 


کودتا وکود تا

کودتا ، کودتا .

اقدام دکتر مصدق در جهت برگزاری همه پرسی ونتیجه آن که در رستای خواسته وی شکل گرفت و به انحلال مجلس هفدهم انجامید ، خشم دولت های انگلیس و امریکا را برانگیخت تا جایی که چنین اقدامی ، در جهت منافع کمونیست ها قلمداد شد ژنرال آیزنهاور ، رییس جمهوری امریکا ، طی سخنانی ضمن ابراز نگرانی از نتیجه همه پرسی ، دکتر مصدق را در این ماجرا به نزدیک شدن به کمونیست ها متهم و خاطر نشان کرد : (( در 19 حولای مصدق در صدد تعطیل مجلس بر آمد و در رفراندومی که در 2 اوت انجام شد مجلس منحل شد . کمتر از یک هفته قبل از این تصمیم ، گزارش رسید که او همچنان به کمونیست ها نزدیک می شود یک گزارش دیگر حاکی بود که قرار است 20 میلیون دلار از شوروی دریافت کند و این مبلغ برای هزینه های سه ماه آینده دولت او کفایت می کرد .))

((آنتونی ایدن )) وزیر خارجه انگلستان نیز که اقدام دولت وقت ایران را در جهت انحلال مجلس ، مخالف سیاست های کشور متبوع خود می دید ، موفقیت مصدق را در اجرای طرح همه پرسی ، حاصل پشتبانی  های کمونیست ها عنوان کرد .

دکتر مصدق در واکنش به این شایعه پراکنی ها ، در یک نطق رادیویی گفت : ((ملت ایران به انحلال مجلس هفدهم رای داد و دولت را تایید کرد و اظهارات بعضی سیاستمداران خارجی به این مضمون که این امر به وسیله عواملی غیر از قاطبه ملت ایران انجام گرفته ، صرفا برای این است که حقیقت را مکتوم کنند و ممالک بی طرف دیگر متوجه نشوند که ملت ایران با یک صدا و یک دل و یک جهت نفوذ خارجی رامحکوم کرده است )). باید یادآور شد ،اجرای طرح همه پرسی و نتایج آن اگر چه به ظاهر مصدق را در پیشبرد سیاست های خود موفق جلوه می داد و مخالفان را از صحن مجلس خارج می ساخت ، اما این تمام آن چیزی نبود که از آن شرایط بحرانی فهمیده می شد . دولت مصدق به رغم این موفقیت در وضع بسیار متزلزلی قرار داشت جریانات داخلی و خارجی به گونه ای شکل می گرفت که تماما علیه او بود ، خاصه آن که شایعه پشتبانی کمونیست ها از مصدق در جریان همه پرسی که از سوی سازمان جاسوسی امریکا (سیا) دامن زده می شد ، در افکار عمومی جای گرفته بود و این امر بیش از همه دولت وی را تهدید می کرد .

چنان که گفته شد رییس ((سیا)) در جهت دامن زدن به این شایعه و بزرگ جلوه دادن این اتهام که مصدق صیدی ناتوان در دام کمونیست ها است مقاله ای را در مجله ((نیوزویک )) تدارک دید . در بخشی از این مقاله به نقل از کتاب ((پنجاه سال نفت ایران ))نوشته ((مصطفی فاتح )) چنین آمده است : (( حزب توده ایران به تدریج موقعیت خاصی پیدا می کند ، تظاهرات منظم افراد این حزب در روز سی ام تیر که در آن بین 35 تا 50 هزار نفر شرکت کردند و شماره آن ها از تظاهر کنندگان دیگر که طرفدار دولت بودند فزونی داشت ، نشانه قوت گرفتن کمونیست ها در ایران می باشد . این حوادث نشان می دهد که ممکن است دکتر مصدق نخست وزیر ایران به زودی ، یا کمونیست ها را در اداره امور دولتی شرکت دهد و یا در مقابل آن ها با شکست مواجه شودمصدق چندین بار در لحظات بحرانی پشتبانی حزب توده را مورد قبول قرار داد و البته حزب توده نیز از این موقعیت ها حداکثر استفاده را کرده است دکتر مصدق که مصمم است همچنان برسر کار بماند اجبارا به طرف اتحاد با حزب توده کشانده می شود ))

چنان که گفته شد این شایعه می توانست زمینه هر گونه اقدام غیر قانونی را علیه نخست وزیر وقت فراهم آورده و سرنگونی وی را در قالب کودتا در افکار عمومی توجیه نماید .

همان طور که پیش بینی می شد کودتایی نیز شکل گرفت که اگر چه ناکام ماند اما موقعیت دولت وقت را بیش از پیش متزلزل می ساخت .

کودتای نافرجام 25 مرداد

                 در ساعت یک بعد از نیمه شب 25 مرداد سر تیپ نصیری رییس گارد سلطنتی با چهار کامیون نظامی و دو جیب ارتش و یک زره پوش به منزل شخصی دکتر مصدق رفت و بااظهار این مطلب که حامل فرمان شاه است ، قصد اشغال خانه راداشت . اما مصدق که از نقشه کودتا مطلع شده بود بلافاصله از طریق محافظین خود رییس گارد را باز داشت کرد .

متعاقب این جریان تعدادی از مقامات از جمله معاون ستاد ارتش و دو تن از وزرای دولت توسط نظامیان گارد سلطنتی دستگیر اما با تلاش دولت آزاد می شوند . 

دولت صبح روز واقعه ضمن انعکاس این خبر ، از آن به عنوان کودتای نا فرجام یاد و تعداد دیگری را به اتهام شرکت در آن ماجرا باز داشت کرد . بر کسی پوشیده نماند که این کودتا توسط دولت های امریکا و انگلیس شکل گرفته و به تایید شاه نیز رسیده بود . پس از کودتای نافرجام 25 مرداد و اعلام خبر آن از سوی دولت ، شاه با هواپیمای اختصاصی خود به بغداد گریخت تا از ترکش حوادث بعدی در امان بماند . این کودتا اگر چه ناکام ماند و به اهداف از پیش تعیین شده خود نایل نیامد ، اما وقوع کودتای بزرگ تری را زمینه سازی کرد که در 28 مرداد 1332 با مداخله مستقیم و علنی دولت های امریکا و انگلیس به وقوع پیوست و به سرنگونی دولت مصدق انجامید .

غلامرضا نجاتی در کتاب ((جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران )) در این خصوص می نویسد : ((محمد رضا شاه ، در نیمه شب اول اگوست 1953 (10 مرداد 1332) یعنی قبل از رفراندم ، دزدانه ، در درون اتومبیلی در محوطه کاخ سعدآباد با کرمیت روزولت ، سر کرده جاسوسان امریکایی ملاقات می کند تا ترتیب اجرای کودتای انگلیسی ، امریکایی را برای از میان برداشتن نخست وزیری که برای استیفای حقوق ملت ایران با همان استعمارگران انگلیسی و امریکایی در حال مبارزه بود فراهم سازد . در این ملاقات ، کارگران کودتا علامت و پیام رمزی را که معرف اعتبار نامه اش از سوی چرچیل و آیزنهاور بود به شاه ایران اعلام می کند و مقام سلطنت که برای حفظ قانون اساسی به کلام امجید سوگند یاد کرده بود ، دستورات فرستاده دشمن را موبه مو اجرا می کند . ))

کرمیت روزولت ،کارگردان کودتا ، در کتاب خود تحت عنوان ((ضد کودتا )) برنامه ریزی کودتا را فبل از تاریخ اجرای طرح همه پرسی یاد کرده می نویسد : (( خوشبختانه قبل از شروع انتخابات مقدمات کار فراهم شده بود ((بیل هرمن ))

ومن ، بانمایندگان اصلی شرکت نفت انگلیس و ایران تماس بر قرار کرده بودیم ))اجرای کودتا علیه دولت ملی تنها برنامه ای نبود که از سوی دولت امریکا تدارک می شد بلکه تعیین جانشین وی یعنی سر لشگر زاهدی ، موضوع دیگری بود که در چهار چوب این برنامه قرار می گرفت . شاه در 22 مرداد در اجرای طرح از پیش تدارک شده کودتا به موجب فرمانی ، سرلشکر زاهدی را به نخست وزیری منصوب کرد ولی این انتصاب تا چند روز بعد صورت آشکار به خود نگرفت ودر نزد زاهدی محفوظ ماند تا هر وقت که وی صلاح دانسته و موقعیت نیز اقتضا کند به اطلاع دکتر مصدق رسانده شود .

ـــــــــــــــــــــــــــ

              حمله به شاه

دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دولت ملی ، پس از واقعه کودتای نا فرجام 25 مرداد ، در نشریه (( باختر امروز )) سر مقاله ای در حمله به شاه نوشت و در آن به دور از هر گونه ملاحظه ای حرکت شاه را به دزدها و بد کاره ها تشبیه کرد ، در بخشی از سر مقاله ((باختر امروز )) نوشته حسین فاطمی آمده است : (( یکی نیست بپرسد دیگر شما و فامیل شما از این مشت پا برهنه و لختی که 20 سال پدرت آن ها را به نفت جنوب زیر نظر مستقیم خویش فروخت .. چه می خواهید ؟ ثروت یک مملکت را به غارت بردید . املاک و اموال و نوامیس مردم از دست این خانواده 30 سال است که در امان نبوده ، حالا هم مثل دزدها و بدکاره ها از تاریکی شب برای کودتا استفاده می کنید و برای استراحت به (( کلاردشت )) تشریف می برید !!!))

 

 

 

 

 


نقش نهضت ملی در بیداری کشورهای مستعمره

نقش نهضت ملی در بیداری کشور های مستعمره

مبارزات مردم ایران در سال 1329 که به ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند انجامید بسیاری از کشور های مستعمره را تحت تاثیر قرارداد . کشورهای همچون ،عراق ، الجزایر ، مصر ، سوریه ، سودان ، لیبی ، یمن و از جمله کشورهایی بودند که تحت تاثیر نهضت ملی ایران در مقابل استعمار بپا خاسته و ندای حق طلبی و حق خواهی سر دادند . به طوری که (( آنتونی ایدن )) وزیر خارجه وقت انگلستان در کتاب خاطرات خود چنین می گوید : (( نگرانی انگلستان از نهضت ملی ایران بیشتر از آن جهت بود که این آتش به دیگر نقاط خاورمیانه که در اختیار استعمارگران غربی قرار داشته سرایت کند )) جنگ کانال سوئز بین مصر و انگلستان و سر انجام ملی شدن آن خود شاهدی است بر این مدعا .

بن بست در مذاکرات و انحلال مجلس

             انگلیسی ها پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری امریکا و پیروزی جمهوری خواهان قدرت بیشتری یافته و امیدوار شدند که با پشتبانی های دولت امریکا موانع موجود بر سر راه مذاکرات با دولت ایران را بر داشته و در جهت منافع خود بر مشکلات دیرین نفت فایق آیند . آن ها حتی به منظور فراهم کردن زمینه مناسب ، مشارکت شرکت های نفت امریکا را در جریان مذاکرات نفت خواستار شدند . چنان که وزیر خارجه انگلستان طی تلگرافی به سفیر انگلستان در ایالات متحده خاطر نشان کرد : (( هیچ موجبی وجود ندارد که شرکت های امریکایی نیز مورد مشورت قرار نگیرد . شما باید نظریات ما را که با نهایت دقت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته به اطلاع وزارت خارجه امریکا برسانید و اگر اشکالی نمی بینید ، پیشنهاد کنید که نظریه شرکت های امریکایی نیز استفسار شود .)) البته حزب جمهوری خواه امریکا نیز که در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید با این پیشنهاد موفق بود و همواره از منافع شرکت های بزرگ نفتی پشتبانی می کرد . همچنین هیاتی انگلیسی به سرپرستی (( ایدن ))وزیر خارجه طی سفری 9 روزه به امریکا با آیزنهاور رییس جمهوری و                  ((جان فوستر دالس )) وزیر خارجه جدید این کشور ملاقات کرد و پیرامون اختلافات خود با دولت ایران بر سر مسایل نفتی و چگونگی رفع موانع موجود به مذاکره پرداخت . بی تردید پشتبانی امریکا از انگلیس در جریان نفت امتیاز ویژه ای برای دولت انگلستان محسوب می شد و این دولت می توانست با استفاده از آن ، هم چنان بر مواضع سلطه جویانه خود پافشاری کند . سخنان (( آنتونی ایدن )) وزیر خارجه دولت انگلیس گویای این مطلب است : (( در آخرین دور مذاکرات مصدق با ((هندرسن ))به وضوع معلوم شد که امیدی به حصول هیچ گونه توافقی وجود ندارد . هم چنین تاکید این نکته ضروری است که در مذاکرات با مصدق باید ایستادگی کرد ، مماشات با او و انحراف از نقطه نظر های اصلی ، ما را در معرض باج ستانی قرار خواهد داد !! )) چنان که گفته شد دومین طرح مشترک دولت انگلیس و امریکا که در نتیجه رایزنی های امریکا به دولت ایران عرضه شد ، مشابه پیشنهاد قبلی ، شرطی برای مداخله کارشناسان خارجی قایل نمی شد . ضمن این که سه اصل مهم یعنی طرز تعیین غرامت و میزان و نحوه پرداخت آن ، ترتیب فروش و نیز قیمت فروش نفت با قانون 9 ماده ای اجرای ملی شدن تطبیق نمی کرد . چرا که دکتر مصدق خواهان تعیین حدود و میزان غرامت قبل از مراجعه به مرجع بین المللی بود . آن هم مشروط بر این که اساس غرامت ، ارزش اموال و تاسیسات شرکت سابق قلمداد شود . در حالی که دولت انگلیس مدعی بود از دست رفتن کسب و کار شرکت اساس غرامت به شمار آید . این پیشنهاد نیز از سوی نخست وزیر وقت ایران ، دکتر مصدق ، مغایر با قانون ملی شدن نفت و منافع ایران شناخته و رسما رد شد . به این ترتیب پیشنهاد دوم نیز همان سرنوشت پیشنهاد قبلی را به خود گرفت . دکتر مصدق در بخشی از پیام رادیویی خطاب به مردم ایران در این خصوص چنین اظهار داشت : (( هموطنان عزیز تصدیق می فرمایند که اگر اساس غرامت را از دست رفتن چنین کسب و کاری قبول کنیم باید تمام عواید نفت خود را یک سره به عنوان غرامت تسلیم شرکت سابق نماییم . دولت ایران در مقابل ، پیشنهاد کرد که اساس غرامت را ارزش اموال و تاسیسات شرکت سابق در ایران قرار دهند ، زیرا این تنها غرامتی بود که اصول مقرره جهانی ، دولت ایران می توانست قبول کند .)) اما بارد  این پیشنهاد همه چیز پایان نیافت . پیشنهاد رد شده از سوی امریکا مورد تجدید نظر قرار گرفت و گفت مفاد آن با رایزنی های بسیار ، نظر انگلستان را جلب کرد . به موجب پیشنهاد تجدید نظر شده پرداخت غرامت به 20 سال محدود می شد ، ضمن این که اصل پیشنهاد تغییراتی جزیی دیگری یافته بود . اما پیشنهاد تجدید نظر شده نیز از سوی دولت ایران پذیرفته نشد . به نظر دکتر (( محمد علی موحد )) در کتاب   ((خواب آشفته نفت )) ، موضع منفی مصدق در برابر پیشنهاد تجدید نظر شده بریتانیا  امریکا اشتباه بود .

بنابر این پیشنهاد ، بریتانیا از کنترل اداره عملیات در ایران و انحصار فروش در خارج که همیشه در آن اصرار می ورزید چشم می پوشید و این عملیات در نهایت بر عهده یک کنسرسیوم بین المللی گذشته می شد که بریتانیا در آن سهم داشت ولی صاحب امتیاز منحصر کامل نبود !! به زعم دکتر (( موحد )) دکتر مصدق می توانست پیشنهاد مشترک بریتانیا امریکا را با توضیحاتی که در پیرامون آن داده شده بود به عنوان مبنای توافق بپذیرد و کشور را از بلیاتی که پیامد رد آن بود ، مصون نگاه دارد . بارد دومین پیشنهاد مشترک انگلیس و امریکا ، دیگر راهی برای ادامه مذاکرات نفت و امکان دستیابی نقطه نظرات مشترک باقی نماند. (( جان فاستر دالس )) وزیر خارجه آمریکا که رایزنی های خود را بی نتیجه می دید در یک مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشت : ((هیچ انظاری نمی رود که مذاکرات مستقیم در باره مساله نفت با دولت ایران به عمل آید)) امریکایی ها با این اقدام دولت ایران ، تحت تاثیر القائات دولت انگلستان قرار گرفته و در سر نگونی دولت مصدق همداستان شدند . مخالفان داخلی دولت نیز در جهت بحرانی کردن اوضاع دست به اقدامات جدید زده و زمینه مزاحمت های تازه ای را تدارک دیدند . مخالفان دولت در داخل کشور تعدادی از نمایندگان مجلس ، سناتورها ، افسران ارتش و در راس آن ها سر لشکر زاهدی به شمار می آمدند . (( آنتوان ایدن )) در سخنانی ضمن استقبال از تحریکات مخالفان می گوید :

(( اوضاع ایران به طور جدی بحرانی می شد . من در این اندیشه بودم که باید توجه خودمان را به شق دیگر قضیه ، یعنی بر کناری مصدق معطوف نماییم ، نه مصالحه با او ، از طریق دادن امتیاز )) او هم چنین این شعار تند را بارها به زبان آورد که: (( باید به مصدق امان ندهیم و او را آسوده نگذاریم ! )) دکتر مصدق در مواجهه با این جریان ، در نطقی رادیو یی خطاب به ملت ایران از هم صدایی مخالفان خود در مجلس شورای ملی با بیگانگان سخن به میان آورد و مردم را به اظهار نظر در خصوص ابقا یا انحلال مجلس فرا خواند . وی گفت :  (( متاسفانه در مجلس شورای ملی هم کانونی برای پیشرفت مقاصد شوم بیگانگان تشکیل شده است . در این مجلس گروهی از مخالفان و ایادی سیاست بیگانه با بعضی از منحرف شدگان می کوشند که زمام امور را به دست دولتی بدهند که بتواند مطامع بیگانگان و منافع آنان را تامین کند وکلای اقلیت هر روز به نحوی در کار دولت و مجلس کارشکنی می کنند مجلس در خلال ماه های اخیر به صورت هسته مرکزی و پایگاه اصلی اخلال گری ها در آمده است با وضع کنونی مجلس امید هیچ گونه موفقیتی در مبارزه ملت ایران نیست و دولت ناچار است از شما مردم وطن پرست تقاضاکند عقیده خود را در ابقا یا انحلال آن صریحا اظهار کنید .. )) . دلیل این که مصدق در نطق رادیویی خود چنین تقاضایی را از مردم کرد ، این بود که می دید دولت موقعیت خود را در بین مجلسیان از دست داده است و در این شرایط نمی تواند به عنوان نخست وزیر یک کشور طرح ها و برنامه های خود را عملی سازد . البته این تقاضا محمل قانونی نداشت و به نوعی مخالف اصلی 48 قانون اساسی بود که به موجب آن انحلال مجلس از حقوق سلطنت و شاه شمرده می شد . اما مصدق نمی خواست از شاه چنین تقاضایی کند . تصمیم نخست وزیر به همه پرسی با مخالفت تعدادی از شخصیت های سیاسی و علمای دینی از جمله آیت ا. کاشانی  روبرو شد . وی طی پیامی در اعتراض به این تصمیم خاطر نشان کرد : (( رفراندوم می کنند که رژیم مملکت را معین سازند و الا در مملکتی که رژیم آن معین و قانون اساسی دارد و حکومت آن مشروط است ، هیچ راهی برای فرار از استیضاح و دست زدن به رفراندوم نیست .))

مصدق برای عملی کردن طرح خود در پی راه حل بر آمد . استعفای عدهای از نمایندگان طرفدار دولت راه حلی بود که از سوی حامیان مصدق پیشنهاد شد . در این صورت مجلس تعطیل شده آن گاه برای تجدید انتخابات و انحلال مجلس ، رفراندوم صورت می گیرد . سر انجام با استعفای 52 تن از نمایندگان مجلس اجرای طرح انحلال ، زمینه هموار به خود گرفت .

همه پرسی در روزهای 12و 19 مرداد ماه به ترتیب در تهران و شهرستان ها با قریب دو میلیون شرکت کننده انجام و در نتیجه مجلس شورای ملی منحل شد . دکتر مصدق نیز شاه را از نتیجه همه پرسی مطلع کرد و صدور فرمان انتخابات دوره هجدهم مجلس شورای ملی را از وی خواستار شد .

 

ـــــــــــــــ

 فتوابرای تحریم همه پرسی

تصمیم دکتر مصدق به اجرای طرح همه پرسی جهت ابقا یا انحلال مجلس شورای ملی به نوعی مخالفت تعدادی از رجال دینی کشور را بر انگیخت . آیت ا.. بهبهانی در بخشی از نامه خود خطاب به مجری این طرح نوشت : ((با آن که این جانب از دخالت در امور سیاسی خودداری دارم ولی به جهت حفظ نوامیس دینی و ملت و مملکت و ایفای به وظایف مقامی عرض می نمایم که این عمل اساس مشروطیت را متزلزل و باعث ضعف و انحطاط ابدی و روحی مجلس و قانون اساسی است و))

آیت اکاشانی نیز طی اعلامیه ای در مخالفت با آن خاطر نشان کرد:

((شرکت در رفراندوم خانه بر انداز که با نقشه اجانب طرح ریزی شده مبغوض حضرت ولی عصر (عج) و حرام است . البته و البته هیچ مسلمان وطن خواهی شرکت نخواهد کرد .))

 


ابران ونفت

ملی شدن نفت

برای بررسی دلایل پیروزی اراده ملی شدن صنعت نفت باید حوادث منجر به آن را از مهر ماه سال 1328 هجری شمسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم . زمانی که انتخابات مجلس به یکی از صحنه های چالش بین حکومت و مردم تبدیل شده بود . علی رغم استقرار نظام مشروط در ایران جز ادوار نخستین که البته آن هم گرفتار مشکلاتی بود ، روند انتخابات از سلامت برخوردار نبود و کار به جایی رسید که در اغلب دوره ها اعضای مجلس قبل از انتخابات مشخص بودند و اوج این سیاه کاری رامیتوانیم درتحمیل نمایندگان مجلس 13 به مردم مشاهده کنیم . این شرایط کمابیش تا دوره 15 ادامه داشت و در همین زمان بود که اعتراضات علنی روشن فکران و سیاسیون در این زمینه آغاز شد و در 22مهر ماه صدای اعتراضات به پشت پنجره های  کاخ سلطنتی رسید . در این زمان که شاه برای سفر به امریکا آماده می شد و وزیر کشور هم می خواست همچون گذشته مجلس در شرف تاسیس 16 را از افراد مورد نظر در بار پر کند ، جماعتی از سیاسیون ، تجار و دانشجویان ، به رهبری دکتر مصدق وارد کاخ سلطنتی شدن تابه نبود انتخابات آزاد اعتراض کنند .و معترضین کمیته ای متشکل از 12 تن به سرپرستی دکتر مصدق انتخاب کردند تا با هژیر وزیر دربار گفت و گو کنند . اعتراضات در باغ کاخ سلطنتی چنان مؤثر بود که هژیر وعده داد تا به بی نظمی های انتخاباتی پایان دهد . انتخابات در بیستم اسفند 1328 برگزار شد که راه یابی و پیروزی کاندیداهای ملی و آیت اکاشانی در تبعید را به عنوان نماینده مردم تهران به همراه داشت . مردم استقبال کم نظیری از آیت ا کاشانی کردند ، تمامی مبارزان ضد استعماردر یک صف واحد قرار گرفته و مجلس شانزدهم کار خود را آغاز کرد .ائتلاف ضد استعماری از آغاز نگاه ویژه ای به مسئله نفت در ایران وسعی جدی در حل آن داشت ، چرا که مسئله نفت از مدتها قبل توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده بود قرارداد 1933 که تلاشی برای کسب اعتبار داخلی و خارجی برای استعمارگران نفتی بود نتوانست مطالبات واقعی ایرانیان را در این زمینه برآورده سازد . پس از آن قرارداد گس گلشائیان نیز درعمل حقوق ملت ایران را برآورده نکرد تمام این نارضایتیها وقتی شدید تر شد که در صحنه جهانی قراردادهای نفتی ، بخصوص بین شرکتهای امریکایی و دیگر کشورهای صاحب نفت ، قراردادها رو به تعدیل و تقسیم عواید به صورت مساعی می رفت و اخبار آن در ایران نیز منتشر می شد که این مسئله نیز در ترغیب مردم برای مطالبه حقوق خود بسیار مؤثر بود. مؤلف کتاب ((فتور و سقوط امپراطوری بریتانیا )) در اثر خود ، قرارداد 50-50 شرکت امریکایی آرامکو و عربستان سعودی را یک انقلاب تعدیل کننده سیاسی اقتصادی تعبیر می کند که اثر آن بر کشور های خاورمیانه کمتر از تاثیر اعطای استقلال به کشور های هند و پاکستان در شبه قاره هند نبوده است . در ایران ، اراده ملی کردن نفت از آذرماه سال 1329 با نطق مهم دکتر مصدق در مجلس علنی شد . نطق آتشین دکتر مصدق از جانب افکار عمومی ، روزنامه ها و احزاب مورد استقبال قرار گرفت که تظاهرات و راه پیمایی های متعددی را به دنبال داشت . آیت ا.کاشانی همه مسلمانان صادق و شهر وندان میهن پرست را تشویق کرد تا به مبارزه ملی کردن صنعت علیه دشمنان اسلام و ایران بپیوندند . مصدق نیز در سنگر تاثیر گذار مجلس طرح ملی شدن صنعت نفت را ابتدا در کمیسیون نفت مجلس که خود ریاست آن رابه عهده داشت مطرح کرد و در 24 اسفند در مجلس شورای ملی آن رابه تصویب رساند . به این ترتیب ، یک اقلیت پارلمانی کوچک که از پیشتبانی افکار عمومی برخوردار بود ، آنچنان نمایندگان سلطنت طلب و طرفداران انگلیس را ترساند که آنها نتوانستند مطابق میل خود رای دهند و سرانجام در 29 اسفند ماه ، مجلس سنا نیز در آخرین روزکاری خود در سال 1329 تصمیم کمسیون نفت را تصویب کرد و ((به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی ، صنعت نفت در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شد .)) به این ترتیب نفت ، این عظیم ترین سرمایه کشور باپشتیبانی آیت ا کاشانی و با پایمردی مصدق و یاران اندک اما با اراده اش درمجلس شانزدهم ملی اعلام شد که خاطره خوش آن تا امروز و تا همیشه در ذهن ایرانیان ماندگار خواهد بود .مشکلات و مصائبی که از بابت ((نه ))گفتن به استعمار انگلیس بعدها به سر ایرانیان آمد بسیار ملال آور بود ، اما با این حال نتوانست شیرینی این پیروزی بزرگ را از بین ببرد . نفت ایران در جریان جنگ اول جهانی توان جنگی فوق العاده ای را به ابر قدرت استعمارگر انگلیس بخشیده و این کشور را برآن داشت تا هر چه بیشتر صنایع نفت را در اختیار گیرد ، تا جایی که اشغال ایران در جنگ دوم جهانی به وسیله متفقین ، در اصل برای حفظ منافع آنان یعنی نفت در مقابل نفوذ آلمانیها بود . سقوط رضاخان ملت ایران را کم کم به اهمیت و حساسیت موضوع واقف ساخت . در اواخر سال 1322 هجری شمسی آمریکاییها پا به میدان گذاردند تا امتیاز نفت شمال را دریافت کنند که ناگاه مذاکرات آنان با دولت ایران در مجلس چهاردهم انعکاس یافت و جنجالی بزرگ به پا کرد همزمان شورویها که به مناسبت موقعیت جغرافیای خود را ذی حق در نفت شمال ایران می دانستند وارد مذاکره شدند . انگلیس که بارقبای جدید سر سختی مواجه شده بود برای حفظ تسلط انحصاری ، باکمک ایادی آشکار و نهان خود مشغول زمینه سازی شد . تصمیمی که مجلس چهاردهم در مقابل در خواست آمریکا و شوروی گرفت ، به عنوان سیاست موازنه منفی تلقی شد . بر اساس این تصمیم قرار شد که امتیاز جدیدی در مورد نفت به هیچ کشوری داده نشود و در نتیجه انگلستان که منابع عظیم نفت ایران را در اختیار داشت ، همچنان قدرت فائق در منطقه و مسلط بر ایران باقی ماند . اما این موقعیتی نبود که دلخواه ملت ایران باشد . به همین دلیل از سوی یکی از نمایندگان مجلس چهاردهم طرح الغای قرارداد نفت جنوب به میان آورده شد . انگلیس برای این مبارزه به مقابله پرداخت و مسئله تغییر قانون اساسی در جهت تحکیم قدرت شاه با تشکیل مجلس مؤسسان ،مجلس سنا ، تقویت سپهبد رزم آرا در ستاد ارتش ایران ، ایجاد حادثه 15 بهمن 1327 ((ه. ش ))و تعطیلی مطبوعات ، محدودیت احزاب و تبعید آیت ا. کاشانی از آن جهت پیش آمد که مبارزه ضد استعماری ملت ایران متوقف شود ، اما پیدایش اقلیت مجلس پانزدهم و طرح چند استیضاح علیهدولت و مخصوصا جلوگیری از تصویب قرارداد گس- گلشائیان در مجلس پانزدهم و فعالیت شدید و خستگی ناپذیر فدائیان اسلام ، تشکیل جبهه ملی و حمایت شدید آیت ا سید ابوالقاسم کاشانی از نهضت ، مجموعا سنگر مستحکمی از ملت مسلمان ایران در مقابل سیاست انگلیس به وجود آورد . این مبارزه به مجلس شانزدهم کشیده شد و در عین حال تمام اقشار ملت از دانشجو، بازاری، اداری ، روحانی ، ارتشی  وارد مبارزه شدند . سپهبد رزم آرا آخرین مهره ذخیره و سر شناسی بود که استعمار انگلیس می توانست وارد صحنه سازد ، اما با قتل او در سال 1329 ه.ش به وسیله فدائیان اسلام ، عملا قدرت و حاکمیت به دست ملتی افتاد که بسیاری از موانع را سر سختانه در هم شکسته بود . اما با توجه به وضع جهان در آن زمان تجربه کافی از بعضی چهره های فریبکار وتوافقها و نیرنگهای قدرتهای بزرگ را نداشت . موقعیت جهان در آن زمان به گونه ای بود که اکثریت از کشور ها مستقیما تحت استعمار کهن بودند . مجموع کشورهای مستقل آن روز جهان که عضو رسمی سازمان ملل متحد بودند از 60 کشور تجاوز نمی کرد . یعنی حدود یکصد کشوری که بعد از آن تاریخ به استقلال رسیده اند در آسیا افریقا ، امریکای لاتین رسما تحت سلطه استعمار گران و غارتگران بین المللی و در اسارت بودند درجهان پر از ظلم و ستم آن روز که بریتانیای کبیر نخستین و برزگ ترین قدرت استعماری را تشکیل می دادو قیام ملت مسلمان ایران بسیاری اهمیت داشت ، همه محافل سیاسی و اقتصادی مجامع ملی و بین المللی سازمانهای خبری و مطبوعاتی در چهار گوشه جهان چشم به ایران دوخته بودند . در همان تاریخ جواهر لعل نهرو نخست وزیر هندوستان در مقابل یکصد هزار هندی در دهلی نو نطق 2 ساعته ای را در زیر باران تند و شدید ایراد کرد و گفت :

آسیا بعد از چهار سال صد سال خمودگی و سستی ، امروز دو باره قد علم کرده و مساعی و فداکاریهای ایران در مورد ملی کردن صنعت نفت دنیا را تکان داد . ایرانیان که از تصرف ثروت خود محروم بودند می خواهند اموال و حقوق خود را در دست بگیرند . من از افکار بر جسته دنیا که در این روزها از ایران دیدن کرده ولی فراموش می کنند که آسیا با چه سرعتی به سوی تحول پیش میرود متحیر و متعجب هستم .(روزنامه اطلات 7564)

ملت ایران در چنین شرایطی برای در هم کوبیدن پیر فرتوت استعمار به پا خاست و شریان حیاتی قدرت جهانخوار را که نفت بود قطع کرد و گزارشهای مربوط به این رویداد ، همه حوادث دیگر جهان را تحت الشعاع قرار داد.

 


ارنباطات اتسانی

روابط سالم انسانی چگونه شکل می‌گیرد‌‌؟

روابط سالم انسانی چگونه شکل می‌گیرد‌‌؟

روابط سالم بین فردی سلامت و شادابی را به همراه دارد. مطالعات نشان می‌دهد انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگران دارند، استرس کمتری را تجربه می‌کنند و شادتر هستند. طبیعتا در هر رابطه صحیح و انسانی رعایت یکسری اصول اولیه ضروری می‌باشد. در اینجا به چند اصل مهم اشاره شده است :
1- انتظارات واقع گرایانه‌ای از طرف مقابل داشته باشید.
هیچ کس دقیقا همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه افراد با اعمالشان شما را نا امید می‌کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید.
2 - با یکدیگر صحبت کنید. گفتگوی سالم یکی از ارکان ارتباط سالم است.
بدین معنا که :
ـ برای خود وقت بگذارید.
ـ شنونده خوبی باشید. وقتی طرف مقابل مشغول صحبت است تنها به صحبتهای او گوش دهید و به پاسخ خودتان نیندیشید.
ـ با گوش جان صحبت‌های طرف مقابل را بشنوید. گاه افراد در گفته‌هایشان احساسی را بیان می‌دارند که تنها با گوش شنیده نمی‌شود و بایستی قلب خود را نیز برای آن بکار بگیرند.
ـ سوال کنید. اگر احساس می‌کنید نکته‌ای را از گفته‌های طرف مقابل متوجه نشده‌اید از او بخواهید تکرار کند.
علاقمندی خود را به شنیدن مطلب نشان دهید.
ـ تبادل اطلاعات کنید. مطالعات نشان می‌دهد تبادل اطلاعات برای شروع ارتباط مفید می‌باشد. در بیان خود و اطلاعاتتان راحت باشید ولی متوجه باشید که در آغاز طرف مقابل را با انبوهی از مطالب دچار سردرگمی‌نکنید. یک رابطه سالم، گفتگوی سالم می‌طلبد.
3 - انعطاف پذیر باشید.
بسیاری از ما سعی می‌کنیم افراد و موقعیتها را تابع خواسته‌های خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل می‌کنند ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی، غم و حتی خشم می‌کنیم. در یک رابطه سالم رشد و تغییرات هر یک از طرفین مجاز می‌باشد.
4 - مراقب و متوجه خود باشید.
رضایت خودتان را در یک رابطه نادیده نگیرید. رابطه سالم دوجانبه است و هر دو نفر بایستی از آن احساس رضایت کنند.
5 - راسخ و ثابت قدم باشید.
چنانچه مسئولیتی را می‌پذیرید، آن را بطور کامل به پایان برسانید. در یک رابطه سالم ثبات و مسئولیت پذیری از شرط‌های اساسی به شمار می‌آید.
6 - به شکلی منصفانه بحث کنید.
بسیاری از ارتباطات تعارضاتی را نیز به همراه دارد. این بدان معنا نیست که شما به عقاید یکدیگر احترام نمی‌گذارید بلکه بدین معناست که مسئله‌ای دارید :
ـ برای گفتگو و مذاکره درباره مسئله موجود وقت مناسبی را تعیین کنید.
توجه داشته باشید که گفتگوهای دشوار را زمانی که خسته یا عصبانی هستید آغاز نکنید. با توافق طرف مقابل زمان مناسبی را برای گفتگو درباره مساله موجود انتخاب کنید. یک رابطه سالم بر مبنای احترام متقابل پایه ریزی شده است.
ـ ایراد نگیرید و سرزنش نکنید. به موضوع حمله ببرید نه به شخص. یک گفتگوی ملایم را به شکلی قاطعانه و با گفتن کلمه " من " آغاز کنید. چگونگی ناراحتی خود را از مساله بیان نمایید. و هرگز کلمه تو یا شما را به منظور سرزنش و تحقیر طرف مقابل بکار نبرید. در یک ارتباط سالم سرزنش جایی ندارد.
ـ به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود اجازه بروز ندهید. به دیگران فرصت دهید درباره خودشان صحبت کنند. یک رابطه سالم به افراد حق بیان می‌دهد.
ـ از موضوع بحث خارج نشوید. حول یک موضوع مشخص بحث و گفتگو کنید و هر موضوعی که شما را آزرده ساخته و ارتباطی با موضوع فعلی ندارد پیش نکشید. یک رابطه سالم اشتباهات را می‌پذیرد.
ـ با مفروضات خود نتیجه گیری نکنید. وقتی با کسی صمیمی‌می‌شوید هرگز بر پایه فرضیات خود نتیجه گیری نکنید. شما احساسات و افکار طرف مقابل را بخوبی نمیشناسید. یک رابطه سالم همه جوانب را می‌سنجد.
ـ اگر احساس کردید به کمک فرد دیگری احتیاج دارید از وی کمک بگیرید. در صورتی که نتوانستید مسائل خود را با طرف مقابل به شیوه‌ای صحیح حل نمایید حتما از فردی مثل مشاور، والدین، افراد با تجربه دیگر و افراد قابل اعتماد کمک بخواهید. یک رابطه سالم از تقاضای کمک نمی‌هراسد.
ـ بخاطر بسپارید همیشه پایان گفتگوها حل کامل مسئله نیست. خود را برای پایان ناموفق و یا بینابین آماده کنید. یک رابطه سالم پیروی کورکورانه و یا توافق کامل را طلب نمی‌کند.
ـ نسبت به دیگران خرده گیر نباشید. البته شما نمی‌توانید هر چیز و هر کس را بپذیرید ولی در عین حال خرده گیر هم نباشید. این کار از انرژی‌های شما می‌کاهد. مطالعات نشان می‌دهد هر چه بیشتر خوبی‌های دیگران را ببینید و کشف کنید، روابط بهتری برقرار خواهید نمود.
رابطه سالم با سوء تفاهم و زخمهای گذشته ارتباطی ندارد.
ـ بخاطر بسپارید هدف از گفتگو، پیروز شدن هر دو نفر است. ارتباط سالم بر مبنای برنده و بازنده استوار نیست.
یک رابطه سالم دارای دو برنده است که هر یک با کمک دیگری به دنبال پاسخ مسئله می‌گردد.
ـ شما قادرید ارتباط خود را قطع کنید. شما می‌توانید خود را از یک رابطه بیرون کشیده و به ارتباط خود پایان دهید.
مطالعات نشان می‌دهد اگر چه در یک ارتباط موثر وفاداری اصل مهمی‌است اما یک ارتباط سالم به اکنون می‌اندیشد نه امیدواری نسبت به یک ایده‌آل احتمالی در آینده.

7 - محبت و صمیمیت خود را نشان دهید.
صمیمیت نقش بسیار مهمی‌در ارتباطات بین فردی دارد. یک رابطه سالم احساسات صمیمانه و دوستانه را می‌طلبد.
8 - تعادل زندگی خود را حفظ کنید.
در همه امور تعادل خود را حفظ کنید و به هر یک از افراد و مسایل زندگی خود سهم مناسبی را اختصاص دهید. یک رابطه سالم وابستگی شدید و عادت گونه را نمی‌پذیرد.

9- به خود فرصت دهید.
دوست شدن و ایجاد یک رابطه سالم یکباره اتفاق نمیافتد. بخصوص وقتی در محیطی جدید مثل دانشگاه و خوابگاه قرار می‌گیرید. نزدیک شدن به افراد جدید کمی‌دشوار به نظر می‌رسد. ولی بخاطر بسپارید آشنا شدن با افراد کمی‌طول می‌کشد. ایجاد یک رابطه سالم نیاز به زمان دارد.

10 - خودتان باشید.
اگر بتوانید در برخوردهایتان خودتان باشید و نقش بازی نکنید بسیار دلچسب تر و مقبول تر خواهید بود. چنانچه خود را زیر نقاب پنهان کنید بالاخره دیر یا زود خود واقعی تان آشکار خواهد شد و به روابط شما لطمه خواهد زد. یک رابطه سالم با انسانهای واقعی ساخته می‌شود نه با تصورات.
خنده و سلامتی
زندگی روزانه ما سرشار از فراز و نشیب‌هایی است که موجب نوسان روحیه ما می‌شود. رویدادها زمانی ما را غمگین و ناراحت کرده و گاهی باعث شادی ما می‌گردد. ابراهام لینکلن گفته است : اغلب مردم تقریبا به همان اندازه‌ای شاد هستند که انتظارش را دارند. در واقع آنچه که در زندگی ما رخ می‌دهد آنقدر‌ها تعیین کننده شادی ما نیست بلکه بیشتر نوع واکنش ما به رخدادهاست که نقش تعیین کننده دارد. از آن جایی که انسان افکار و اندیشه‌های خود را برمی‌گزیند الزاماً تعیین کننده میزان شادی‌های خویش است.
تحقیقات نشان داده‌اند که خنده نه تنها سبب نشاط افراد می‌شود بلکه سلامت آنها را نیز تضمین می‌کند. خنده سیستم ایمنی بدن را مقاوم ساخته و توانایی بدن را در مبارزه با عفونت افزایش می‌دهد. از طرفی باعث کاهش سطح هورمون‌های استرس زا شده و از تاثیر گذاری آنها بر روی سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند. خنده باعث افزایش ترشح اندورفین از مغز می‌شود، ماده‌ای که نقش تسکین دهنده را در دردها و رنج‌های ما دارد. ترشح اندورفین علاوه بر افزایش توان ما در برابر مقاومت در مواجهه با استرس‌ها و ناراحتی‌ها موجب افزایش بازدهی سیستم تنفسی ما می‌شود و تاثیر آن درست مثل زمانی است که به ورزش دو پرداخته‌ایم.
هنر شاد بودن مستلزم توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاهترین زمان ممکن پس از وقوع آنهاست اگر دقت کنید می‌بینید که کودکان بطور طبیعی و بدون توجه به اطراف و یا احساس خجالت تقریبا به همه چیز می‌خندند گویی می‌دانند که خندیدن آنها را سالم و متعادل نگه می‌دارد. برای شاد بودن باید بر افکار شاد متمرکز شویم. هر چند ما غالبا برعکس عمل می‌کنیم، یعنی تعریفها و تمجیدها را ناشنیده می‌گیریم و حرفهای نا خوشایند را مدتها در ذهن نگه می‌داریم. لازمه شاد زیستن جستجوی زیباییها و خوبی‌هاست. یکی زیبایی منظره را می‌بیند و دیگری کثیفی پنجره را. گاهی می‌توانیم در مواجهه با استرس‌های محیطی با رفتارهایی مانند صحبت‌های خنده دار علاوه بر کاهش استرس، محیط را برای بررسی مشکل واقعی و پیدا کردن راه حل مهیا کنیم. راه دیگر این است که سعی کنیم همیشه لبخند به لب داشته باشیم، هر چند طرف مقابل ما اخمو باشد ! شما برای شاد زیستن چه می‌کنید‌‌؟
چگونه دوستان خود را یاری کنیم‌‌؟
دوستان در مواجهه با مشکلات یکدیگر غالبا به یاری هم می‌شتابند. شما تا چه حد در کمک به دوستانتان موفق بوده‌اید؟
چه عواملی در این زمینه موثر است؟
اولین و مهمترین نکته برای یاری کردن دوستان گوش کردن فعالانه است. چیزی که معمولا به سادگی از کنار آن می‌گذریم. گوش کردن فعالانه یعنی تمرکز و توجه به افکار، صحبت‌ها و احساسات فرد، بطوری که بتوانیم از دیدگاه او به موضوع نگاه کنیم. در صورتی که ما به جای گوش کردن در این فکر باشیم که چه راه حلی به او پیشنهاد کنیم نمی‌توانیم شنونده خوبی باشیم و از طرف دیگر وقتی او هنوز فرصت فکر کردن به مشکل و بیان کاملاحساساتشرا پیدا نکرده نصیحت‌های ما هر چند هم که صادقانه باشد نمی‌تواند موثر واقع گردد. شاید فکر کنید گوش کردن کاری انفعالی و بی اهمیت است. اما باید گفت که ما با گوش دادن صمیمانه با فرد مقابل ارتباط برقرار می‌کنیم. برای این منظور بهتر است مستقیما به او نگاه کنیم. در صورت لزوم از او توضیح بیشتری بخواهیم. گاهی گفته‌های او را خلاصه و به او منعکس کنیم تا هر دو مطمئن شویم که موضوع را درست فهمیده‌ایم و یا با پرسیدن سوال به او کمک کنیم تا به صحبتهایش بیشتر دقت نماید. در صورتیکه او پیشنهادات ما را رد و یا بحث و جدل کند باید از خود بپرسیم آیا به دقت به او گوش کرده‌ایم و یا با گرفتن ژست نصیحت گر او را نادیده گرفته و یا بجای صحبت در مورد مشکل او به طرح نکته بعدی ایجاد فضایی است که در آن مسائل خود پرداخته‌ایم‌‌؟ نکته بعدی ایجاد فضایی است که در آن دوست ما بتواند احساسات خود اعم از ناراحتی، ناکامی، عصبانیت یا ناامیدی را ابراز کند. ما معمولا سعی می‌کنیم با اطمینان بخشی که همه چیز بهتر خواهد شد ابراز احساسات او را قطع کنیم و کاری کنیم او هر چه زود تر احساس بهتری داشته باشد. باید توجه کرد که افراد قبل از اینکه بدانند با احساساتشان چه کنند نیاز دارند که آن را کاملا ابراز نمایند. سوالاتی مثل " وقتی آن اتفاق افتاد چه احساسی داشتی‌‌؟ " به آنها کمک می‌کند تا احساسات خود را در آن موقعیت لمس و بیان کنند. مرحله دیگر فکر کردن درباره راه حلهای مختلف برای حل مشکل و بررسی دقیق آن است. هر چند کسی که به علت مواجهه با مشکلات دچار آشفتگی و پریشانی شده غالبا نمی‌تواند به راه حلهای مختلف بیاندیشد ولی واقعیت این است که برای رفع هر مساله می‌توان به شیوه‌های گوناگونی دست یافت که گاهی برخی از آنها با اهداف اصلی فرد در تعارض است. در هر صورت هر چه قدرت انتخاب بیشتری داشته باشیم احتمال رسیدن به راه حل صحیح بیشتر .است
آخرین نکته‌ای که باید توجه کرد این است که هر چند راه حلهای پیشنهادی ما ممکن است مفید و موثر باشد، اما مهم اینست که با شرایط فرد متناسب بوده و تصمیم گیرنده نهایی خود او باشد. تا وقتی او خود انتخاب نکند و متعهد به اجرای این تصمیم نشود مشکل همچنان وجود خواهد داشت. گاهی ممکن است دوست ما پس از صحبت کردن احساس بهتری نداشته و همچنان ناراحت باشد. در این شرایط ما نمی‌توانیم با پذیرش و تایید احساساتش و انعکاس این موضوع او را کمک کنیم. گاهی نیز درگیر دوستی می‌شویم که توجه هدفمندی به مشکل خود نمی‌کند و تلاشی در جهت پیدا کردن راه حل ندارد و فقط با مراجعه مداوم به ما درباره مشکل واحدی صحبت می‌کند. در این موارد بهتر است او را برای مراجعه به مشاور تشویق کنیم.
غمگینی‌ها و افسردگی‌ها و شیوه‌های مواجهه با آن چگونه می‌توانید بر افسردگی غلبه کنید‌‌؟
تقریبا همه افراد در طول زندگی خود چنین احساساتی را تجربه می‌کنند اگر شما هم اکنون در چنین شرایطی هستید راهکارهای زیر به شما کمک می‌کند تا بر این احساسات غلبه کنید.
از رختخواب خارج شوید :
یکی از کارهای مهمی‌که می‌توانید انجام دهید بیدار شدن در صبح‌ها در موعد مشخص است (حتی در تعطیلات آخر هفته). ترجیحا ساعت 7 صبح یا زودتر پیشنهاد می‌شود. داشتن نظم به کارکرد طبیعی بدن شما کمک کرده و در نتیجه احساس‌های بهنجاری خواهید داشت.
نور :
نور به بهتر شدن کارکرد بدن کمک می‌کند. بنابراین به محض بیدار شدن خود را در معرض نور قرار دهید. پرده‌ها را به کناری بزنید تا نور بیشتری به درون خانه بتابد. از آن بهتر هر چه سریعتر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشید قرار گیرید.
حرکت :
فعال باشید، اکسیژن جذب کنید ! به این معنی که بیدار شده و به مدت 5 الی 10 دقیقه در اتاق راه بروید و در صورت امکان دوچرخه سواری کنید. ورزش ملایم به جریان خون کمک کرده و اکسیژن بیشتری را به بدنتان (بویژه مغز) می‌رساند و هشیاری و سرزندگی را در شما بهتر می‌کند.
صبحانه :
صبحانه خود را با پروتئین (تخم مرغ، کره، بادام زمینی، آجیل، پنیر) شروع کنید. هنگامی‌که بیدار می‌شوید اندام‌های بدن شما جهت تامین نیروی لازم آماده جذب غذا بویژه پروتئین‌هاست. برای متعادل کردن وعده‌های غذایی اصلی تان یک عدد پرتقال یا سایر میوه‌های تازه و نیز حبوبات یا نان گندم را نیز به رژیم غذایی تان اضافه کنید.
با کسی صحبت کنید :
یکی از سریع ترین راه‌ها برای مبارزه با افسردگی ایجاد ارتباط با دیگران است. نباید فکر کنید که به هنگام افسردگی باید از دیگران دوری کرد. بنابر این مسئله را برای خود آسان بگیرید با کسی که دوستش دارید در مورد موضوعی لذت بخش صحبت کنید و بنابراین با همدیگر دادوستد داشته باشید و خود را مجبور کنید به کسانی که در کلاس کنارتان نشسته اند، به همسایه‌های خود و به هر کسی که اطرافتان باشد "سلام" کنید.
مصرف قند و کافئین را محدود کنید :
قند در آغاز نیروی خوبی به شما می‌دهد اما بعد از یک ساعت قند خون کاهش می‌یابد و وقتی قند خون پایین باشد شما نیز احساس نامطلوبی خواهید داشت.
مصرف کافئین در دراز مدت موجب افسردگی می‌شود. سعی کنید که صبح‌ها کمتر از قهوه و شیرینیهای کافئین دار استفاده کنید. قهوه برای ساعتی موجب افزایش هشیاری شما می‌شود. اما بعد از مدتی وضعیتی متضاد به بار می‌آورد.
چرخه کافئین قند :
براحتی می‌توان در دام چرخه کافئین قند گرفتار شد. خوردن قهوه، نوشیدنی‌های کافئین دار یا شیرینی‌های کافئین دار جهت بیدار ماندن، شما را در دام چرخه کافئین قند گرفتار خواهد کرد. علاوه بر اینکه این چرخه موجب غمگینی می‌گردد، عوارضی دیگر از قبیل وابستگی، تغذیه نامناسب و چاقی را نیز بدنبال دارد که خود اینها نیز موجب احساس غمگینی بیشتری می‌گردند.
از غذاهای فیبردار استفاده کنید :
مواد فیبری باعث می‌شوند که غذا در نظام گوارشی به اندازه مناسب جذب شده و نیرویی پایدارتر تولید گردد. غذاهایی که خیلی سریع جذب می‌شوند، جریان سریعی از انرژی را تولید میکنند که در نهایت این حالت ممکن است با افسردگی دنبال گردد. از طریق خوردن یک پرتقال یا گریپ فروت و نه فقط نوشیدن آب آنها
اعمال عادی :
با هدف کمک به شکستن غمگینی، رفتارهای عادی خود را تغییر دهید، می‌توانید ترکیب جدیدی از لباسها را انتخاب کنید. بجای استفاده از وسایط نقلیه، پیاده روی نمایید. شیوه رفتاری جدیدی را انتخاب کنید و در مکانی دیگر غذا بخورید. باغبانی کنید، به ورزش بروید، جهت کمک به تغییر رفتارهای عادی کارهایی متفاوت انجام دهید. برای این کار شما در چند روز اول نیازمند به کمک هستید. کسی باید به شما کمک کند تا عادت‌های خوب را در خود ایجاد کنید. از رختخواب بیرون بیایید. در معرض نور قرار بگیرید. صبحانه خوبی داشته باشید و کسی که به شما در فعالتر شدن کمک کند. یک راه خوب، بستن قرارداد با یک دوست و یا دوستانی است که می‌خواهند شاهد تغییر شما باشند. شاید به نظر شرم آور برسد اما آن دوستان می‌خواهند شما را سالم و شاد ببینند و نه افسرده و دچار مشکل با اطراف. میتوانید مواد فیبری مورد نیاز را وارد بدنتان کنید. سبزیجات و میوه‌های تازه و غلات و حبوبات را نیز مصرف کنید.
توجه: اگر احساس می‌کنید که بیش از سه یا چهار روز به یاری فردی دیگر نیازمند هستید، بهتر است با یک مشاور یا روان درمانگر تماس حاصل کنید، شما نمی‌خواهید که دوستان خود را خسته کنید.
وانمود کنید :
لبخند بزنید و تظاهر کنید که خوشحال هستید، راست بایستید و قامت خمیده و افسرده وار به خود نگیرید.
تحقیقات نشان میدهد وانمود کردن به تجربه یک حالت عاطفی واقعا آن حالت را در شما ایجاد میکند. افراد ترش رو، غمگین تر هستند و بنابراین عوارض افسردگی در آنها چندین ساعت بطول می‌انجامد.
بنابراین بخندید : به خودتان، به دیگران (به شکلی که باعث ناراحتی آنها نشود) حتی به درختان، سگها و گربه‌ها، با اطمینان به هنگام احساس غم بخندید.
کوشش اضافی در شکست غم به شما کمک خواهد کرد. لباسهای روشن و شاد بپوشید و وانمود به شاد بودن بکنید. بعداً شما خود را خوشحال خواهید یافت.
به دنبال طنز و شوخی باشید :
فیلمی‌خنده‌دار ببینید، کتاب طنز بخوانید و به یک نوار کمدی گوش دهید. هر گاه فیلم خنده داری دیدید، برای خودتان یکی داشته باشید هرگاه احساس کردید که غمگین می‌شوید بطور آگاهانه برای استفاده از آنها تصمیم بگیرید. شعر و آواز خواندن نیز می‌تواند مفید باشد این کار را انجام دهید.
ورزش :
تاکید مجدد بر ورزش، ارزش آنرا مشخص می‌کند. ورزش راهی بزرگ برای شکستن افسردگی است.
پیاده روی کنید، دوچرخه سواری کنید، به شنا بروید، اجازه ندهید که حالت غمگینی درونتان به شما بگوید " من آن را دوست ندارم " انجام هر کار سازنده می‌تواند برایتان مفید باشد.
در خاتمه چنانچه با انجام توصیه‌های فوق همچنان در غمگینی بسر می‌برید با مشاوران مرکز مشاوره تماس حاصل نمایید.
پیام مشاور شماره 8 - سال دوم اردیبهشت ماه 1382

 

سال86 سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

 سال 86: سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی»

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایشان عید نوروز را به عنوان «جشن ملی ایرانیان» به فرد فرد ملت ایران، تمامی ایرانیان در سراسر جهان و همه ملتهایی که نوروز را جشن می‌گیرند، تبریک گفتند و با اشاره به زیبایی‌های فراوان جشن ملی نوروز، افزودند: مستحکم کردن روابط و پیوندهای عاطفی، شادی و طراوت دلها و نو کردن محیط زندگی از جمله خصوصیات "زیبا، نجیبانه و مهربانانه" نوروز است که همگی مورد تایید آیین مقدس اسلام است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به متبرک بودن سال 1385 به نام مبارک پیامبر اعظم (ص)، خاطرنشان کردند: سال 85 لبریز از نام و ذکر آن بزرگوار بود اما دستیابی به معرفت پیامبر اعظم زمانی بسیار گسترده می‌طلبد و در واقع همه سالهای ما سال پیامبر اعظم است.

رهبر انقلاب اسلامی، موفقیتها و پیشرفتهای ایران را در سال 85 بیشتر از تلخی‌ها و توقفها ارزیابی کردند و افزودند: تلاشهای متراکم در عرصه‌های مختلف داخلی از جمله در زمینه‌های علمی و اقتصادی و متجلی شدن ابهت ملی ایرانیان در عرصه‌های بین‌المللی از نشانه‌های پیشرفت‌های چشمگیر ایران در سال 85 محسوب می‌شود و این حرکت و تلاش ملی در سال جدید نیز متناسب با نیازهای ملت، با همت بلند آحاد مردم و مسوولان ادامه خواهد یافت.

ایشان، «بیداری، امید، عزم عمومی و اعتماد به نفس ملی» را دستمایه حرکت به سوی آینده‌ای مطلوب خواندند و افزودند: ملت ایران با نو شدن سال، عزم خود را نو می‌کند و با ورود به میدانهای جدید و در برخورد مدبرانه با چالشها و دشمنی‌ها، مسیر روشن خود را ادامه می‌دهد.

رهبر انقلاب اسلامی، ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان و به وجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پیشرفت کشور را دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی برشمردند و با اشاره به ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و فراهم بودن زمینه برای فعالیتهای اقتصادی، افزودند: تلاش اقتصادی همه مردم از جمله نیروهای ملی و معتقد به آرمانهای بلند ملت، و استفاده از ظرفیت‌های فراوان کشور، خنثی‌کننده تلاشهای دشمنان برای متوقف کردن روند آبادانی و پیشرفت کشور خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری جنگ روانی و تلاشهای موذیانه دشمنان برای ایجاد اختلاف و تفرقه در میان ملت ایران و در جهان اسلام، افزودند: دشمنان به بهانه‌هایی همچون قومیت، مذهب و گرایشهای صنفی، درصدد هستند وحدت کلمه ملت ایران را از بین ببرند و در جهان اسلام نیز اختلافات مذهبی را دامن بزنند و با براه انداختن جنگ شیعه و سنی میان ملت ایران و جوامع اسلامی فاصله ایجاد کنند.

ایشان تلاش برای اتحاد و یکپارچگی ملی و تقویت هوشیارانه و خردمندانه انسجام امت اسلامی را تنها راه ناامید کردن دشمنان و خنثی کردن توطئه‌های آنان خواندند و تاکید کردند: به یاری پروردگار، در سال 86، آحاد ملت، قومیتهای گوناگون، مذاهب مختلف و همه صنوف مردم ایران با اتحاد ملی، حرکت پرامید به سوی آینده درخشان خود را شتاب می‌بخشند و همه ملتهای مسلمان نیز با انسجام اسلامی و تقویت برادری اسلامی، وحدت کلمه خود را نشان خواهند داد.


دنباله نکته ها

نکته ها:
 
1- کعبه محور واحد اجتماع همه انسانها و علامت وحدت است . « جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ ... قِیَماً لِّلنَّاسِ» 
2- حج ، مایه ی وحدت ، ثبات و قوام است . « قیاما للناس »
3- شکل گیری و انسجام مردم ، مستلزم تجمّع ، وحدت و امنیت است . « الْبَیْت الْحَرَامَ قِیَماً لِّلنَّاسِ »
4- سیاستگذاری وقانونگذاری برای وحدت حق اوست که از تمام هستی آگاه باشد. « یعلم ما فی السماوات و ما فی الارض»
5- مسجد و مسلخ ، وسیله ایی برای استقراروقوام دین و دنیای مردم{وحدت} است . « الکعبه... الهدی و القلائد»
6- حجّی که سبب وحدت و انسجام مسلمانان نباشد عبادت مقبول نیست . « الکعبه... قیاما للناس »
7- اگر معارف حقیقی درجامعه اقامه گردد، زمینه ی خداشناسی در آن رشد می کند. « قیاما... لتعلموا ان اللّه ...»
 
                             *              *              *
 
وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ لا تَناَزَعُوا فَتَفْشلُوا وَ تَذْهَب رِیحُکمْ وَ اصبرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ . (انفال  46)
و اطاعت {فرمان} خدا و پیامبرش نمائید و نزاع {و کشمکش} مکنید تا سست نشوند و قدرت {و شوکت و هیبت} شما از میان نرود و استقامت نمائید که خداوند با استقامت کنندگان است .
 
نکته ها:
 
1- مبارزه مسلمانان، باید تحت فرماندهى رهبر مسلمین و به فرمان خدا و رسول {و جانشینان بر حقّ} او باشد. «اذا لقیتم فئة فاثبتوا... و اطیعوا اللّه و رسوله»
2- قانون و رهبر الهى، محور وحدت است. «اطیعوا اللّه و رسوله» ؛ «اطیعوا»، به قوانین الهى و «رسوله» به رهبر آسمانى اشاره دارد.
3- رهبر الهى و قانون ، محور وحدت هستند از آنها عبور نکنید {افراط و تفریط نکنید}. «اطیعوا اللّه و رسوله» ؛ « وَ کَذَلِک جَعَلْنَکُمْ أُمَّةً وَسطاً ؛ بقره 143»
4- نزاع، شما را از درون پوک ساخته و از بیرون، بى‏آبرو مى‏کند. «فتفشلوا و تذهب ریحکم» (در طول تاریخ، چه ضعف‏ها و شکست‏هایى که به خاطر عمل نکردن به این آیه، نصیب مسلمانان شده است!)
5- از پراکندگى و نزاع بپرهیزید « و لا تنازعوا».
6- کشمکش ، نزاع و اختلاف مجاهدان در برابر دشمن نخستین اثرش سستى و ناتوانى و ضعف در مبارزه است  . « فتفشلوا».
7- نتیجه این سستى و فتور از میان رفتن قدرت ، هیبت و عظمت شماست  . « و تذهب ریحکم ».
8- استقامت در برابر دشمنان و در مقابل فتنه و نفاق بیگانگان ، موجب وحدت و اقتدار می گردد . «و اصبروا ان الله مع الصابرین »
9- در اطاعت وحفظ وحدت، پایدار باشیم و اگر چیزى بر خلاف میل ما بود، یا بر خلاف میل ما عمل شد، صبور باشیم و یکدیگر را تحمّل کنیم. «واصبروا»
10- ایمان به اینکه خداوند با صابران است، انسان را به پایدارى ووحدت سوق مى‏دهد. «واصبروا انّ اللّه مع الصابرین»

                                                      *    *    *
 
وَ مَا کانَ النَّاس إِلا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا کلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّک لَقُضىَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یخْتَلِفُونَ . (یونس  19)
و {در آغاز} همه مردم امت واحدى بودند سپس اختلاف کردند، و اگر فرمانى از طرف پروردگار تو {درباره عدم مجازات سریع آنان} نبود، در آنچه اختلاف داشتند میان آنها داورى مى کرد.
 
نکته ها:
 
1- اصل در حیات بشری واحدت و اخوت بود . « ما کانَ النّاس الاّ امّة واحِدة » و« إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واَحِدَةً ؛ انبیاء 92» و « وَ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً ؛  مومنون  52» و « وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لجََعَلَهُمْ أُمَّةً وَحِدَةً ؛ شوری  8»
2- انسان از همان آغاز، زندگى اجتماعى داشته است. « امّة »
3- اختلاف در عقیده و عمل، تبعات و پیامدهایی در جوامع بشرى دارد. « امّة واحدة فاختلفوا»
4- مهلت دادن به خطا کاران ، از شئون ربوبیّت الهى است. « سبقت من ربّک»
5- سنّت الهى، مهلت دادن به افراد براى انتخاب وعمل است. « لولا کلمة... لقضى»
6- داوری خداوند ، عقوبت ونابودی باطل است ازسوی دیگرآزادی، انتخاب و تجربه  باعث مهلت زیستن  تا مدتى معین عمر « لَقُضىَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یخْتَلِفُونَ » و « و ما تفرقوا الا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم و لو لا کلمة سبقت من ربک الى اجل مسمى لقضى بینهم »

                                                      *    *    *
 
 وَ لَوْ شاءَ رَبُّک لجََعَلَ النَّاس أُمَّةً واَحِدَةً وَ لا یَزَالُونَ مخْتَلِفِینَ. (هود  118)
و اگر پروردگارت مى خواست همه مردم را امت واحده {بدون هیچگونه اختلاف} قرار مى داد، ولى آنها همواره مختلفند.
 
پیام آیه :
 
 در قرآن مجید، بارها به مسئله ى آزادى انسان ها در انتخاب راه و عقیده اشاره شده است . یعنى با اینکه خداوند مردم را به سوى کامل ترین آئین  هدایت مى فرماید، امّا هرگز در این راه اجبارایجاد  نمى کند و به پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نیز حقّ مجبور کردن مردم را نداده است ، بلکه فقط از آن حضرت خواسته است تا  مردم را برای یافتن راه  هدایت متذکّر گردد ،  و راه را به آنان یادآورى نماید «انّما انت مذکّر، لست علیهم بمصیطر{غاشیه 21» بنابراین ، خداوند راه تقوى و فجور را به نحوى که فطرت انسان خوبى ها و بدى ها را از درون درک کند، الهام مى فرماید، و از بیرون هم انبیاء علیهم السّلام را براى راهنمایى مى فرستد و این خود انسان است که با اراده و اختیار کامل راه خویش را برمى گزیند.

 نکته ها : 

1-  سنّت الهى در آفرینش انسان ، بر اساس آزادى و انتخاب عقاید و افکار است. «لو شاء ربّک لجعل الناس امة واحدة »
2-  خواست خداوند، قابل تخلّف نیست .«لوشاء ربّک لجعل»
3-  در هیچ زمانی به دلیل اصل آزادی ، مردم یکدست نبوده اند. «ولایزالون مختلفین»
4-  دلیل اختلاف مردم ، قدرت اختیار وآزاد بودن آنان است . «لو شاء... ولایزالون مختلفین»
5- علت اختلاف مردم ، گاهی قبایل و نژاد آنهاست تا اختیاراً به معرفت برسند . «ولایزالون مختلفین» و « شعوباً وقبائلَ لتعارفوا ؛ حجرات 13» 
6- وحدت اجباری و قهری فاقد کارآیی و ارزش است . «لو شاء... ولایزالون مختلفین»
7- اتحاد اختیاری و اکتسابی است ، افتخاربه احیای فطرت است . «لو شاء... ولایزالون مختلفین»
8- اصل اختلاف غریزی است ، انسانها همواره با هم اختلاف دارند . « مختلفین »


اتحاد ملی و انسجام اسلامی در قرا ن کریم

اتحاد ملی و انسجام اسلامی در قرآن کریم 
 
 
 
 
سال 1386 با هدف توجه جدی و تعمیق در بینش اجتماعی آن ، از سوی مقام معظم ولایت و رهبری نظام اسلامی به عنوان اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری شده است .
ویژگیهای ممتاز کشور عزیز اسلامی ایران ، . خصوصیاتی مانند :
-        موقعیت استثنایی بین قاره ایی {تقاطع قاره ها}
-        انرژی و سوخت چند گانه { معادن نفت ، گاز، اورانیوم و ..}
-        پایگاه فکر و عقیده  ، اصول گرایی نوین و اندیشه  ضد کلنیالیستی { استعمار کهنه}
-        تقاطع استراتژیک جاده ابریشم قدیم و معبر کابل فیبر نوری نوین {غرب به شرق}
-        ژئوپلتیک کنترل و مهار روسیه ، چین و هند .
-        استعداد و نیروی انسانی با عظمت
-        توسعه و رشد یافتگی های حیرت آور و خیره کننده 
-        وسعت جغرافیایی و جمعیت فراوان
-        و...
طمع ، حسادت و حساسیت استکبار جهانی و عواملش ، علیه جمهوری اسلامی ایران را وسوسه انگیز و صد چندان نموده است .
از سوی دیگر  ابرقدرتهای اشغالگر و خون ریز،  همه روزه شاهد رسوایی ،  افشای ماهیت ستمگری و  استکباری ، تحقیر و گرفتاریهای مهلک خود از عراق تا لبنان و حتی تا قلب مغرب زمین هستند که بدون توجه به ماهیت رفتار تاریخی خود و تحول در افکار عمومی جهانی ، تمام ناکامی ها و پس رفتهای کنونی را به نحوی مرتبط با پیدایش نظام سیاسی اسلام و انقلاب اسلامی می دانند .  
در چنین شرایطی  برای به تحقیر این نظام از هیچ  تهدید ، تحریم ، تحریک ، تفرقه ، تجزیه ، تحقیر ، تخدیر و تضعیف ، ممکنی ، فروگذار نیستند .
البته به وعده ها و قدرت خداوند و قصص قرآن دل خوش داشته ایم که در طول تاریخ ستمگرانی بزرگتر از این ابر قدرتها و مستضعفینی کوچکتر از ما به یاری خداوند متحول و دگرگون شده اند .
یکی از ارکان اساسی اقتدار ، جامعه و مردم هستند که در صورت اتحاد و انسجام ،  بزرگترین استعداد برای افتخار آفرینی هستند .
یگانگی ، سازش ، آشتی و یکی بودن گروهی از مردم برای مقصد و مرام واحد ، که مجموعه ی مشترکی را تشکیل دهد ، به وحدت ملی تعریف می شود  . منظور از وحدت ،  موافقت و رضایت عموم مردم و یا اعضاء یک جامعه است که باوجود زبان ، نژاد ، مذهب ، آئین و رسوم متفاوت ، در موردی معین و خاص حاصل می گردد .
تنوع اقوام ، نژادها ، آداب ، ادیان و مذاهب در داخل کشور ، اقتضای ایجاد وحدت برای بهربرداری افتخارآمیز از این فرصت ملی ، به ویژه در شرایط کنونی  می نماید . 
نظم ، استحکام ، سهولت ویگانگی نیز معنایی برای انسجام است . که فقدان و خلاء آن در بین مردم مسلمان جهان موجب از هم گسیختگی و حتی تفرقه و تشتت تا فرریزی نظامهای سیاسی آنها گردیده است .
از جمله بدیهیات و مقتضیات پایداری ، رشد و توسعه یافتگی  و همچنین امنیت در برابر بیگانگان ، وحدت و انسجام ملتهاست ؛ در مقابل ، تجربه و عقل نشان مید هد که فقدان وحدت درجامعه موجب فقر، عقب ماندگی و حقارت ملتها می گردد . باوجود وحدت ، احتلافات بزرگ و کوچک داخلی نیز توسط خردمندان ملت حل و فصل می گردند ، در غیر این صورت و به ناچار باید سایه شوم بیگانه را تحمل کرد .
استعمار گران در تاریخ  معاصر معمولاً ترجیح داده اند تا برای بدست آوردن سرمایه وثروت یک کشور از روش تفرقه و سقوط { به دامن دلخواه } بهره مند گردند . گفته می شود انگلیسیها صدو سه سال قبل ( 1904م . 1283ش) بصورت میهمان ، یعنی بدون توپ و تانک و هواپیما ! و حتی کشتی ، بر شیوخ فلسطین ، که جزء قلمرو امپراطوری  عثمانی محسوب می شد ، وارد شدند ؛ با طرح و القاء یک پارامتر  کوتاه و مختصر غوغایی به پا کردند که نتیجه بی زحمت آن فروپاشی امپراطوری عثمانی گردید . بریطانیائیها گفتند : تعجب می کنیم که شما اعراب فلسطینی باقدمت بیش از 2700 سال عظمت تاریخی ، امروز تابعی از دولت ترکها هستید .! با طرح تحریک آمیز قومیت ترک و عرب در منطقه خاورمیانه عربی ، استعمار گر حقیری متلاشی شد ، ولی استعمار و استثمارگران غارتگری به این منطقه هجوم آورده اند که با تحریک ترک ، عرب ، کرد ، بلوچ  و پشتون ،  هر روز بر ویرانگری ، غارت وخونریزی های بی حساب افزوده می شود.
اصولاً می توان گفت که شکل گیری ملیت ، بقا ، دوام و عظمت آن ناشی از همین وحدت وانسجام است . به همین دلیل جهل ، هواهای حیوانی و شیطانی ، استبداد داخلی و استعمار خارجی بخشی از عوامل تخریب وحدت در بین ملت  محسوب می شوند .
هدف از ایجاد و جریان وحدت ، وحدت در ماهیت اشیاء ، وحدت در نوع ، وحدت در جنس ، وحدت در وضع مطابقی ، یا وحدت در اضافه نیست ؛ بلکه هدف وحدت در کیفیت { مشابهت}  و وحدت در کمیت {مساوات} است .
علی‌رغم وجود عوامل گوناگون تفاوت  در جامعه و تمایز یا حتی  اختلافاتی که بین آنها حکم فرماست ، قرآن جامعه مطلوب و پسندیده خود را منسجم و متحد توصیه کرده است . اجتماع خود را همگرا، همگون، متشکل و عاری از هرگونه تفرقه و تشتت سفارش می کند .
بر اساس این بینش و اعتقاد ، مسلمان موظف است که وحدت و یکپارچگی را نخست در جامعه کوچکتر عملی و رفتاری ساخته ،  و سپس آنرا به سراسر جامعه گسترش و توسعه دهد .لازم است توجه کنیم که  یکی از فرایندهای مهم در عبادات و فرایض جمعی اسلام مانند : نماز جماعت ، نماز جمعه و حج  دقیقاً با هدف ایجاد وحدت عظیم ملی پایه گذاری و فرمان داده شده است.
مبرهن است که مقصود از وحدت ادیان وحدانی و مذاهب اسلامی، دست برداشتن آنها از اعتقادات اختصاصی خود و یکی کردن اعتقادات نیست، مقصود از وحدت در نظام سیاسی اسلامی این است که در روابط اجتماعی ، سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی با یک دیگر هماهنگی داشته ؛ منسجم بوده و تابع مصالح عالی الهی {تئوکراسی} باشند . مایه تأسف است که دشمنان اسلام کمترین اختلافات ملی مسلمانان را فرصتی برای  بدترین تفرقه‌ها می‌سازند در حالی‌که در بین خود و اقمار خود بر سر کمترین مشترکات ائتلاف و اتحاد برقرار می سازند . هدف از تفرقه افکنی استثمار گران ، تضعیف ، تحلیل و تحقیر استعداد و توان ملتها ، برای تصاحب وتصرف ثروت آنان است که از طریق نابودی وحدت و انسجام جامعه محقق می گردد.
خردمندی و هوشمندی رهبری جامعه مهمترین عامل در ایجاد و تعمیق اصل وحدت و انسجام در اجتماع است .
اهمیت موضوع  وحدت و برادرى در میان قبائل کینه توز عرب ما قبل اسلام ، از نظر دانشمندان و مورخان {حتى دانشمندان و مورخان غیر مسلمان} مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کرده اند، به عنوان نمونه :
«جان دیون پورت « دانشمند معروف انگلیسى در کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن ؛ مى نویسد:«...  محمد (صلی الله علیه وآله)  یک نفر عرب ساده ، قبائل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به - یک جامعه فشرده و با انضباط {متحد} نمود و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال ، این طرز و روش امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد.
حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند : ... دستهایی درکار است که نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند ... آنهایی که می خواهند از بلاد مسلمین بهره گیری کنند ، آنهایی که می خواهند ذخایر مسلمین را زیر یوغ سلطنت حودشان قرار دهند ، اینها کوشش کرده اند خودشان و عمالشان به اینکه تفرقه بین مسلمین ایجاد کنند ... دولتهای استعمارطلب ، دولتهایی که می خواهند ذخایر مسلمین را ببرند باوسیله های مختلف با نیرنگهای متعدد ، دول اسلامی را اغفال می کنند گا هی اسم شیعه و سنی ، گاهی به اسم عرب و فارس و چه و چه اختلاف  ایجاد می کنند . وقتی این رهبر اسلامی می فرمایند :« اسلام آمده تا تمام ملل دنیا را ، عرب را ، عجم را، ترک را ، فارس را ، همه را باهم متحد کند ویک امت اسلام در دنیا برقرار کند » ، آشکارا تحلیل می شود  که ترویج حس ملی گرایی { ملت عرب ، ملت کرد ، ملت ترک ، ملت فارس} در راستای تقابل و تضاد با وحدت اسلامی و عمومی است . طبیعی است که استعمار گران  ملتهای کوچک را آسان تر به سلطه خود و تحت الحمایه خود می کشند . اقوام کوچک با پای ملتمسانه خود از استثمار گران تقاضای نوکری می کنند .
با تمام گفتگوهایى که درباره اثر اعجاز آمیز اتحاد در پیشرفت اهداف اجتماعى و سربلندى اجتماعات گفته شده است ، مى توان گفت هنوز اثر واقعى آن شناخته نشده است .
اگر درست فکر کنیم مى بینیم که نتیجه این قدرت عظیم چیزى جز بهم پیوستن قدرتهاى ناچیز و کوچک ، به مثابه دانه هاى باران است که با بهم پیوستن موجب پیدایش دریای با عظمت و قابل بهره برداریی خواهند شد که حیات بشریت به آن بستگی پیدا می کند و دراین صورت است که به اهمیت اتحاد و کوششهاى دسته جمعى انسانها واقف مى شویم .
تکرار و تأکید قرآن ، درموضوع  اجتناب از تفرقه و تشتت ، دلالت بر این دارد که این حادثه محقق الوقوع است یعنی در آینده به وقوع خواهد پیوست .
پیامبر اسلام (ص) نیز این حقیقت تلخ را پیش بینى فرموده بودند ؛ حضرت صریحا به مسلمانان خبر داد که : ... قوم یهود بعد ازحضرت  موسى (ع) 71 فرقه شدند و مسیحیان پس از حضرت عیسی (ع) 72 فرقه و امت من بعد از من 73 فرقه خواهند شد .
البته احتمالاً عدد 70 اشاره به کثرت است و به اصطلاح « عدد تکثیری» است نه « شمارشى « یعنى در میان یهود یک طایفه بر حق بودند وطوائف زیادى بر باطل ، در میان مسیحیان طوائف باطل فزونى گرفتند و حق همچنان در یک طایفه بود، و در میان مسلمانان نیزاختلافات باز هم فزونى خواهد گرفت درحالیکه گروه حق همچنان در یک دسته خواهد بود  .
بدین ترتیب اتحاد و وحدت که رمز مجرب موفقیت مسلمانان درصدر اسلام  بود  تدریجاً و در پاره ایی از موارد به تفرقه و اختلاف مبدل گشت ، در نتیجه زندگى سعادتمندانه آنان به یک زندگى حقارت  بار تبدیل شد، و عظمت دیرین خود را از دست دادند.
برای تحقق وحدت در جامعه ، همواره چند موضوع مهم باید رعایت و چند گام اساسی  باید برداشته شود :
1-    سعی و کوشش برای ترویج و تشویق آرمانها و ارزشهای دینی واصول مقدس در بین مردم 
2-    احترام به خرده فرهنگها و حفظ جایگاه آنها در سایه فرهنگ واحد و متعالی الهی
3-    سعی و تلاش در جهت تبلیغ و گسترش عدالت در جامعه و تقلیل فاصله طبقاتی مردم
4-    جهل زدایی ، تقویت و توسعه دانش و بینش عمومی
5-    پرهیز از هرگونه تساهل و تسامح و رعایت رأفت و محبت ، هریک در جای خود
6-    تأکید و تقویت مشترکات فکری و اعتقادی جامعه
7-    اطلاع رسانی و فرهنگ سازی مستمر از طریق مبادی فرهنگی
8-    نظارت و کنترل بر رفتار ونشر مسمومات غیر خودیها
 
وحی خالص و ناب الهی ، بهترین منشور برای امر مهم و حدت ملی {ناس} و انسجام مسلمین { مؤمنین} می باشد . مفید است تا در این استراتژی به نکات و ابعادی از آن در قرآن مجد آفرین توجه کنیم :
 فَاَزَلَهُمَا الشَّیطَانُ عَنهَا فَاَخرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فیهِ وَقُلنَا اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ وَلَکُمْ فِى الاَْرْضِ مُسْتَقَرُّ وَمَتَعٌ إِلَى حِینٍ . (بقره 36)
پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت وآنان را از باغى که در آن بودند، خارج ساخت و {در این هنگام به آنها} گفتیم : فرود آیید. در حالى که بعضى شما دشمن برخى دیگر است و براى شما در زمین قرارگاه و تا وقتى معیّن بهره و برخوردارى است .
نکته ها:
 
1- اطاعت از شیطان ، عامل سقوط انسان است .« فَاَزَلَهُمَا الشَّیطَانُ »
2- شیطان براى ایجاد لغزش ، دست به هر نوع تاکتیک روانى وتبلیغاتى زد، از جمله : « فَاَزَلَهُمَا الشَّیطَانُ»
     الف : براى آدم و حوّا سوگند یاد کرد. «قاسمهما»
     ب : قیافه ى خیرخواهانه به خود گرفت و گفت : من از خیرخواهان شما هستم . « انّى لکما لمن النّاصحین »
     ج : وعده ابدیّت داد، که اگر این گیاه را بخورید، زندگى و حکومت ابدى خواهید داشت . « شجرة الخلد و ملک لا یبلى »
     د: دروغ گفت و به ذات حقّ تهمت زد. « مانهیکما ربّکما عن هذه الشجرة الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین ».
3- خطر شیطان ، براى بزرگان نیز هست . او به سراغ آدم و حوّا آمد. « فاَزلّهما»
4- هر انسانى به خاطر استعدادها و لیاقت هایى که دارد مثبت ، خیراندیش وبهشتى است ، ولى اختلاف ها او را سقوط مى دهد. «فاخرجهما»
5- بهره مندی و ماندگاری در قرارگاه زمین ، منوط به حفظ وحدت است . « فَاَخرَجَهُمَا... بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ»
6- سقوط و نابودی بشر به جهت اختلافات و تفرقه افکنی های  او  تحت نفوذ شیطان است . « فازلّهما الشیطان ... فاخرجهما»
7- موقتی بودن زندگى در دنیا، هشداری است برای نزاع کنندگان و اختلاف انگیزان  . « الى حین »
 
                                                      *    *    *
 
کانَ النَّاس أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَث اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَب بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَف فِیهِ إِلا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَت بَغْیَا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِى مَن یَشاءُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِیمٍ . (بقره 213)
مردم {در آغاز} یک دسته بودند، {و تضادى در میان آنها وجود نداشت . بتدریج جوامع و طبقات گوناگون پدید آمد و اختلافات و تضادهایى در میان آنها پیدا شد، در این حال} خداوند، پیامبران را برانگیخت ، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانى ، که به سوى حق دعوت مى کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم ، در آنچه اختلاف داشتند، داورى کند. {افراد با ایمان ، در آن اختلاف نکردند} تنها {گروهى از} کسانى که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه هاى روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى ، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایى را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش ، رهبرى نمود. و خداوند ، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت مى کند.
 
نکته ها:
 
1- وحدت لازمه جامعه همه انسانها ست . « کانَ النَّاس »
2- تحقق ، استقرارو انهدام وحدت محتاج زمان است . « کانَ .. فَبَعَث » 
3- بدون تردید رابطه دین و جامعه سیاسی بشر، ناگسستنى هستند . « کانَ النَّاس أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَث اللَّهُ »
4- هدف ازفرستادن دین برای بشر، رفع اختلافهاى فطرى و غیر فطرى نیز بوده است . « فبعث اللّه النبیّین ... معهم الکتاب »                                                                                                                                                       5- کثرت وازدیاد سلیقه های گوناگون نا پایدار، موجب اختلافات و نزاع می گردد. « لما اختلفوا فیه »                                                                                               6- استقرار وحدت مستلزم فرهنگ سازی است . « نَّبِیِّینَ مُبَشرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ»
7- قانون والزامات بشرى ، قادر بر استقراروحدت وحل اختلافات نیستند. « فبعث اللّه النبیّین ... معهم الکتاب »
8- شرایطی برای وحدت لازم است که مصون از خطا باشد و از هوا وهوس واغراض شیطانی منزه باشد . « فبعث اللّه النبیّین ... معهم الکتاب »
9- بشارت ، مژده و هشداربرای استقرار وحدت بسیار مؤثر مى باشد. « مبشّرین ومنذرین ... لیحکم بین النّاس»
10- قرآن کتابی است که راه حل هرنوع اختلاف و تفرقه را از درون آن می توان یافت . « أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتاَبَ .. فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ »
11- به جهت ضرورت و اقتضاء ، ایجاد و جریان وحدت ازمأموریتهای مشترک تمامی انبیاء بوده است . « لیحکم ... فیما اختلفوا»
12- بدترین نوع اختلاف ، اختلاف آگاهانه اى است که ازروی حسادت وظلم بوجود مى آید. « ما اختلف فیه ... من بعد ما جائتهم البیّنات بغیا بینهم »
13- خداوند نور هدایت خود را ازکافران می گیرد ولی اختلاف کنندگان را سرکوب و مجازات می کند . « ما اختلف فیه ... من بعد ما جائتهم البیّنات بغیا بینهم »
14- اختلاف برای سرکوب و مجازات تفرقه افکنان بلا اشکال است . « إِلا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَت »
15- در بین مؤ منان نیز اختلاف ایجاد مى شود، ولى در پرتو اعتقادات رفع احتلاف می شود. « فهدى اللّه ... لما اختلفوا فیه »
16- با قضاوت منصفانه و عادلانه تفرقه مهارشود تا اتحاد مستقر گردد . « لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا»
17- با اختلاف افکنان باید برخورد شده و مؤاخذه شوند . « لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ » 
18- عامل اختلاف و نزاع درونی مذاهب ،آمیختن آن با جهل ، خرافات و تعصبهاى کورکورانه است . « فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ »
19- صراط مستقیم ، پایان دهنده اختلافات است .« اختلفوا... یهدى ... صراط مستقیم »
20- وحدت تحمیلی شدنی است ولی فاقد ارزش است . « وَ اللَّهُ یَهْدِى مَن یَشاءُ إِلى صِرَطٍ مُّستَقِیمٍ » و « وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لجََعَلَهُمْ أُمَّةً وَحِدَةً ولکِن ؛ شوری  8»
 
                                                      *    *    *
 
وَ اعْتَصِمُوا بحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَت اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّف بَینَ قُلُوبِکُمْ فَأَصبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَ کُنتُمْ عَلى شفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنهَا کَذَلِک یُبَینُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ لَعَلَّکمْ تهْتَدُونَ . (ال عمران  103)
و همگى به ریسمان خدا { رشته یا سیر واحد که منظور از آن قرآن ومعارف الهی است} چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت {بزرگ } خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهاى شما، الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادر شدید! و شما بر لب حفره اى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین ، خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد، شاید هدایت شوید.
 
 
 
 
 

اتحاد راهبرد جامعه پذیری وامت سازی

اتحاد راهبرد جامعه پذیری و امت سازی

اتحاد به عنوان مهم ترین راهبرد برای جامعه پذیری و امت سازی در آموزه های قرآنی و نبوی مورد اهتمام و توجه بوده است. برای ساخت امتی یگانه با ویژگی ها جامعه نمونه و برتر (امت شاهد) نیاز به بازسازی در بینش و نگرش مردمانی است که به طور فطری گرایش به اختلاف (مطهری، آشنایی با سوره های قرآن، سوره انفال) و استخدام دیگری و بهره کشی از هم نوع دارد. این مسئله در میان اقوام پراکنده جزیره عربستان به جهاتی تشدید می شود؛ زیرا محیط سخت و زمخت عربستان و کمبود منابع آبی و غذایی، دسترسی آسان و کامل به مواد و منابع مورد نیاز را کاهش می داد و رقابت را در میانشان تشدید می کرد. هر کس برای کوچک ترین مسئله به خود این اجازه را می داد که به کشتن طرف مقابل اقدام کند و برای شتری جنگ صدساله راه اندازی نماید. همان گونه که بستر طبیعی و غریزی برای اختلاف در این منطقه جغرافیایی فراهم تر بود، عوامل همبستگی و اتحاد نیز تقلیل می یافت. گزارش های مورخان و قرآن بر این مسئله دلالت می کند که عوامل واگرایی اجتماعی در میان اقوام عربی ساکن در منطقه بیش از آن بود که همگرایی را تقویت کند و جامعه به شکل واقعی و درست آن را سبب گردد. جامعه مجموعه انسان هایی است که به علل و عوامل خونی، قبیله ای، نژادی و فرهنگی برای کسب اهداف و منافع عالی تر که امکان آن به طور فردی فراهم نیست گرد هم می آیند و با کاهش واگرایی و عوامل ایجادی آن می کوشند تا به اشکال گوناگون چون قانون نوعی اتحاد را در محور اهداف مشترک پدید آورند. این عوامل در منطقه عربی و اقوام پراکنده آن چنان نادر و یا کم بوده است که تنها نوعی قبیله گرایی و جامعه ابتدایی خونی را ایجاد می کرد. از این رو در گزارش های تاریخی می یابیم که این اقوام در واحدها و آبادی های پراکنده ای به گونه همزیستی را در پیش گرفته بودند که در اصطلاحات سیاسی امروز از آن به جنگ سرد و صلح مسلح یاد می کنند. در یثرب (مدینه) آن روز دو گروه خونی و قبیله ای زندگی می کردند که همواره سر نزاع و جنگ با هم داشتند. هر چند که برخی عامل یهودیان عرب را عامل مهم و تأثیرگذار در دامن زدن به اختلاف میان اوس و خزرج می دانند ولی به نظر می رسد که این عامل تنها عامل برای اختلافات موجود در یک جامعه کوچک چند هزار نفری نبوده است؛ زیرا همین اختلاف در جامعه کوچک تر که می توان در اصطلاح امروزی از آن به شهرک یاد کرد دیده می شود. در طائف حالت صلح مسلح چند دهه بلکه شاید سده ای ادامه داشت و میان اقوام مکه نیز وضعیت بهتری تحقق نداشت. عصبیت و غرور قومی و مهر شدید به خون و اقوام نزدیک خونی نه برای همدلی و همراهی بلکه برای کسب برتری و برآورد نیازها به شدت وجود داشت. این همکاری ها و کمک ها به تعبیر استاد شهید مطهری مانند همکاری سرمایه دارهاست که با کسب هدف و دست یابی به آن کاهش می یابد و یا از هم فرو می پاشد. از این رواست که می بینیم با افزایش قدرت اشخاص و یا برخی قبایل مانند ابوسفیان و قریش، ارتباط و همکاری و هماهنگی ها در مکه از هم می پاشد و هرکس می کوشد تا بهره ای بیش تر از اموال و قدرت را به خود اختصاص دهد. عصبیت در چنین جامعه ای نیز ابتدایی بود و هیچ گاه از قوم و خویش و درنهایت عشیره و گاه قبیله بالاتر نرفت و به عصبیت قومی و یا ملی تبدیل نشد. از این رو همگرایی و اتحاد در میان آنان نیز در مرز جامعه قبیله ای ماند و از آن فراتر نرفت.
پیامبر(ص) در چنین جامعه ای زندگی می کرد، جامعه ابتدایی فاقد هرگونه قانون نوشته شده ای که بتواند به تخاصمات و نزاعی ولو کوچکی پایان دهد. سنت های قبیله ای و قومی که با شدت مراعات می شد و در حکم قوانین نوشته شده و سخت تر به مورد اجرا گذاشته می شد، تنها در راستای حقوق اشراف و نخبگان جامعه بود. از این رو هرگاه با خواسته های اشراف در تضاد قرار می گرفت به آسانی کنار نهاد می شد و قوانین دیگری به طور دایم و یا مقطعی جایگزین می شد.

راهکارهای قرآنی برای همگرایی

پیامبر اسلام(ص) برپایه آموزه های قرآنی نخست به بازسازی بینشی و نگرشی قوم اقدام کرد. برای این مهم در مفاهیم نیز دست برد و با استفاده از واژگان موجود در فرآیند زمانی و پیچیده ای مفاهیم جدیدی را به مردمان القا کرد. برای شناخت درست و تحلیل دقیق از عملکرد قرآنی پیامبر(ص) در ساخت جامعه ای یگانه و امتی واحد به خوانش یکی از راهکارهای قرآنی که از سوی پیامبر عملیاتی شده است می رویم. بنابراین با توجه به عملکرد مثبت و سازنده این روش و شیوه در جامعه سازی و امت سازی، نگاهی گذرا به مساله انصار و مهاجر و امت سازی در مدینه به عنوان جامعه نمونه و مسلمانان صدر اسلام در این شهر به عنوان امت نمونه و شاهد توجه می دهیم.

1-قرآن و امت سازی

امت در تعبیر و اصطلاح قرآنی، گروهی همسان در دین، آیین، زمان و مکان و دیگر مشترکات انسانی است. (بقره آیه 821 و مائده آیه 84 و مانند آن) این اصطلاح هرچند با جامعه در اصطلاح امروزی مشابهت هایی دارد ولی تفاوت های محسوسی نیز در میان است که نمی توان آن را نادیده گرفت. جامعه در اصطلاح جامعه شناختی، گروه سازمان یافته ای از اشخاص و افراد انسانی هستند که با هم در سرزمین مشترک زندگی می کنند و با همکاری در گروه ها نیازهای اجتماعی ابتدایی و اصلی خود را تامین می نمایند و با مشارکت در فرهنگی مشترک و یکسان به عنوان یک واحد اجتماعی از دیگر جوامع متمایز می شوند. (مبانی جامعه شناسی، مجید مساواتی، تبریز، 2731، ص 142) اما امت گروه خاصی از پیروان یک دین یا یک عصر به سبب همسانی در نوع خاصی از عملکرد و یا رویکرد فکری هستند. (المیزان ج 6 ص 39) این امت در نگرش قرآنی دارای حیات و زندگی است که لحظه ای همانند زندگی انسان ها پایان می یابد. (اعراف آیه 34) و به عنوان یک حقیقت دارای کتاب و نوشته مخصوصی است که در قیامت به سوی آن خوانده می شود. (جاثیه آیه 28) و دارای فهم و شعور است (انعام آیه 108) و برای عمل هر جامعه و امتی عذابی مشترک و عمومی است (غافر آیه 5) در ضمن قرآن برای امت ها، سنت هایی نیز اثبات می کند که می توان به سنت ارسال پیامبران، هلاکت امت پس از اتمام حجت و تغییر در سرنوشت امت ها بر اثر عملکرد جامعه و مانند آن اشاره کرد.

قرآن یکی از اهداف پیامبر را امت سازی می نامد و نشان می دهد که چگونه و به چه روشی پیامبر اعظم(ص) به آن دست یافت و امت شاهد و نمونه ای را در مدینه ایجاد کرد که می تواند الگو برای جوامع دیگر به ویژه امت اسلامی در روزگار ما باشد که از معنا و مفهوم امت تنها اسم و نامی از آن و پوستین بدون محتوا به جا مانده است. از این رو برای دست یابی به امت اسلامی واقعی و مطلوب می بایست دوباره با الگوبرداری از روش پیامبر به ایجاد امت اسلامی واقعی و نمونه اقدام شود.

قرآن امت اسلامی در عصر پیامبر را بهترین امت و جامعه ای دانسته است که تا آن زمان تشکیل شده بود. این امت وسط (بقره آیه 143) و شاهد و نمونه (همان) از چه خصوصیات و ویژگی هایی برخوردار بوده است که مورد ستایش خداوند قرار گرفته است؟

از ویژگی هایی که قرآن برای امت نمونه و شاهد بیان می کند، این است که در کارهای یک دیگر نظارت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند (آل عمران آیه 104)، تعاون بر خیر و تقوا در میان ایشان اصالت دارد: تعاونوا علی البر و التقوی)، برادری ایمانی در میان ایشان در آن حد و اندازه است که از خود می گذرند و ایثار می کنند. در جستجوی وضعیت یک دیگری به تجسس و جاسوسی اقدام نمی کنند، غیبت و تهمت و افترا در میانشان نیست، اختلافات جزیی و کلی را با حکمیت و یا رجوع به قانون حل و فصل می کنند و در میانشان شمشیر قضاوت نمی کند، جان و مال و عرض یک دیگر را محترم می شمارند و امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را برای یکد یگر و جامعه فراهم می آورند و عوامل ایجادی آرامش و آسایش در جامعه را تقویت می کنند. در همه امور اصل بر تقوا و عدالت و قسط نهاده می شود و عفو و گذشت را حتی نسبت به قاتل در نظر می گیرند و اصالت را به قصاص و قتل نمی دهند هرچند که قصاص و امور دیگری از این دست حق ایشان است. به یک معنا از حق خویش برای تقویت همبستگی می گذرند و اصول همدلی و همراهی را در خود تقویت می کنند. از یک دیگر انتقام نمی گیرند و ... بسیاری دیگر از مسایلی که در قرآن بدان پرداخته و به تفصیل توضیح داده شده است.

2- مهاجران وانصار؛ واگرایی و همگرایی

انصار که اصطلاح خاصی در فرهنگ اسلامی و قرآنی است، بیانگر حالت عالی از همدلی و همگرایی و هم فکری امت اسلامی است. اگر بخواهیم به مسئله اشاره داشته باشیم که بتواند بهترین شاهد برای امت سازی قرآنی پیامبر باشد همدلی و همگرایی است که در شکل و قالب انصار در مدینه شکل گرفت. انصار که نامی برای مسلمانان مدینه از اوس و خزرج به شمار می آید، در زمانی شکل گرفت که امت در حال شکل گیری بود. اوس و خزرج دو قبیله ساکن در شهر یثرب پیش از اسلام همواره در جنگ و ستیز بودند و هرگز جامعه مدینه به شکل درست آن پیش از ورود اسلام شکل نگرفت؛ زیرا دست کم سه گروه متخاصم در مدینه زندگی می کردند که اجازه پدیداری مفهوم جامعه را به این اشخاص نمی داد. در حقیقت گروه های متخاصمی بودند که تنها در یک سرزمین به جهت آب و آبادانی ابتدایی گرد آمده بودند و به جای همگرایی به رقابت می پرداختند. از این رو در برابر تهاجمات بیرونی بسیار ضعیف و سست عمل می کردند. پیامبر پس از ایجاد د گرگونی در بینش و نگرش مردم مدینه، به تقویت اصول همدلی همت گماشت و با برنامه دقیق و حساب شده ای توانست واگرایی را در میان ایشان از میان بردارد. پیامبر(ص) در پیمان های متعددی سران اوسی (بنی عبدالاشهل) و خزرجی (بنی سلمه) را به گونه ای در کنار هم نهاد که با هم یک دل و یک رنگ شدند. اختلاف چند دهه و یا سده تبدیل به وفاق همدلی شد. این گونه شد که انصار به عنوان یک واژه برای دو قبیله متنازع شکل گرفت و پایه های اساسی امت نهاده شد. انصار به معنای یاران پیامبر به جای خزرجی و اوسی نشست و از این زمان است که می بینیم دیگر سخن از قومیت و قبیله در اسناد و گزارش های عصر نخست نیست و در همه جا به جای یاد کرد از قوم و قبیله از واژه و اصطلاح انصار یاد می شود. این مسئله نشان می دهد که پیامبر(ص) برای از میان بردن اختلاف قومی و قبیله ای حتی در کاربرد واژگان دقت می کرد. کاربرد اوسی و خزرجی می توانست به اختلافات دامن بزند و یاد کرد آن دامنه خاطرات گذشته را به امروز بکشاند. از این رو به جای کاربرد اوسی و خزرجی از واژه انصار استفاده کرد که بیانگر محتوایی دینی بود. کاربرد این واژه در آیات قرآنی برای انصار نوعی احساس ویژه را در میان اهالی مدینه برمی انگیخت. در آیات مدنی قرآن کریم این واژه در 7 مورد تکرار شده است که در آن از اقوام و گروه های ساکن مدینه خبر می دهد. مقایسه انصار با انصار حضرت عیسی(ع) می توانست حس معنوی ویژه ای را در میان بومیان مسلمان یثرب برانگیزد، به گونه ای که آنان خود را یاران و سربازان خداوند احساس کنند و بر ایمان و نگرش آنان به زندگی تاثیر عمیق و ژرف برجای نهد. (آل عمران آیه 52 و نیز صف آیه 14)

ردیابی کاربرد این واژه نشان می دهد که مسلمانان بومی مدینه در سال های دوم و سوم به این نام جدید خوانده شدند. پیش از این آنان هرچند که به عنوان پناهندگان از اعتبار خاصی برخوردار شده بودند ولی به عنوان یک گروه همدل ایمانی از آنان یاد نشده بود. در زمان جنگ بدر آنان نه تنها به این مفهوم جدید اعتبار معنایی خاصی بخشیدند، از این رو به عنوان امتی همدل و همراه در عرصه اندیشه و عمل خودنمایی کردند و مورد ستایش خداوند قرار گرفتند.

این نخستین اقدام پیامبر اعظم(ص) در ساخت هسته نخست امت اسلامی بود. سپس پیامبر اکرم(ص) با حضور مهاجران، با ایجاد پیمان برادری میان انصار و مهاجر گام بعدی را برداشت. انصار به نوعی مهاجران را در مدینه پذیرفتند و آنان را هم چون برادران خونی و قبیله ای گرامی داشتند. کاستی هایشان را جبران کردند و زمینه ادامه زندگی و حیات ایشان را در مدینه فراهم آوردند. آنان مهمانسرایی برای اسکان موقت مهاجران ایجاد کردند و از بهترین محصولات و امکانات خود برای پذیرایی مهاجران استفاده نمودند. (بقره 267) برخی از ایشان در میان تیره های گوناگون انصار توزیع شدند و انصاریان در رقابت با همدیگر براساس قرعه حمایت از خانواده های مهاجر را به عهده گرفتند. (الطبقات ج 13 ص 369)

انصار دارایی و خانه خود را در اختیار مهاجران قرار داده و آنان را در محصولات کشاورزی خود شریک کردند و برخی از آنان زمین های پیرامون منازل مسکونی خود را به پیامبر بخشیدند. این روابط میان انصار و مهاجران با پیمان برادری تقویت شد. (همان ج 3 ص 174 و 523 و دیگر کتب سیره و تاریخ) در آغاز برنامه بر این بود تا از یکدیگر ارث برند که چنین نیز اتفاق افتاد تا این که بعدها احکام تغییر یافت و تنها خویشان از یکدیگر ارث بردند. (انفال آیه 75)
حمایت های همه جانبه انصار از مهاجران، روحیه همدلی و هم فکری را تقویت کرد و امت شاهد شکل گرفت. در گزارشی از پیامبر از این همدلی و رفتار شایسته میان انصار و مهاجران به محبت والدین به فرزند تشبیه شده است. (المستدرک ج 4 ص 83) البته گاه تنش هایی به علل مختلف به ویژه به جهت عامل نفاق رخ می داد که در آیات سوره منافقان به آن اشاره شده است. پیامبر(ص) کوشید تا با آشکار کردن روش های منافقان، ریشه های اختلاف را بخشکاند. این گونه شد که امت با تشکیل دسته انصار و مهاجران شکل گرفت. اندک اندک با ایجاد وفاق و ارتباط نسبی و مانند آن، انصار و مهاجر، ارتباط خویش را افزایش دادند. تجربه های مشترک، فرهنگ و تمدن مشترک و راه و روش و دین مشترک موجب شد تا این عوامل تقویت و تحکیم گردد.


< type=text/java>GetBC(21);



نکته‌هایى پیرامون اتحاد ملى و انسجام اسلامى

تعمقى مناسب در نامگذارى سال‌هاى گذشته توسط مقام معظم رهبرى نشانگر اوج نگاه عمیق و آینده‌نگر معظم‌له در خصوص ارائه راهکارهاى مناسب به مردم عزیز ایران جهت مشارکت در امر توسعه کمى و کیفى و طى طریق کمال وتعالى ایران عزیز مى‌باشد. امسال نیز رهبر معظم انقلاب باتوجه به برخى ویژگى‌هاى خاص کشور در سال گذشته و عوامل تاثیرگذار بر آن در سال‌جاری، سال 1386 را به نام “اتحاد ملی” و “انسجام اسلامی” معرفى نمودند.
و اینک راقم این سطور براى آنکه مردم عزیزمان به سادگى از کنار این نامگذارى عبور ننمایند، نکته‌هایى را به صورت فشرده در هر دو باب مطرح و رجاء واثق دارد مفید و مثمر‌ثمر واقع شود1 ؛- اتحاد ملى یعنى همگرایى و تقویت یکپارچه ملت ایران. همان طورى که بیان شده است یکى از بحران‌هاى ششگانه جوامع انسانى که پیشرفت توسعه آنها منوط به گذر و عبور از این بحران‌ها مى‌باشد، بحران یکپارچگى است. کشورى که دچار بحران یکپارچگى باشد هیچ‌گاه نخواهد توانست راه رشد، تعالى و سعادت و کمال خود را طى کند چرا که قومیت‌هاى مختلف درون جامعه هرکدام خود را تافته‌اى جدابافته از کل احساس نموده و به یک هویت جامعه که کل کشور و قلمرو‌هاى سرزمینى آن را در بر گیرد باور ندارند. بنابراین چنین جامعه‌اى دائما درگیر مسائل داخلى خود خواهد بود و انرژى و سرمایه‌هاى مادى و معنوى آن در مسیر رشد، شکوفایى و بالندگى هزینه نخواهد شد. در چنین شرایطى صاحب‌نظران اعتقاد دارند یکى از مهمترین راهکارهاى برون رفت از بحران یکپارچگی، تاکید و تمرکز بر اصول مشترک فیمابین اقوام و گروه‌ها و طوایف مختلف درون جامعه است؛ لذا مهمترین مبانى و اصول مشترکى که مى‌تواند موجد وحدت و تقویت همگرایى و یکپارچگى ملى تلقى گردد به قرار زیر است که کارشناسان و اندیشمندان مى‌بایست هرکدام از‌ آنها را در یک فرصت شایسته، در جایگاه خود تبیین نمایند؛
دین و مذهب واحد، سرزمین مشترک، زبان مشترک، نیازهاى اولیه و ثانویه، اصول مشترک انسانی، دشمن مشترک، فرهنگ و آ‌داب و سننن مشترک و نژاد واحد.
2- در این برهه حساس و در پى فشارهاى غیر معقول غربى‌ها با آن قطعنامه‌هاى سیاسى‌شان در باب تکنولوژى بومى انرژى هسته‌اى براى از کار انداختن ماشین توسعه در ایران، دولت و ملت برخواسته حق خویش پافشارى نمودند و غرب و متحدانش را بر خواسته ناحق خود نکوهش نمودند و این پایدارى و استقامت تکمیل نخواهد شد، مگر آنکه این عزم و اراده با “اتحاد ملی” مثال زدنى شود و اتحاد عمومى احزاب و گروه‌هاى مختلف عرصه را بر عدالت‌ستیزان ننگ و شرایط مطلوب ملى را ایجاد کند. باتوضیحات ارائه شده این وحدت ملی،‌مستلزم بایسته‌هایى است که ذیلا به آنها اشاره مى‌گردد:
- مدیران ارشد نظام اسلامی، متولیان و صاحب منصبان حکومتى از ورود به هرگونه منازعات سیاسى و باندى و تبارگرایى‌هاى حزبی، خوددارى نموده و در کمال صداقت و صمیمیت به مردم خدمت کنند.
- برقواى سه گانه کشور فرض است با اجرایى نمودن تئورى عدالت از شعارگرایى پرهیز نموده و با پیشرفت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، رفاهى و سیاسی،‌ عملا مردم را به سوى وحدت سوق دهند و آنها را به آتیه دلگرم نمایند.
- سوار شدگان بر مسند قدرت باید با احساس مسئولیت تام وتمام - چه شرعى و چه انسانی- و با رعایت منافع ملى و با دورى از هرگونه اقداماتى که زمینه دشمنى را مهیا مى‌کند و احترام خاص براى اندیشه‌هاى مختلف و استفاده از تمام افکار و استعدادهاى بالقوه صرف‌نظر از گرایش‌هاى حزبى و باندی، بستر لازم را براى اجرایى شدن پیام نوروزى مقام معظم رهبرى آماده سازند.
- ضرورى است به دور از مصلحت‌هاى تنگ‌حزبى و باندی، به نقش، نظر، نقد، جایگاه آراء منافع و مطالبات قانونى مردم بیش از این عنایت شود تا زمینه امیدوارى و اتحاد ملى مهیا گردد.
- اصحاب جراید،‌ مطبوعات، رسانه ملی، گویندگان، نویسندگان، مسئولان و تریبون‌هاى عمومی، از هرگونه اظهارنظرهاى تعصبی، غیرکارشناسانه و غیرمسئولانه خوددارى و در یک فرآیند منطقی، عملکرد نظام اجرایى و کمبودها و نیازهاى مردم را منعکس و واقعیات جامعه را بیان و با حفظ امنیت ملی،‌ از ابراز هرگونه مطالب غیرواقعى و مصلحت گروهى دورى نمایند،‌ تا اعتماد افکار عمومى بیشتر و بهتر در جامعه تقویت شود.
- در یک بسیج عمومى و اراده ملی، اجراى قانون، معیار همه اعمال و اقدامات قرار گیرد و حق هرکس باتوجه به شان اجتماعى‌اش برابر قانون داده شود و هیچ‌کس حق ندارد خود را فراتر از قانون تلقى کند و با قانون‌شکنان نیز به دور از توجه به شخصیت حقیقى و حقوقى افراد،‌ باید برخورد جدى به عمل آ‌ید.
3- استاد شهید مرتضى مطهری(ره) در جستجوى خود براى دستیابى به عاملى نیرومندتر و پایدارتر در ایجاد وحدت،‌اتحاد و اجتماع باتوجه به آموزه‌هاى قرآنی، به عامل معنوی، روحى و عاطفى مى‌رسد. در تحلیل قرآنى از ویژگى‌‌هاى بشر، وى که شناخت خود از انسان را برپایه داده‌هاى وحیانى و آموزه‌‌هاى نبوى و ولایتى نهاده است، به عنصر همدلى مى‌رسد که حالتى عاطفی، معنوى و روحى است. همدلى که وى از آنان سخن مى‌گوید در مسئله تالیف میان مومنان به خوبى مطرح و تبیین شده و در آیه 63 سوره انفال بدان پرداخته شده است.
4- از این نکته نیز نباید غافل شد که اتخاذ شعار اتحاد ملى که بیشتر با اوضاع و احوال داخلى کشور مرتبط است مى‌تواند در راستاى توجه جدى به موارد ذیل باشد:
- ورود به مرحله سرنوشت‌ساز مسئله هسته‌اى ایران
- در پیش بودن انتخابات مهم هشتمین دوره مجلس شوراى اسلامی
- وجود برخى نا امنى‌ها در کشور از قبیل حوادثى چون تاسوکى زابل، بمب‌گذارى زاهدان،‌ انفجار‌هاى خوزستان، آشوب‌هاى آذربایجان،‌ تجمعات معلمان و ... که همگى در راستاى سیاست بحران‌آ‌فرینى آمریکا در ایران است.
- تلاش گسترده دولت و ملت براى تحقق برنامه‌هاى چشم‌انداز 20 سا‌له
5- وحدت، عنصر و مولفه اصلى اجتماع را تشکیل مى‌دهد.بى‌وحدت و اتحاد میان اشخاص انسانى و افراد بشری، اجتماع معنا و مفهوم درستى نمى‌یابد و امکان تحقق خارجى براى جامعه فراهم نخواهد شد. اگر براى اجتماع و جامعه انسانى در برابر فرد، اصالت و هویت مستقل و جداگانه‌اى هم فرض نشود و اجتماع را امرى اعتبارى محض و مجموعه‌اى از افراد و اشخاص بدانیم، چنان که برخى از اندیشمندان در برابر اصالت‌بخشى و هویت‌دهى دیگرانى چون علامه طباطبایى و ‌شهید مطهرى بر این باورند، بازهم نمى‌توان از ارزش اجتماع و جایگاه تاثیرگذار و نقش سازنده و مثبت آن در راستاى تکاملى بشر چشم‌پوشى کرد و آن را نادیده گرفت. هر امر و پدیده‌اى باتوجه به کار ویژه‌ آثار و کارکردهاى آن مورد ارزش‌گذارى قرار مى‌گیرد. بر این اساس مى‌بایست اجتماع را به عنوان یکى از مهمترین پدیده‌هاى انسانى دانست که کارکرد و نقش بسیار تاثیرگذارى در زندگى انسان و دستیابى وى به کمال و سعادت را دارا مى‌باشد.
از این روست که قرآن به اجتماع و جامعه انسانى به عنوان پدیده مثبت و سازنده در زندگى انسانى توجه و اهتمام ویژه‌اى مى‌گذارد و با فراهم آوردن ابزارها و راهکار و اتخاذ مواضع و دستورهاى شرعى مى‌کوشد تا پایه‌هاى این پدیده را استوار و تحکیم بخشد. بیان آثار، اهمیت و ارزش و عوامل وموانع ایجاد پدیده‌ اى به نام جامعه و اجتماع در قرآن بیانگر اهتمام قرآن به اجتماع است که برادرى ایمانى مهمترین رکن وحدت و انسجام اسلامى در جامعه به حساب مى‌آید.
6- امت اسلام در گستره جغرافیایى وسیعى با ملت‌هاى متعدد زندگى مى‌کنند. روش‌ها و تجربیات تاریخى مشترک چندانى ندارند ولى در بسیارى از امور از اشتراک سود مى‌برند. این مسئله موجب مى‌شود تا بتوانند براى رسیدن به سعادت ملى خود از آن بهره‌مند گردند. تفکر انسجام اسلامى به معناى آن است که ملت‌هاى مختلف اسلامى باهمه تنوع واختلافات روشى وتجربه‌اى مى‌توانند از الگوهاى مشترکى استفاده کنند و در راستاى منافع مشترک حرکت کنند. براى رسیدن به این هدف مى‌بایست از واگرایى و عوامل ایجادى آن کاسته و به علل وحدت‌آفرین و همگرایى افزود.
مشکلى که ملت‌ها و دولت‌ها با آن روبرو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت و یا دولت نیست؛ بلکه مشکل از آنجا آغاز مى‌شود که با تغییر شرایط تاریخى و اجتماعى و مشکلات داخلى و بحران‌هاى بیرونى دستیابى به این اهداف و مدیریت درست و صحیح جامعه دچار اختلال مى‌گردد و عوامل درونى و بیرونى آسیب‌زا و بحران‌آ‌فرین موجب مى‌شود که دستیابى به اهداف یا غیر‌ممکن و گاه محال گردد. از این رو شناسایى عوامل ایجادى اتحاد و موانع واگرایى اجتماعى مى‌تواند دولت‌ها و ملت‌ها را براى عبور از بحران‌ها و دستیابى به اهداف کمک و یارى رساند.
براى رسیدن به انسجام اسلامى لازم نیست از عناصر ملى و فرهنگى خود چشم‌پوشى کرد و یا دیگران را به اتحاد فرهنگى و ملى خود فرا خواند بلکه باتوجه به عناصر ملى و درکنار آن مى‌توان از فرصت‌ها و ظرفیت‌هاى یکدیگر بهره‌مند شد. بویژه اینکه به جهت وحدت دینى در بسیارى از روش‌ها و فرهنگ‌ها از اشتراک برخورداریم. بنابراین اگر ملت‌هاى منطقه‌اى اتحاد اسلامى و انسجام اسلامى خود را تشدید کنند، عوامل تفرقه‌افکن بیرونى و درونى نمى‌تواند براى واگرایى جمعى این ملت‌ها کارى از پیش ببرد و در نهایت این ملت‌هاى منطقه اسلامى هستند که مى‌توانند از همگرایى سود برده و براى رسیدن به آرامش و آ‌سایش از توان و ظرفیت یکدیگر بهره‌مند شوند.
7- تاکتیک وحدت مسلمانان نیز پیشینه درخشانى دارد. هرگاه مسلمانان در چارچوب تعالیم اسلامى به وحدت رسیده و اختلافات جزیى خود را کنار گذاشته‌اندتمدن اسلامى دوران اوج خود را سپرى نموده‌ است، پیروزى‌هاى اعراب مسلمان تا اندلس (اسپانیاى کنونی) در دوران آغاز خلافت اسلامى و پیروزى مسلمانان در جنگ‌هاى صلیبى و شکست دادن پادشاهان اروپایى در این جنگ، فتوحات ترکمان عثمانى تا دروازه‌هاى وین دوران سلطان محمد فاتح امپراتور ترک عثمانى همگى از شواهدى است که “تاکتیک وحدت” پیشینه درخشانى دارد. باتوجه به همین پیشینه درخشان است که متفکرین اسلامى تجدید دوران طلایى تمدن اسلامى را در وحدت مى‌بینند،‌ نقطه مقابل این تاکتیک یعنى تفرقه نیز مى‌تواند دوران ضعف و ناتوانى کشورهاى اسلامى را بار دیگر زنده کند.
باتوضیحات ارائه شده دور از منطق به نظر نمى‌رسد که اذعان نماییم در عصر حاضر نیاز بیشترى به اتحاد و انسجام اسلامى احساس مى‌شود؛ زیرا دشمنان اسلام در شکل جنگ‌هاى صلیبى به مقابله اسلام آ‌مده و اکنون دوباره تمام کفر در برابر تمام اسلام قرار گرفته است. هوشیارى و هشدارى که گذشتگان ما بدان اشاره و تاکید داشتند امرى است که امروز بیش از دیروز احساس مى‌شود. ژرف‌اندیشانى مثل آیت‌الله شهید مرتضى مطهری(ره) حدود سه دهه پیش زنده بودن روح صلیبى‌گرى را در میان غربى‌ها کشف و بیان مى‌کردند.
بنابراین راه تحقق انسجام اسلامى تبیین مبانی، اصول و ارزشها و آرمان‌هاى مشترک است که به دنبال آن منافع مشترک به دست مى‌آید و همگرایى وانسجام را عینیت مى‌بخشد. بنابر قول یکى از صاحب‌نظران تقریب مذاهب، ما مسلمانان در 90 درصد مسائل اشتراکات داریم و فقط در 10 درصد مسائل با یکدیگر اختلاف نظر داریم پس چگونه است که دشمن با بهره گیرى از این 10 درصد ضعف مسلمانان آنها را به رویارویى و تنازع میان یکدیگر بر مى‌انگیزد و ما با وجود نود درصد اشتراکات نمى‌توانیم وحدت صفوفمان را روز به روز تقویت نماییم. بنابراین شایسته است مسلمانان جهان با تقویت انسجام اسلامى و استحکام پیوند واتحاد خود راه نفوذ دشمنان را بسته و توطئه‌هاى آنان را خنثى نمایند.
در خاتمه به وجود برخى از راهکارهاى تحقق “اتحاد ملی” و “انسجام اسلامی” که بحق از شعارهاى حکیمانه مقام معظم رهبرى مى‌باشد در ذیل اشاره مى‌شود:
1- عمل به دستورات و تعالیم الهی، قرآن کریم و عترت مطهر 2- توجه جدى به مقوله کار و تلاش وتولید علم 3- مقابله جدى با توطئه‌هاى اختلاف برانگیزانه دشمنان 4- توجه جدى به سند چشم‌انداز 20 ساله کشور 5- جلوگیرى از ایجاد شکاف میان ایران وکشورهاى همسایه 6- تعمیق عمیق جایگاه اتحاد و وحدت اسلامى در میان دولت‌ها و کشورهاى اسلامى 7- تلاش مضاعف دولتهاى اسلامى براى رفع مناقشات و مشکلات فلسطین، عراق، لبنان و...




پیش نیازهای اتحاد ملی و انسجام اسلامی

مقام معظم رهبری سال 86 را بنا به رویه سال های گذشته سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامگذاری نمودند. از نظر معظم له این رویه یک نوع هدف گذاری است که شناسه راهبردی نظام را در آن سال مشخص می سازد و دستگاه های اجرایی، قانونگذاری و قضایی با تدارک طرح ها، لوایح، آئین نامه ها و مقررات اداری و رسانه های کشور در مسیر نهادینه شدن آن الگوها باید با تبیین و تشریح ضرورت ها و نیازهای استراتژیک کشور، بستر مناسب را جهت تدوین الگویی جامع همراه با ضمانت های لازم را فراهم سازد.
از سوی دیگر پایان هرسال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نامگذاری نبوده و نخواهد بود، بلکه پایان هرسال و آغاز سال دیگر باید به عنوان زیربنای شکل گیری زنجیره ای وثیق و مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت زمان، هرسال بر حلقه های آن مطالبات افزوده شده و حجم و ضرورت برآورده شدن آن مطالبات نیز دوچندان شود.
درهر ملتی وحدت و همبستگی مردم موجد تلاش مشترک برای دست یابی به اهداف ملی و مانع بروز طغیان ها و کینه توزی ها می شود. این مهم راه رسیدن به سعادت را که غایت و نهایت محسوب می شود فراهم می کند. از نظر لغوی وحدت به معنی اتحاد، توافق و هماهنگی است. با توجه به تعریف فوق می توان وحدت ملی را اشتراک همه افراد یک ملت در آمال و مقاصد خویش دانست به گونه ای که به منزله مجموعه واحدی به شمار آیند. اندیشمندان علوم سیاسی وحدت ملی را از ارکان قدرت سیاسی دانسته اند که از چگونگی واکنش مردم در دفاع از منافع ملی و مصالح کشور حکایت می کند. در شرایط و موقعیت بسیار حساس کنونی کشور دشمنان ملت ایران تمام امکانات و ابزارهای انحصاری بین المللی خود را بکار گرفته اند تا به طرق مختلف به امنیت و وحدت ملی ایران اسلامی ضربه بزنند و در میان صفوف مردم تفرقه ایجاد کنند تا بتوانند نفوذ و سلطه استعماری خود را برای همیشه بر ملت تحمیل نمایند.
ما درسال گذشته، شاهد اجرای پروژه جدید آمریکائی ها در گسترش سفره بحران و فشار بر کمربند امنیتی ایران بودیم. براساس داده های این پروژه که حاصل مطالعات و نشست های متعدد مؤسسات پژوهشی ایالات متحده همچون آمریکن اینتر پرایز، شورای روابط خارجی، کارنگی، هریتیج و چند دانشگاه دیگر آمریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده شده که حمله نظامی و اشغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن می باشد، از این رو ایالات متحده برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران، چاره ای جز روی آوردن به سیاست مهار و جنگ سرد ندارد. این سیاست مبتنی بر تعامل همراه با درگیری، بحران آفرینی، ناامن سازی، تماس محتاطانه و گزینشی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و خارجی، دامن زدن به نافرمانی مدنی و... می باشد.
از این رو اتخاذ شعار اتحاد ملی که بیشتر با اوضاع و احوال داخلی کشور مرتبط است می تواند در راستای توجه جدی به موارد ذیل باشد:
- ورود به مرحله سرنوشت ساز مسئله هسته ای ایران
- در پیش بودن انتخابات مهم هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی
- وجود برخی ناامنی ها در کشور از قبیل حوادثی چون تاسوکی زابل، بمبگذاری زاهدان، انفجارهای خوزستان، آشوب های آذربایجان، تجمعات معلمان، اعتصابات صنفی رانندگان اتوبوس های شهری و... که همگی در راستای سیاست بحران آفرینی آمریکا در ایران است.
- تلاش گسترده دولت و ملت برای تحقق برنامه های چشم انداز 20 ساله از سوی دیگر فلسفه انتخاب شعار انسجام اسلامی نیز می تواند به دلایل ذیل اتخاذ شده باشد:
- در کنار پروژه برهم زدن یکپارچگی عمومی در داخل، غرب طرح انزوای سیاسی ایران در منطقه جهان اسلام و فضای بین المللی را هم دنبال می کند.
- رشد روزافزون درگیری شیعه و سنی در عراق و منطقه و تحریک دولت ها و علمای اهل تسنن از طریق بزرگنمایی در موازنه قدرت شیعیان
- بن بست حاصله در اعمال فشار بر دولت حماس جهت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی
- تلاش آمریکا برای تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه جمهوری اسلامی
- ناکامی غرب در حذف مقاومت لبنان از طریق عمال داخلی این کشور
با درک موارد فوق است که رهبر معظم انقلاب در کنار «اتحاد ملی» بر موضوع انسجام اسلامی نیز تاکید می نمایند. در واقع سکاندار نظام اسلامی، راهبرد اداره نظام را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده و دایره آن را به کشورهای منطقه و جهان اسلام نیز گسترش داده است.
نامگذاری سال 85 به سال پیامبر اعظم(ص) که پس از توهین های برنامه ریزی شده غرب به ساحت مقدس آن حضرت صورت پذیرفت لذا نامگذاری سال 86 به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نشان می دهد که رهبری نظام، در اداره کشور نگاه ویژه ای نیز به تحولات منطقه، جهان اسلام و حوزه های بین المللی دارند از این رو با اشاره به شرایط ویژه ای که بر جهان اسلام حکمفرماست، معظم له یکپارچگی دنیای اسلام را در برابر توطئه های دنیای غرب مطالبه می نمایند، مطالبه ای که نقطه آغازین آن می تواند با طرح تدوین «منشور اتحاد جهان اسلام» که ایشان در خجسته سالروز میلاد پیامبر رحمت و عطوفت حضرت محمد مصطفی(ص) مطرح فرمودند کلید زده شود.
با این وجود برخی از راهکارهای تحقق این شعار حکیمانه نیز می تواند به این شرح باشد.
- عمل به دستورات و تعالیم الهی، قرآن کریم و عترت مطهر (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا)
- توجه جدی به مقوله کار و تلاش و تولید علم
- مقابله جدی با توطئه های اختلاف برانگیزانه دشمنان
- توجه جدی به سند چشم انداز 20 ساله کشور
- جلوگیری از ایجاد شکاف میان ایران و کشورهای همسایه
- تعمیق عمیق جایگاه اتحاد و وحدت اسلامی در میان دولت ها و کشورهای اسلامی
- تلاش مضاعف دولت های اسلامی برای رفع مناقشات و مشکلات فلسطین، عراق، لبنان و افغانستان